معرفی و دانلود کتاب سقوط در آینههای خویشتن: شرح وقایع
برای دانلود قانونی کتاب سقوط در آینههای خویشتن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سقوط در آینههای خویشتن: شرح وقایع
کتاب سقوط در آینههای خویشتن، رمان یا درواقع شرح وقایعی از ارتباط اورزولا پریس، دختر ماکس فریش، نمایشنامهنویس و معمار معروف سوئیسی با اوست. در این کتاب از نگاه نویسنده (دختر ماکس فریش) به لایههای پنهان ارتباط خانوادگی و پدر-دختری میان آنها، پرداخته میشود.
دربارهی کتاب سقوط در آینههای خویشتن
دختر یک فرد معروف و شناختهشده، مانند ماکس فریش بودن چه احساسات، چه افکار یا حتی چه پیامدهایی را بهدنبال دارد؟ آیا همیشه با مباهات و افتخار همراه است یا میتوانیم میزانی از خشمگین بودن را نیز برای این شرایط در نظر بگیریم؟!
اورزولا پریس (Ursula Priess)، نویسندهی کتاب سقوط در آینههای خویشتن (Sturz durch alle spiegel) وقایعی را از رابطهی نهچندانصمیمانه و نه آنچنان گرم میان خود با پدرش، ماکس فریش، شرح میدهد؛ او تحت سیطرهی نام سنگین پدر، آن ارتباطی را که همیشه میخواست و در ذهنش میپروراند، تجربه نکرد. سپس برای کشف پدرش، هجده سال پس از مرگ او، شروع به نوشتن کرد...
این کتاب براساس نوشتهها و یادداشتهای پراکندهای شکل گرفته که سیر تاریخی مشخصی ندارند و از لحاظ جغرافیایی و موضوعی نیز به یکدیگر پیوسته نیستند. درواقع میتوان آن را مجموعهای از نوشتههای دختری دانست که درصدد شناخت پدر، با نگاه به ارتباطی که از کودکی خود تا زمان مرگ او با وی داشته، گردِ هم آورده شده است.
بسیاری از نوشتههای اورزولا پریس، بهنوعی یادآوری و بازگویی رخدادها و خاطرات گذشته یا زمانیست که بهعنوان یک بزرگسال دوباره با مسئلهی دخترِ ماکس فریش بودن روبهرو میشود. او ابایی از گفتن ویژگیهای سخت و خشن پدر ندارد؛ خصایصی که بار دیگر با مرور خاطرات پراکندهای که در ذهنش نمایان میشوند، در قلمش جاری و روی کاغذ به حرکت درمیآیند.
خواندن این اثر شبیه به خوانش خاطرات پراکنده، اما روشن و مشخصی است که بُعد دیگری از زندگی ماکس فریش، نویسنده و نمایشنامهنویس سوئد را بهتصویر میکشد. تصویری که چندان سفید و درخشان نیست و میتوان گفت کمی یه شرح نیمهی تاریک شخصیت او پرداخته است. کتاب سقوط در آینههای خویشتن توسط سهیلا پشنگ ترجمه و به همت انتشارات افراز به چاپ رسیده است.
کتاب سقوط در آینههای خویشتن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر علاقهمند به کشف روح ماکس فریش و شناخت ویژگیهای زندگی شخصی او، سوای حرفه و شخصیت اجتماعیاش در قالب مجموعهای از خاطرات و یادداشتها هستید، مطالعهی این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب سقوط در آینههای خویشتن: شرح وقایع میخوانیم
هنوز چیزی معلوم نبود و همهچیز فقط در حد گمان بود؛ اما خبر بیماری ماکس آنچنان تکانم داد که انگار خودم را مبتلا کرده بود. انگار زمین از زیر پاهایم کنار رفته بود؛ آن شب و تمام روز و شب بعدش. و در آن سکوت شب به خود گفتم: «چرا این قدر متأثر شدهای؟ آیا تمام زندگیات را مبارزه نکردی که نمایندهی خودت باشی، نه کس دیگر؟ که تو، تو باشی نه هیچکس دیگر؛ نه آن کسی که بهخاطرش باید تاوان کارهایی که بقیه انجام داده یا زیر پا گذاشتهاند، را پس بدهی؟»
گویی همهچیز برایم تمام شده؛ انگار همهچیز را از دست دادهام؛ امید، عشق، زندگی، همهچیز.
در شهر خالیشده از اتومبیلها، فقط صدای قدمهایی میآید که به خانه برمیگردند؛ در اولین تاریک و روشن صبحدم قایقهایی که بیصدا روی آب میلغزند، سفارش هتلهای بیشمار شهر را تحویل میدهند و هنگام صبح کودکان پرشروشور در راه مدرسه... به خاطر نمیآورم که آیا صدای زنگ ساعتهای برج میآمد یا نه؟ اما سیلریزانِ عکسهایی که یکی پس دیگری فرود میآمدند، عکسهای پدر و اینگهبورگ، از رُم، از زوریخ، و باز از رُم... و او هم در بین آنها – همچون سایهای دور از دست و غیرقابلوصف.
اما نگاه مرد!
زن کاملاً دقیق و روشن دید که ترس مرد بهخاطر او نبوده، بلکه به ماجرای او با زنی مربوط میشد که در آن زمانها همسر پدرش بوده است. داستانی که با آن ظاهر پُر از جلال و شکوهش، سرشار از طمعی خودخورانه، حسادت و سرخوردگی، مملو از ترس و پر از آزردگیهای بیرحمانه، سرافکندگیها، بیماریها و در نهایت یک مرگ وحشتناک بود. و باز هم، نیابت آن به زن رسید؛ آخر چرا؟
فهرست مطالب کتاب
I
4 دسامبر 1991 – رُم، میدان فیوری
9 فوریه 2004 – برلین؛ «قایق پُر است.»
8 ژوئن 2006؛ من به نیابت از او
9 مارس 2006 – زوریخ؛ داخل آسانسور
29 مارس 2007 – زوریخ؛ در فرودگاه
در ادامهی «من به نیابت از او»؛ لیو کاپیلو
13 می2006 - در راه ایتالیا؛ کیک بادامی بوندنی
14 می2006 - پادووا؛ بعدازظهر در میدان پیاتساکاوور؛ گوشوارهی طلا
14 می2006 - در درخشش (قرمز طلاییرنگ) غروب، هنگام رانندگی در اتوبان بهسمت شمال، یادم میافتد که ماکس چقدر آن روزها بیقرار بود
17 دسامبر 2001؛ گردنبند مروارید
در ادامهی «گردنبند مروارید»
البته یکی را دوست نداشتم
اَرزن و مراقبتهای توانبخشی
یک شام دیگر
قزلآلا به سبک برتسونایی
15 می2006 - لوگانو، در پارک کنار دریاچه؛ روز تولد تو
16 می2006 زوریخ؛ سیرک
23 اکتبر 2005؛ «رویا»
13 اکتبر 2002 – استانبول؛ مثل فانوس
بیدرمان و آتشافروزان
زولت در تابستان 1952
در ادامهی «زولت»؛ یادگرفتن شنا در دریاچهی زوریخ
اولین عشق
30 نوامبر؛ بعد از فلیم: کالاس آزُولوتا
در ادامهی اپرای «لوسیادیلامرمور»
27 نوامبر 2002 – زوریخ؛ سینمای نورد-زود
21 فوریه 2003 – استانبول، در رستوران بورسا؛ خرچنگ دریایی در ناپل
24 مارس 2006 - زوریخ؛ خیابان تسولیکر، شمارهی 265
14 مارس 2007؛ کلوهلاند، اوهیو
5 ژوئن 2006؛ منهدورف، خیابان هازنآکر، پلاک 55
25 ژانویه 2007 زوریخ؛ کافهی بودگا اسپانیول در ادامهی «آرشیو»
25 مارس 2007 برلین؛ «EASY RIDER»
28 ژانویه 2005؛ رؤیایی برای ماکس؟ در ادامهی «کاربرد زبان»
5 ژانویه 2007؛ ماکس، پدری که هدیهاش کتاب بود
در ادامهی «کتاب مصور از پراگ»
در ادامهی «مونتاوک»
22 مارس 2003 استانبول؛ باز هم هوا سرد شد
23 آوریل 2001؛ ماکس و کاردش
در ادامهی «ماکس و کاردش»
II
خبر بیماری
آن شب در برتسونا
23 فوریه 1991 زوریخ؛ دوران پس از جنگ
در ادامهی «خاطرات»
21 مارس 1990 در کافه اشتادلهوفن؛ زوریخ
در ادامهی «کلید»
22 مارس 1990 – زوریخ؛ در بیمارستان صلیب سرخ
در ادامهی «برهنگی»
تو باید واقعبین باشی!
در ادامهی «خرچنگ دریایی در ناپل»
درماندگی
14 مه 2001؛ در رؤیایم
دونخوان؛ بهعنوان یک مثال
در ادامهی «خساست در احساس»
21 ژوئن 1991؛ از مسیر گوتهارد
در ادامهی «نامه از اوربانیا»
مرد موسیاه
حسادت
پیادهروی آخر
در ادامهی «پیادهروی در کوه زوریخبِرگ»
طرد و معجزه
به بلوغ رسیده
در ادامهی «رزهای کریست»
18 ژانویه 1991 - زوریخ؛ پدرانه
17 نوامبر 2006؛ دعوتنامه به نیویورک
در ادامهی «دعوتنامه به نیویورک»
در ادامهی «خیابان تسولیکر»
دورهمی همکلاسیها
در ادامهی «خانم نیابتدار»
دوشیزه فریش
29 مارس 1992؛ بهزودی سالروز درگذشت ماکس فرا میرسد؛ یک بچهی کوچک
عید پنجاههی سال 1997؛ عشق
11 جولای 1992 برلین؛ بله، من این کار را کردم!
مصیبت
اشاره: ذکر اسامی
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سقوط در آینههای خویشتن: شرح وقایع |
نویسنده | اورزولا پریس |
مترجم | سهیلا پشنگ |
ناشر چاپی | انتشارات افراز |
سال انتشار | ۱۳۹۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 168 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-2837-00-7 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |