معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی شب هنگام

عکس جلد کتاب صوتی شب هنگام
قیمت:
رایگان
۳۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب صوتی شب هنگام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب صوتی شب هنگام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب صوتی شب هنگام

مونیکا مارون در کتاب صوتی شب هنگام، داستانی از یک پیاده‌روی شبانه و یادآوری خاطرات در میان سرمای یک شب برفی را روایت می‌کند. راوی داستان که یک زن جوان است، به همراه سگش بیرون آمده تا چرخی بزند، او در این میان مکالمات درونی و زمزمه‌های ذهنی‌اش را روایت می‌کند.

درباره‌ی کتاب صوتی شب‌هنگام

کتاب صوتی شب‌هنگام (Nachts) قصه‌ای از مونیکا مارون (Monika Maron) است که با صدای پای دو غریبه در برف آغاز می‌شود. برف زیر پای زن جوان و سگش فشرده می‌شود و صدای خرت‌خرت دل‌انگیزش در صدای ترق‌ترق قلاده‌ی فلزی سگ گم می‌شود. شب است و هیچ‌کس در خیابان نیست. خیال زن در میان افکار متفاوت، مهم و بی‌اهمیت، باربط و بی‌ربط چرخ می‌خورد و راهپیمایی شبانه ادامه پیدا می‌کند.

زن همان‌طورکه قلاده‌ی سگ را گرفته و به او اجازه می‌دهد نقطه‌نقطه‌ی شهر را بو بکشد و علامت‌گذاری کند. با خود فکر می‌کند که راه رفتن در تاریکی شب و زمانی که کسی در خیابان نیست شگفت‌انگیزترین حس دنیاست. با خود فکر می‌کند حالا که هیچ جنبنده‌ای در خیابان نیست و چراغ خانه‌ها هم خاموش است، می‌تواند خودش را فاتح بی‌رقیب این شهر بداند؛ کسی که شاید از یک فاجعه زنده مانده و حالا تنها بازمانده‌ی یک وضعیت آخرالزمانی است.

چشمش به سگش می‌افتد که در تاریکی شب به سختی دیده می‌شود. به خاطر می‌آورد که خانم همسایه به او توصیه کرده بود که برای سگش یک قلاده‌ی شب‌نما بخرد تا در پیاده‌روی‌های شبانه بهتر دیده شود. با خود فکر می‌کند که حرف زن همسایه درست بوده و این کار برای امنیت سگ لازم است.

از جلوی یک خانه که رد می‌شود، به یاد همسایه‌ای قدیمی می‌افتد. رز، همسایه‌ی قدیمی‌اش که هنرپیشه‌ی تئاتر بود و بر صحنه‌های مختلف می‌درخشید، در هر ساعتی از شبانه‌روز با لبخندی او را به خانه‌اش راه می‌داد و با چای و شراب از او پذیرایی می‌کرد. با خود فکر می‌کند که بعد از این همه سال، باید خبری از این زن بگیرد. یادآوری مهربانی آن همسایه او را به فکر وامی‌دارد که حالا اصلاً کسی را دارد که زنگ خانه‌اش را بزند و منتظر دیدن یک چهره‌ی خندان در آن سوی در باشد؟

کتاب صوتی شب‌هنگام اثری از نشر صوتی ترانه‌ی پدرام و انتشارات خانه‌ی رود است. این کتاب را با ترجمه‌ی حمید زرگرباشی و گویندگی سحر حمیدی، نعیمه مهدویان و بهاره سیاف می‌شنوید.

کتاب صوتی شب هنگام برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به قصه‌های کوتاه آلمانی، از شنیدن این داستان لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب صوتی شب هنگام می‌شنویم

در همه‌ی خیابان به جز آپارتمان خودش، هیچ پنجره‌ای روشن نبود، حتی یک جا. هیچ‌کس هم فراموش نکرده بود چراغش را خاموش کند. باز داشت برف می‌بارید. یک لایه‌ی درخشان دست‌نخورده‌ی پرپری، خوابیده بود روی برف چرک و چغر دیروز. یوهانا اولین گام را محتاط و قائم بر برف گذاشت.

فهرست مطالب کتاب صوتی

15 دقیقه
شب‌هنگام

مشخصات کتاب صوتی

نام کتابکتاب صوتی شب هنگام
نویسنده
مترجمحمید زرگرباشی
راویسحر حمیدی، نعیمه مهدویان، بهاره سیاف
ناشر چاپیانتشارات خانه‌ی رود
ناشر صوتیانتشارات ترانه پدرام
سال انتشار۱۴۰۳
فرمت کتابMP3
مدت۱۴ دقیقه
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه صوتی

نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شب هنگام

ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
مونیکا مارون را معرفی نکردند. بانو نویسنده را نمی‌شناسم. داستان کوتاه شب هنگام از مونیکا مارون هم ابتدا دارد و هم انتها، البته منطبق با اصول داستان نویسی کوتاه. نویسنده بانو، از کاراکتر داستان در این مجال کوتاه، خواننده را باخبر می‌کند. آگاهی که او چرا اینجاست و برای چه دارد شب زنده داری می‌کند و و در سرش بنا به چه دلایلی، آینده پژوهی دارد!؟ البته از نوع کارآگاهی زندگی زناشویی.
مونیکا مارون شاید گنگ می‌نویسد اما مخاطب را گنگ رها نمی‌کند، شاید بخشی از ذات زنانه این بانو نیز در قصه شب هنگام، نمایان شده باشد.
زنی که سگش دریچه نگاه جدیدی برای اینکه به جایی رود، می‌شود از پس فکرش، خواننده را هوشیار نمی‌کند. شاید نویسنده، این داستان شب هنگام را برای پیش‌درآمد نوشتن داستان بلند یا نیمه بلندی در آینده آغاز کرده باشد. کشش داستان در تمام طول داستان وجود دارد که خواننده نیز گاهی اوقات به خوبی از آن برای اینکه به جایی رسیده است بهره می‌گیرد.
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
مونیکا مارون شاید گنگ می‌نویسد اما مخاطب را گنگ رها نمی‌کند، شاید بخشی از ذات زنانه این بانو نیز در قصه شب هنگام، نمایان شده باشد.
زنی که سگش دریچه نگاه جدیدی برای اینکه به جایی رود، می‌شود و از پس فکرش، خواننده را هوشیار نمی‌کند. شاید نویسنده، این داستان شب هنگام را برای پیش‌درآمد نوشتن داستان
بلند یا نیمه بلندی در آینده آغاز کرده باشد. کشش داستان در تمام طول داستان وجود دارد که خواننده نیز گاهی اوقات به خوبی از آن برای اینکه به جایی رسیده است بهره می‌گیرد.
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
داستان درباره‌ی زنیست که از تنهایی به سگش پناه آورده و با او به پیاده روی شبانه میرود. از قضا این سگ همدم خوبی برای اوست. حال و هوای شب، مکان ساکت و خلوت و دور از هیاهوی روز بسیار عالی حس میشد، انگار که خودم در حال پیاده‌روی در دل شب هستم و فکر میکنم این از مهارت بالای نویسنده باشد. آنچه از ذهن زن میگذشت هم افکاری بود که در ذهن اکثر ما آدمها هست و شباهت زن قصه با خودم و خیلی از زنهایی که میشناسم، باعث شد با او همذات پنداری داشته باشم.
Eti Atshani
۱۴۰۳/۰۶/۱۶
روایتی از خانمی که با حیوان خانگی خود در حال پیاده روی است. نظر دیگر عزیزان کتابداری را خواندم که اکثر قریب به اتفاق از تنهایی مونیکا گفته‌اند. ولی بنظر من تاکید نویسنده بر همدم بودن سگ است
حتی در داستان عنوان میکند. دیگران خلوت او را بر هم میزنند. و فقط در رابطه با دامپزشک یا امور مربوط به سک با دیگران گفتگو میکند و بر اثر اتفاقی به این نتیجه رسیده است او سگش دو مخلوق هستند. هر یک برای دیگری
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
باسلام وعرض ادب خدمت تمام دوستداران کتاب و دست اندرکاران کتابراه عزیز. روایت خلاصه زندگی یک انسان تنهاست که در تنهایی وکار روزمره خود غرق است و تنها همدم و همراهش حیوان خانگی یا سگ اوست. انسان موجودیست اجتماعی وتنهایی عذاب بزرگی برای تمام انسانهاست. ممنون از کتابراه عزیز.
زری بانو
۱۴۰۳/۰۶/۱۳
بانو مونیکامارون روایتی از پیاده روی زنی تنها باسگش رو بیان کرد که شبانگاهی که برای قدم زدن در محله‌اش پیاده روی می‌کرد تنهایی و جبرروزگار بعضی از ساکنین محله هم از افکارش گذشت. رمان و صدای گوینده دلچسب و سرگرم‌کننده بود
آسمان محمدی
۱۴۰۳/۰۸/۱۱
تتهایی انسانی رو به نمایش کشیده که با قدرت در برابر خیانت دوام آورده و با مخلوقی با وفاتر به دور از شهوت و نیاز‌ها مسیر زندگی‌اش را ادامه میدهد
نور پیروز
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
روایت داستان زندگی زنی تنها و قربانی خیانت همسر که دلخوش به زندگی با سگ خود شده و در تاریکی شب قدم زنان زندگی می‌گذراند. ممنون از کتابراه
الهام طاهریان
۱۴۰۳/۰۶/۱۰
من کلا عاشق این روایت‌های کوتاه هستم خیلی هم خوب اجرا شده بود تنهایی تاریکی عدم تحمل روابط انسانی دل سپردن به یه موجود با احساس ولی بی زبون
مریم معز
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
با سلام، داستان آن طور که باید قشنگ بیان شود نبود راوی داستان را معمولی بیان می کرد داستان نامفهوم و آخرش باز بود
الهه رحیمی
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
روایتی کوتاه از پیاده روی زنی با سگش و افکار زن در تاریکی شب هست. حس داستان و توصیفاتش خوب و خوانش داستان بسیار عالی بود.
M.z
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
والا اصلا متوجه داستان نشدم اصلا خوب نبود اصلا خواهش میکنم نویسنده‌ها اول ۴ تا کتاب خوب بخونن اول بعد داستان بنویسن.
مریم فارسیانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
میانه بود نه بد نه خوب، خب همیشه میگم سلیقه ای هست ولی نمیدونم چرا به دل من ننشست ممنون از کتابراه
هیوا فرد
۱۴۰۳/۰۷/۳۰
هیوا سبحانی فرد. از داستان لذت بردم. صبح زود، شهر درخواب و سکوت، تنهایی و مرور خاطرات و آرامش
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۰۶
کوتاه، مختصر، خوب، البته متوسط به پایین ((حس و حال کتاب خوب رو زیاد دارا نیست))
مشاهده همه نظرات 19

راهنمای مطالعه کتاب صوتی شب هنگام

برای دریافت کتاب صوتی شب هنگام و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.