معرفی و دانلود کتاب شهرو

عکس جلد کتاب شهرو
قیمت:
۵۰,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب شهرو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب شهرو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب شهرو

مرسده کمالی، نویسنده‌ی نوقلم ایرانی، در کتاب شهرو، داستان دختری به همین نام را روایت می‌کند که در پانزده‌سالگی عاشق پسرعموی خلافکار خود می‌شود، و این‌چنین است که زندگی این دختر امروزی ناگهان دستخوش تحول می‌شود و با آنچه در خیال خود تصور کرده بود فاصله‌ی زیادی پیدا می‌کند.

درباره‌ی کتاب شهرو:

نامش شهرو است. پانزده‌ سال دارد و دختری امروزی و مدرن است. در خانواده‌ای بزرگ شده که همیشه میان مادر و پدرش عشق و احترام جریان داشته. عاشق نقاشی و عکاسی است و می‌خواهد در دانشگاه رشته‌ی عکاسی را دنبال کند. تصویرش از همسر آینده‌اش شاهزاده‌ای سوار بر اسب سفید است. اما با دیدن پسرعموی بیست‌وهفت‌ساله‌اش، بالاچ، همه‌چیز دستخوش تغییر می‌شود. کتاب شهرو ماجرای آشنایی شهرو با بالاچ و اتفاق‌هایی است که در ادامه پیش می‌آید.

شهرو در خانواده‌ی محترمی بزرگ شده است. پدرش پلیسی مسئول و وظیفه‌شناس است. اما بالاچ خلافکار است. درواقع، درآمد همه‌ی خانواده‌ی پدری شهرو از راه کارهای غیرقانونی است. پدر بالاچ در یک درگیری کشته شده و همه پدر شهرو را مقصر می‌دانند. آیا در شرایط این‌چنینی عشق شهرو و بالاچ می‌تواند سرانجام خوشایندی داشته باشد؟

مرسده کمالی، در رمان شهرو، داستان عاشقانه‌ای را روایت می‌کند میان دو فردی که هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند، داستان عاشقانه‌ای که با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه است و عاقبت آن ممکن است جوری که انتظار دارند نباشد.

کتاب شهرو برای چه کسانی مناسب است؟

اگر علاقه‌مند به خواندن رمان‌های عاشقانه و عامه‌پسند هستید، این کتاب مناسب شماست.

در بخشی از کتاب شهرو می‌خوانیم:

- فک نمی‌کنی سن عروسیت گذشته؟

برگشتم دیدم بالاچ پشت سرم ایستاده به خاطر عروسی لباس رسمی بلوچ پوشیده بود و ابهت دو‌چندانی پیدا کرده بود منم به‌زور مادربزرگم لباس بلوچی پوشیده بودم اما نذاشتم منو آرایش کنن خودم خودمو آرایش کرده بودم و راضی بودم می‌خواستم به خاطر همه بی‌توجهی‌هاش بهش لبخند نزنم اما نمی‌شد و دهنم تا بناگوش کش اومد.

- من می‌خوام برم دانشگاه تیرماه کنکور می‌دم خدارو شکر بابام هم نیاز نداره یار و وفادار جمع کنه منو بده به کسی که اون‌ها باهاش هم‌پیمان شن.

- تو دانشگاه به کجا می‌رسی؟ آخرش باید ازدواج کنی و بچه بیاری و بشوری و بپزی از شوهرت فرمان ببری.

بهم برخورد و ناراحت گفتم:

- فرمان ببرم! مگه من اسبم، می‌خوام رشته‌ی عکاسی بخونم الان هم بابام دوربین حرفه‌ای برام خریده یه دقیقه بی‌حرکت وایسا ازت عکس بگیرم.

رفتم عقب و چندتا عکس با کادر خوب ازش انداختم بردم جلو نشونش دادم.

- ببین چقد باحاله تو عکس لحظه‌ها ثبت می‌شه خیلی حس خوبیه.

خندید و شیطنت‌بار گفت:

- می‌خواستی ازم عکس بگیری این بهونه‌ها چیه!

از اینکه مچمو گرفته بود سرخ شدم و جلوش عکس‌ها رو پاک کردم البته بعدش بلد بودم دوباره بازیابیشون کنم.

- بیا پاک کردم خودشیفته، چقدر توهم داری تو پسرعمو، چی فکر می‌کنی با خودت!

لباش کج شد و معلوم نبود داره می‌خنده یا داره سعی می‌کنه جلو روم نخنده مثلاً پررو شم یهو باهاش احساس راحتی کردم بهش گفتم:

- بالاچ یعنی تو دل خواهرت الان چی می‌گذره؟

- چی باید بگذره، اطاعت و شوهرداری.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب شهرو
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ندای الهی
سال انتشار۱۴۰۰
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات274
زبانفارسی
شابک978-600-6113-83-8
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب شهرو

Reyhan Maleki
۱۴۰۱/۱۰/۱۲
سلام این رمان سرگذشت یه دختر از پدری بلوچ و مادری تُرکه که دلبسته پسرعموش بالاچ که بلوچ و در سیستان و بلوچستان و در خانواده سنتی بلوچ زندگی میکنه میشه، دو شخصیت اصلی داستان از نظر نوع فرهنگ، نحوه تربیت، پوشش و شیوه زندگی کاملا متفاوتن. در این داستان با سنتی به نام خونبست آشنا میشیم که درواقع قربانی کردن دختری از خانواده قاتل با فرستادنش به خانواده مقتول و قرار گرفتن در پایین‌ترین مرتبه خانوادگی اونهاست تا قتل متقابلی برای تلافی صورت نگیره. شهرو که داستان از زاویه دید اون روایت میشه با دل بستن به بالاچ درگیر سنت خونبست میشه و سختی‌های زیادی رو تحمل میکنه؛ از مابقی روند داستان چیزی نمی‌نویسم تا به اصطلاح مزه‌اش از بین نره. باید بگم کتاب حاضر، رُمانیه که کاملا شما رو جذب میکنه تا زودتر تمامش رو بخونید و از پایانش باخبر بشین. در این کتاب با گوشه‌ای از سنت‌ها و رسم‌های قوم بزرگ بلوچ آشنا میشین و همچنین نویسنده تلاش کرده نکات آموزشی برای زندگی مشترک رو هم در اون بگنجونه. این رمان به هیچوجه رمان بی نقصی نیست اما کاملا میتونه جذبتون کنه. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید
نوشین
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
طرح کلی داستان خیلی خوب بود و میتونست یه رمان فوق العاده از آب در بیاد
ولی مشخص بود که نویسنده توانایی لازم رو برای پرداخت قصه نداشت شاید به دلیل تازه کار بودن یا هر چیز دیگه
توصیفات فوق العاده ضعیف بود و واقعا نمیشد تجسم درستی از موقعیت‌ها، حالات شخصیت‌ها، چهره‌ها و مکانها داشت و برای این باید و
خواننده به تخیل خودش اکتفا کنه
از یکسری از اتفاقات که میتونه تو درک درست خواننده از وقایع تاثیر گذار باشه خیلی سریع عبور کرده بود
به عنوان مثال در آغاز داستان میبینیم که فقط اشاره شده به عشق شهرو به بالاچ ما این روند عاشق شدن و دلیلش رو نمیبینیم که بتونیم باهاش همزاد پنداری کنیم و وقتی بحث خواستگاری بالاچ از شهرو و اتفاقات بعدش پیش میاد شهرو به قدری عاشق بالاچه که ناچار به فرار با اون میشه و ما این رو فقط روی سطرها میخونیم بدون اینکه واقعا احساسش کنیم
از نظر من قصه‌ی عاشقانه‌ی خوبی بود ولی به شدت ناپخته
❤M❤
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
کل ماجرا یک کپی حرفه‌ای از رمان بی گناه بود درست مثل همان رمان دختر ساده و پاکی که عاشق سینه چاک یک قاچاقچی میشود بعد دقیقا طبق روال اون داستان بالاچ که قاچاقچی هستش تو آخرین بارش با مامورها همکاری میکنه آسیب میبینه فراموشی می‌گیره دوباره طی یک اتفاقی برمیگرده و عاشق و معشوق دوباره به زندگی عاشقانه خودشون ادامه میدن میتونم بگم کتاب در کل برای رده سنی نوجوانها بود داستان فضایی داشت که انگار رو هوا بود من از نویسنده محترم این رمان سوالی دارم به آدمی که زن باردارشو (مینا) ول کنه و به عشقش بچسبه و با وجود اینکه بچش رو هنگام زایمان از دست بده چطور میشه مرد گفت؟ آدمی که اعتقادی به حلال و حرام نداشته باشه و کل زندگیش بر پایه پول حرام بدست اومده باشه چطور میشه به اون آدم مرد گفت شخصیت بالاچ که نویسنده محترم در اینجا به عنوان قهرمان داستان بهش پرداخته چیزی نیست جز یک آدم نامرد حرام خور دیکتاتور و برای نویسنده این کتاب متاسفم که همچنین صفات و اخلاقی رو شاخصه یک مرد می‌دونه
الناز قانع
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
شهرو دختری است از یک خانواده بلوچ. پدر شهرو پلیس نیروی انتظامی است و به دلیل اینکه خانواده قاچاقچی هستند از آن ها دور شده و به کرمان رفته اند. شهرو هر سال با خانواده به روستای زادگاه پدری در سیستان و بلوچستان سفر میکند، از ۱۴ سالگی عاشق پسرعموی ۲۸ سال ه خود بالاچ است. او می خواهد با بالاچ ازدواج از کند غافل آنکه بالاچ او را به خاطر خونبس پدرش می خواهد. بعد از ازدواج همه چیز تغییر می کند و در ادامه داستان فراز و نشیب های عشق شهرو را می خوانیم. اما دو نکته مهم در این رمان وجود دارد. نکته اول این است که بسیار با رسومات زیبای بلوچی در این کتاب آشنا می شویم که بینهایت جذاب است. دوم موضوع متفاوت این کتاب است. رسم خون بس هنوز هم در طوایف ایرانی وجود دارد و اشاره به آن جالب است. امیدوارم لذت ببرید
Sara
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
موضوع رمان عالی بود. تفاوت فرهنگی بین اقوام بلوچ و ترک را بخوبی ترسیم کرده بود. علاوه بر جذاب بودن داستان، خواننده با فرهنگ سنتی اقوام بلوچ آشنا می‌شود و چقدر دردناک است کمبود امکانات و اقلیم نامناسب در شهرهای مرزی بر فقر فرهنگی و خشونت افراد تاثیری بسزا دارد.... شخصیتهای داستان بخوبی توصیف شده بود بطوریکه خواننده کاملا می‌تواند فرد با مشخصات ظاهری را تجسم کند. اینقدر داستان جذابی بود که نمیشد آنرا زمین گذاشت. از ساعت 7شب که شروع کردم، ناگهان متوجه شدم هوا روشن شده و 5 صبح است. از نظر نگارشی و املایی فقط یکجا بجای احسان نوشته شده بود لطیف... و نوشتار کلمه‌ی ضجه غلط املایی داشت. با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی محترم.
ام البنین حسن زاده
۱۴۰۱/۰۷/۲۰
وای که چقدر داستان جذابی بود.. تو خیلی از قسمتهای داستان اشک از چشمام جاری شد از بس این دختر رنج کشیده واز طرف دیگه بالاچ که عاشقانه دوسش داره ولی نمیتونه به زبون بیاره... واقعا جای چنین پدر و مادرهایی تو این دوره زمونه خالیه که پشت دخترشون بمونن حالا هرچقدر که میخاد اون دختر بچگی کنه.....
ولی که
چیزی من رو جذب این دختر کرده این بود که واقعاً با سیاست رفتار کرد در مورد نگفتن رنج‌هایی که می‌کشید به پدرومادر، کاری که من بعد از ده سال زندگی با شوهرم یاد گرفتم و نبود کسی که یادم بده هر چیزی که تو زندگیت پیش اومد رو نباید به پدرومادر گفت.
زیبا طاهری نیا
۱۴۰۱/۰۳/۲۷
با تشکر از نویسنده عزیز، رمانی جذاب و خواندنی ست و از نظر آشنایی با اداب و رسوم بخشی از سرزمین ایران مفید بود، ولی بنظرم قهرمان نشان دادن بالاج با نوع تفکرش تناقض داره، در جایی علت قاچاق مواد رو به کشور همسایه توجیه میکند و از طرفی استان سیستان و بلوچستان جزو استانهای محروم کشور هستن چطور کیلو کیلو طلا کادو میده، ودر آخر افراط در ابراز علاقه شهرو به بالاچ، در کل کتابی و پر هیجان است و خواندن ان را توصیه می‌کنم
اسکندری پور
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
بسیار جذاب و زیبا بود، با اینکه به خواندن کتاب‌هایی که برای شهر‌ها و اقوام دیگه کشور هستش علاقه‌ای نداشتم ولی به خاطر تعریف‌هایی که از کتاب دیدم و کتاب دیگه‌ای که از خانم مرسده کمالی خواندم و خیلی خوب بود تصمیم گرفتم شهرو رو بخوانم، اینقدر پرکشش و زیبا و جذاب بود که تا تمومش نکردم کنار نذاشتمش، عالی بود، ممنون از خانم کمالی عزیز، با اینکه نویسنده کم تجربه‌ای هستن ولی کتاباشون فوق العادست...
Toktamabbasnia
۱۴۰۱/۰۸/۲۰
به عنوان یک رمان خون قهار که از نه سالگی رمان خواندن رو با داستانهای ژول وزن شروع کردم، این کتاب امتیاز کامل رو میگیره چون تا آخر من رو دنبال خودش کشید و در مورد یکی از اقوام اصیل ایران که بی نهایت دوست دارم بیشتر بشناسمشون. اخلاق و روحیات بلوچها و مردم سیستان اخلاق یک ایرانی اصیل رو نشون میده. ایرانی که هنوز با تقیه و سفسطه و.. آشنا نشده
Bahareh
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
من قبلا تا نصفه این رمان رو در توی پیج خانوم کمالی خونده بودمتا جایی که بالاچ بعداز چندسال برمیگرده ولی متاسفانه برای پیجم مشکلی پیش اومد و وقتی مجدد وصل شدم که پارتگذاریش تموم شده بود و به اندازه‌ای زیبا بود که الان دول کلری که کردم این کتاب رو خریدم و خوندم چون داستانش برام جالب بود با آرزوی موفقیت‌های روز افزون برای نویسنده عزیز ❤
دلوین حسینی راد
۱۴۰۱/۱۰/۰۳
داستان خوب و جذاب بود با اینکه در بعضی جاها از رفتارهای سبکسرانه‌ی شهرو خوشم نمی‌آمد و دیگر اینکه مدام شخصیت داستان میگفت بالاچ ابراز علاقه بلد نیست، اما در تمام دیالوگها شون حرفه‌ای عاشقانه و احساسی، دوست دارم و... نهفته بود
و دیگر‌ای کاش در هیچ جای سرزمین، به هیچ زنی با دلیل‌های واهی ظلم نشه و اینقدر از جانب مرد تحقیر نشن
لاله گرمارودی
۱۴۰۱/۰۶/۲۰
من خیلی لذت بردم با وجود اینکه بعضی قسمتهای کتاب به نظرم اغراق آمیز بود مثلا شخصیت بالاچ و... ولی با خودم گفتم شاید این فرهنگ و رویه زندگی اقوام در شهرستانهاست. در کل از استقامت و پایداری شخصیت اصلی داستان برای عشقش خوشم اومد و آرزو دارم همه انسانها چنین پدر مادر‌های آگاه و دلسوز داشته باشند که نجات خانواده‌ها و جامعه در آن است
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۴/۲۴
خیلی خوب بود بااینکه خیلی به جزئیات نپرداخته بود اما من لذت بردم جالب بود و پایان فوق العاده‌ای داشت خیلی خوب تونسته زندگی سخت و طاقت فرسای زنان جنوب کشورمونوبه تصویر بکشه من قبلا هم کتابهای مشابه با این رو خونده بودم و واقعا تاسف خوردم به حال زنان کشورمون که تحت چنین شرایطی زندگی میکنن. خوندنشو توصیه میکنم
davood r21
۱۴۰۱/۰۳/۲۸
کتاب خوبی بود. بخصوص که در مورد فرهنگ بلوچ‌ها صحبت کرده بود. چیزی شبیه فیلم " شبی که ماه کامل شد ". اما از این عشق و عاشقی‌های آبکی زیاد هوشم نیومد ‌ بخصوص آخر داستان که جز لودگی شهرو چیزه دیگه‌ای ندیدم و من سریع رد شدم ‌ البته منکر عشق نمیشم ک ویرانگر هست و آدمو دیونه میکنه ‌. یادش بخیر...
مدینه سخاوت
۱۴۰۱/۰۲/۱۲
تا 2/3 کتاب واقعا عالیه و وقتی شروع میکنی به هیچ عنوان نمیشه کتاب رو زمین بزاری... ولی آخرهای کتاب یکم خسته کننده میشه و انگار داره سر و تهش رو بهم میاره.. مخصوصا گریه‌های دم به دقیقه شهرو و ابراز علاقه‌های زیادیش به بالاچ یکم خسته کننده و غیرواقعی میشه
ولی در کل کتاب خوبیه.. مرسی از نویسنده عزیزش
مشاهده همه نظرات 173

راهنمای مطالعه کتاب شهرو

برای دریافت کتاب شهرو و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.