معرفی و دانلود کتاب سقوط از خویش
برای دانلود قانونی کتاب سقوط از خویش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سقوط از خویش
کتاب سقوط از خویش نوشتۀ مهرنوش صفایی، عاشقانهای عجیب با تلنگرهایی محکم به بلور عواطف و احساسات انسانی است، داستان سرنوشت آدمهای بسیاری که روزگار یا هر چه اسمش را بگذارید بدجوری سر به سرشان گذاشته.
سقوط که از خویش بدون شک یکی از بهترین رمانهایی است که با شیوه دانای کل نامحدود تالیف شده. عاشقانهای لطیف و تاملبرانگیز است. نویسنده جسورانه تمامی احساسات انسانی را به چالش میکشد و رابطهای عمیق میان احساسات عاطفی و تمایلات جنسی را زیر ذرهبین دانش و تجربه میگذارد.
مهرنوش صفاری با توجه به اینکه در تالیف این کتاب خودش را درگیر چارچوبها، اما و اگرها و شاید و بایدها نکرده است اما کتاب دارای فراز و فرودهای عاطفی جذابی است که نگارش آن را چه از نظر محتوا و چه از نظر شیوه نگارش به اثری بدیع و درخور توجه تبدیل کرده است.
بسیاری از صاحب نظرات مهرنوش صفایی را استاد مسلم تالیف رمانهای روانشناسی میدانند. اما به نظر میرسد این نویسنده با تالیف رمان سقوط از خویش قصد دارد توانمندی خود را در تالیف "عاشقانههای ناب" به عرصه ظهور بگذارد.
در بخشی از متن کتاب سقوط از خویش میخوانیم:
پشت پنجره برف میآمد؛ اما نه از آن برفهایی که در کولاک میپیچد و آدم را کلافه میکند… برف میآمد، از آن برفهایی که آدم را بدجور هوایی میکند… از آن برفهایی که آدم را وسوسه میکند دست عزیزترین کَسش را در مشتش بگیرد و رد قدمهایش را کنار ردِ قدمهای او روی دل سفید برف به یادگار بگذارد. از آن برفهایی که آدم را هوایی میکند مدام برگردد و به پشت سرش نگاه کند… از آن برفهایی که مثل یک تور سفید، روی سیاهیِ موی معشوق مینشیند و جلوه صورت ماهش را دوچندان میکند… برف میآمد، از آن برفهایی که عاشقِ بیچاره را بیچارهتر میکند.
پشت پنجره برف میآمد…، اما نه آسمان تاریک بود، نه آن سالن بزرگِ مجلل! اصلاً همه جا چنان نورپردازی شده بود که انگار یک روزِ روشن است، نه یک شبِ زمستانیِ سرد. آن سوی پنجره، شب بود و سرما و برف، اینسوی پنجره اما شمعدانهای ده شاخه بلندی که باحرارت و نورِ عجیبی به سالن روشنی و گرما میبخشیدند.
آن سوی پنجره، روی زمین، فرشی از برف سفید پهن کرده بودند، این سوی پنجره اما، روی زمین، فرش ابریشم قرمزِ دستبافت و سبدهای بزرگ گل ارکیده، با زیبایی و طراوتشان، بهار را به ارمغان آورده بودند. در انتهای این همه نور و گرما و طراوات، مبل دو نفره سفیدی بود که بالای آن با تور و گل و مروارید، طاق نصرت ساخته بودند.
در این حال، رها با لباس عروسِ سفید و بلندی که دنبالهاش تا چند متر روی زمین کشیده میشد، هاج و واج، وسط این سالن بزرگ ایستاده بود و حیرتزده به اطرافش نگاه میکرد. بعد ناگهان در یکی از آیینههایی که به دیوار زده بودند، خودش را دید. خودش را در آن لباس سفیدِ مجلل، که چنان اندامش را زیباتر و قدش را بلندتر و کشیدهتر کرده بود که مطمئن نبود تصویری که در آیینه میبیند، متعلق به خودش باشد. بعد ناگهان در ورای تصویر خودش در آیینه، چهره مردی را دید که در آیینه به او عاشقانه لبخند میزد. نگاه مرد، گرم و گیرا بود و لبخندش مستقیم قلب رها را نشانه میرفت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سقوط از خویش |
نویسنده | مهرنوش صفایی |
ناشر چاپی | انتشارات نسل نواندیش |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 687 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-236-829-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |