معرفی و دانلود کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن
برای دانلود قانونی کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن
کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن نوشتهی ندا سعادتی نسب، در قالب رمانی جذاب و پرکشش، پستی و بلندیها، لحظات عاشقانه، لبخندها و اشکهایی را شرح میدهد که همهی انسانها در طول زندگی آنها را تجربه کردهاند اما با ایمان و باور به مسیر خود ادامه دادهاند.
دربارهی کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن:
زندگی پر از پستی و بلندیهایی است که گاهی گذشتن از آنها برایمان بسیار سخت است؛ گاهی پر از هیاهو و فریاد میشود و گاهی پر از سکوت، گاه روزهایش کم رنگ میشوند مانند یک چای بیرنگ و گاه پررنگ میشوند مثل یک قهوه تلخ و سیاه. اما در هر حال، زندگی چه بارنگ و چه بیرنگ میگذرد.
چه لبخندهایی که در این مسیر پر فراز و نشیب محو شدند و هیچگاه نشکفتند، چه اشکهایی که خشک شدند و هیچ وقت سرازیر نشدند و چه خاطرههایی که مثل آرزو باقی ماندند. لحظههایی که تلخ گذشت و ثانیههایی که اصلاً نگذشتند. اما باید ایمان و باور داشت که زندگی زیباست و ادامه دارد.
ندا سعادتی نسب در مقدمه کتاب میگوید:
من یک دخترم با دنیایی از آرزوها. من یک دخترم سرشار از حس ناب زندگی ولی با کولهباری از غمها و حرفهای خورده که برای روح نازک و حساس و جسم رنجورم، بسی سنگین بوده است.
و من فهمیدم تنها ایستادن، نشانهی بیکس بودنم نیست، نشانهی شکست خوردن و ضعف هم نیست. فهمیدم باید یه روزی، یه وقتی، در یه جایی به او میرسیدم و این را خوب فهمیدم که گاهی برای بدست آوردن، باید از دست داد. باید رها شد و باید بخشید و من اینک اینجا هستم، زنی در آستانه طلوع و میخواهم به زندگی سلام کنم و به حرف مادرم، زنی که او را میپرستیدمش، ایمان بیاورم که میگفت: زندگی مال توست، زندگی کن!
کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن رمانهای عاشقانه و اجتماعی علاقه دارید، این کتاب برای شما مناسب خواهد بود.
در بخشی از کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن میخوانیم:
در اتاق تاریک و نمزدهای، دختری زانو بغل کرده، کنجی کز کرده و به قاب عکس روبرویش خیره شده. خانه در سکوت مرگباری فرو رفته. انگار دخترک هم مانند همه چیز این خانه به خواب رفته است یا شاید زنده نباشد ولی پس این صدای نفس کشیدنهای کیست که اینطور به سختی بالا میآید و به زحمت پایین میرود. گویی حوصلهی نفس کشیدن هم ندارد. انگار خودش جزئی از یک قاب عکس شکسته است. سراپا مشکی است. بنظر میرسد این دختر و این خانه به ابدیت پیوستهاند. دختری با موهای پریشان که گاهی باد لطفی میکند و از بین پنجرههای نیمهباز آنها را تکان میدهد و روی شانههایش میرقصاند. یاسمین! انگار ملودی این اسم در فضا میپیچد. شاید باد این آهنگ را اشتباهی به این سو آورده ولی این آهنگ هر چه هست باعث میشود چشمان دخترک برقی بزند و سرش را به اطراف بگرداند.
انگار کسی او را صدا کرده، او هم با نگاه بدنبال کسی میگردد ولی چشمان مشتاقش بیجواب میمانند و دوباره انگار چیزی را بخاطر آورده، آه میکشد و به سوی قاب عکس برمیگردد. قاب عکسی که در آن تصویر چهار نفر به چشم میخورد یک مرد خوش قیافه و جذاب با قدی بلند و اندامی موزون و غروری خاص و چشمانی گیرا در کنار زنی لاغر اندام و زیبا با چهرهای مهربان و معصوم که دختر بچهای را در آغوش دارد. جلوی آنها دخترکی با موهای بافته شده در دو طرف که با روبانهای قرمز بسته شدهاند، ایستاده. دامن چیندار آبی با یک بلوز یقه اسکی سفید او را ملوس نشان میدهد. صورت دخترک ترکیبی از مرد و زن است ولی بیشتر به مرد شباهت دارد.
چشمان گیرا و درشت با ابروان کشیده مرد همراه با پوست سفید و شفاف و لبان کوچک زن را به ارث برده که از او دختری رؤیایی ساخته. چقدر دخترک در این عکس، خوشحال و خندان است انگار هیچ غمی نمیتواند لبان او را از لبخند باز دارد. قطره اشکی روی گونههای برجسته دختر مینشیند و دوباره آه میکشد. این قاب عکس، خاطره روزگاری خوش است که الان دیگر فقط فکر کردن به آن روزها مانده و بس. با خود زمزمه میکند چرا؟ چرا عمر آن روزها کوتاه بود چرا او هم مانند مادر و تنها خواهرش نرفت تا شاهد این روزهای غمناک نباشد. چه سکوت مرگباری در خانه موج میزند. بیاد میآورد که آن روزها در آرزوی چنین سکوت و آرامشی بود. آن روزهایی که خانهی آنها، پر از هیاهو و سروصدا بود...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زندگی مال تو، تو زندگی کن |
نویسنده | ندا سعادتی نسب |
ناشر چاپی | انتشارات اهورا قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 645 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-426-052-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
خب با توجه به اینکه داستان واقعی نبوده و از ذهن نویسنده به جریان افتاده میشه برای سلیقه خانم سعادتی نسب احترام قائل شد ولی به نظر من یاسمین در مواجه با عشق دکتر امین زیادی خنگ بود چرا که در یه برخورد کوتاه متوجه حس علاقه همهی جوانهای فامیل میشد اما در مقابل احساس امین به خودش اینهمه گیجی واقعا بعید و خسته کننده بود.
ممنونم از کتابراه عزیز