نقد، بررسی و نظرات کتاب شهرو - مرسده کمالی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Reyhan Maleki
۱۴۰۱/۱۰/۱۲
سلام این رمان سرگذشت یه دختر از پدری بلوچ و مادری تُرکه که دلبسته پسرعموش بالاچ که بلوچ و در سیستان و بلوچستان و در خانواده سنتی بلوچ زندگی میکنه میشه، دو شخصیت اصلی داستان از نظر نوع فرهنگ، نحوه تربیت، پوشش و شیوه زندگی کاملا متفاوتن. در این داستان با سنتی به نام خونبست آشنا میشیم که درواقع قربانی کردن دختری از خانواده قاتل با فرستادنش به خانواده مقتول و قرار گرفتن در پایین‌ترین مرتبه خانوادگی اونهاست تا قتل متقابلی برای تلافی صورت نگیره. شهرو که داستان از زاویه دید اون روایت میشه با دل بستن به بالاچ درگیر سنت خونبست میشه و سختی‌های زیادی رو تحمل میکنه؛ از مابقی روند داستان چیزی نمی‌نویسم تا به اصطلاح مزه‌اش از بین نره. باید بگم کتاب حاضر، رُمانیه که کاملا شما رو جذب میکنه تا زودتر تمامش رو بخونید و از پایانش باخبر بشین. در این کتاب با گوشه‌ای از سنت‌ها و رسم‌های قوم بزرگ بلوچ آشنا میشین و همچنین نویسنده تلاش کرده نکات آموزشی برای زندگی مشترک رو هم در اون بگنجونه. این رمان به هیچوجه رمان بی نقصی نیست اما کاملا میتونه جذبتون کنه. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید
نوشین
۱۴۰۱/۰۸/۱۲
طرح کلی داستان خیلی خوب بود و میتونست یه رمان فوق العاده از آب در بیاد
ولی مشخص بود که نویسنده توانایی لازم رو برای پرداخت قصه نداشت شاید به دلیل تازه کار بودن یا هر چیز دیگه
توصیفات فوق العاده ضعیف بود و واقعا نمیشد تجسم درستی از موقعیت‌ها، حالات شخصیت‌ها، چهره‌ها و مکانها داشت و برای این باید خواننده به تخیل خودش اکتفا کنه
از یکسری از اتفاقات که میتونه تو درک درست خواننده از وقایع تاثیر گذار باشه خیلی سریع عبور کرده بود
به عنوان مثال در آغاز داستان میبینیم که فقط اشاره شده به عشق شهرو به بالاچ و ما این روند عاشق شدن و دلیلش رو نمیبینیم که بتونیم باهاش همزاد پنداری کنیم و وقتی بحث خواستگاری بالاچ از شهرو و اتفاقات بعدش پیش میاد شهرو به قدری عاشق بالاچه که ناچار به فرار با اون میشه و ما این رو فقط روی سطرها میخونیم بدون اینکه واقعا احساسش کنیم
از نظر من قصه‌ی عاشقانه‌ی خوبی بود ولی به شدت ناپخته
❤M❤
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
کل ماجرا یک کپی حرفه‌ای از رمان بی گناه بود درست مثل همان رمان دختر ساده و پاکی که عاشق سینه چاک یک قاچاقچی میشود بعد دقیقا طبق روال اون داستان بالاچ که قاچاقچی هستش تو آخرین بارش با مامورها همکاری میکنه آسیب میبینه فراموشی می‌گیره دوباره طی یک اتفاقی برمیگرده و عاشق و معشوق دوباره به زندگی عاشقانه خودشون ادامه میدن میتونم بگم کتاب در کل برای رده سنی نوجوانها بود داستان فضایی داشت که انگار رو هوا بود من از نویسنده محترم این رمان سوالی دارم به آدمی که زن باردارشو (مینا) ول کنه و به عشقش بچسبه و با وجود اینکه بچش رو هنگام زایمان از دست بده چطور میشه مرد گفت؟ آدمی که اعتقادی به حلال و حرام نداشته باشه و کل زندگیش بر پایه پول حرام بدست اومده باشه چطور میشه به اون آدم مرد گفت شخصیت بالاچ که نویسنده محترم در اینجا به عنوان قهرمان داستان بهش پرداخته چیزی نیست جز یک آدم نامرد حرام خور دیکتاتور و برای نویسنده این کتاب متاسفم که همچنین صفات و اخلاقی رو شاخصه یک مرد می‌دونه
الناز قانع
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
شهرو دختری است از یک خانواده بلوچ. پدر شهرو پلیس نیروی انتظامی است و به دلیل اینکه خانواده قاچاقچی هستند از آن ها دور شده و به کرمان رفته اند. شهرو هر سال با خانواده به روستای زادگاه پدری در سیستان و بلوچستان سفر میکند، از ۱۴ سالگی عاشق پسرعموی ۲۸ سال ه خود بالاچ است. او می خواهد با بالاچ ازدواج کند غافل از آنکه بالاچ او را به خاطر خونبس پدرش می خواهد. بعد از ازدواج همه چیز تغییر می کند و در ادامه داستان فراز و نشیب های عشق شهرو را می خوانیم. اما دو نکته مهم در این رمان وجود دارد. نکته اول این است که بسیار با رسومات زیبای بلوچی در این کتاب آشنا می شویم که بینهایت جذاب است. دوم موضوع متفاوت این کتاب است. رسم خون بس هنوز هم در طوایف ایرانی وجود دارد و اشاره به آن جالب است. امیدوارم لذت ببرید
Sara
۱۴۰۲/۰۲/۰۹
موضوع رمان عالی بود. تفاوت فرهنگی بین اقوام بلوچ و ترک را بخوبی ترسیم کرده بود. علاوه بر جذاب بودن داستان، خواننده با فرهنگ سنتی اقوام بلوچ آشنا می‌شود و چقدر دردناک است کمبود امکانات و اقلیم نامناسب در شهرهای مرزی بر فقر فرهنگی و خشونت افراد تاثیری بسزا دارد.... شخصیتهای داستان بخوبی توصیف شده بود بطوریکه خواننده کاملا می‌تواند فرد با مشخصات ظاهری را تجسم کند. اینقدر داستان جذابی بود که نمیشد آنرا زمین گذاشت. از ساعت 7شب که شروع کردم، ناگهان متوجه شدم هوا روشن شده و 5 صبح است. از نظر نگارشی و املایی فقط یکجا بجای احسان نوشته شده بود لطیف... و نوشتار کلمه‌ی ضجه غلط املایی داشت. با آرزوی موفقیت برای نویسنده‌ی محترم.
ام البنین حسن زاده
۱۴۰۱/۰۷/۲۰
وای که چقدر داستان جذابی بود.. تو خیلی از قسمتهای داستان اشک از چشمام جاری شد از بس این دختر رنج کشیده واز طرف دیگه بالاچ که عاشقانه دوسش داره ولی نمیتونه به زبون بیاره... واقعا جای چنین پدر و مادرهایی تو این دوره زمونه خالیه که پشت دخترشون بمونن حالا هرچقدر که میخاد اون دختر بچگی کنه.....
ولی چیزی که من رو جذب این دختر کرده این بود که واقعاً با سیاست رفتار کرد در مورد نگفتن رنج‌هایی که می‌کشید به پدرومادر، کاری که من بعد از ده سال زندگی با شوهرم یاد گرفتم و نبود کسی که یادم بده هر چیزی که تو زندگیت پیش اومد رو نباید به پدرومادر گفت.
زیبا طاهری نیا
۱۴۰۱/۰۳/۲۷
با تشکر از نویسنده عزیز، رمانی جذاب و خواندنی ست و از نظر آشنایی با اداب و رسوم بخشی از سرزمین ایران مفید بود، ولی بنظرم قهرمان نشان دادن بالاج با نوع تفکرش تناقض داره، در جایی علت قاچاق مواد رو به کشور همسایه توجیه میکند و از طرفی استان سیستان و بلوچستان جزو استانهای محروم کشور هستن چطور کیلو کیلو طلا کادو میده، ودر آخر افراط در ابراز علاقه شهرو به بالاچ، در کل کتابی و پر هیجان است و خواندن ان را توصیه می‌کنم
اسکندری پور
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
بسیار جذاب و زیبا بود، با اینکه به خواندن کتاب‌هایی که برای شهر‌ها و اقوام دیگه کشور هستش علاقه‌ای نداشتم ولی به خاطر تعریف‌هایی که از کتاب دیدم و کتاب دیگه‌ای که از خانم مرسده کمالی خواندم و خیلی خوب بود تصمیم گرفتم شهرو رو بخوانم، اینقدر پرکشش و زیبا و جذاب بود که تا تمومش نکردم کنار نذاشتمش، عالی بود، ممنون از خانم کمالی عزیز، با اینکه نویسنده کم تجربه‌ای هستن ولی کتاباشون فوق العادست...
Toktamabbasnia
۱۴۰۱/۰۸/۲۰
به عنوان یک رمان خون قهار که از نه سالگی رمان خواندن رو با داستانهای ژول وزن شروع کردم، این کتاب امتیاز کامل رو میگیره چون تا آخر من رو دنبال خودش کشید و در مورد یکی از اقوام اصیل ایران که بی نهایت دوست دارم بیشتر بشناسمشون. اخلاق و روحیات بلوچها و مردم سیستان اخلاق یک ایرانی اصیل رو نشون میده. ایرانی که هنوز با تقیه و سفسطه و.. آشنا نشده
Bahareh
۱۴۰۳/۰۶/۱۲
من قبلا تا نصفه این رمان رو در توی پیج خانوم کمالی خونده بودمتا جایی که بالاچ بعداز چندسال برمیگرده ولی متاسفانه برای پیجم مشکلی پیش اومد و وقتی مجدد وصل شدم که پارتگذاریش تموم شده بود و به اندازه‌ای زیبا بود که الان دول کلری که کردم این کتاب رو خریدم و خوندم چون داستانش برام جالب بود با آرزوی موفقیت‌های روز افزون برای نویسنده عزیز ❤
دلوین حسینی راد
۱۴۰۱/۱۰/۰۳
داستان خوب و جذاب بود با اینکه در بعضی جاها از رفتارهای سبکسرانه‌ی شهرو خوشم نمی‌آمد و دیگر اینکه مدام شخصیت داستان میگفت بالاچ ابراز علاقه بلد نیست، اما در تمام دیالوگها شون حرفه‌ای عاشقانه و احساسی، دوست دارم و... نهفته بود
و دیگر‌ای کاش در هیچ جای سرزمین، به هیچ زنی با دلیل‌های واهی ظلم نشه و اینقدر از جانب مرد تحقیر نشن
لاله گرمارودی
۱۴۰۱/۰۶/۲۰
من خیلی لذت بردم با وجود اینکه بعضی قسمتهای کتاب به نظرم اغراق آمیز بود مثلا شخصیت بالاچ و... ولی با خودم گفتم شاید این فرهنگ و رویه زندگی اقوام در شهرستانهاست. در کل از استقامت و پایداری شخصیت اصلی داستان برای عشقش خوشم اومد و آرزو دارم همه انسانها چنین پدر مادر‌های آگاه و دلسوز داشته باشند که نجات خانواده‌ها و جامعه در آن است
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۴/۲۴
خیلی خوب بود بااینکه خیلی به جزئیات نپرداخته بود اما من لذت بردم جالب بود و پایان فوق العاده‌ای داشت خیلی خوب تونسته زندگی سخت و طاقت فرسای زنان جنوب کشورمونوبه تصویر بکشه من قبلا هم کتابهای مشابه با این رو خونده بودم و واقعا تاسف خوردم به حال زنان کشورمون که تحت چنین شرایطی زندگی میکنن. خوندنشو توصیه میکنم
davood r21
۱۴۰۱/۰۳/۲۸
کتاب خوبی بود. بخصوص که در مورد فرهنگ بلوچ‌ها صحبت کرده بود. چیزی شبیه فیلم " شبی که ماه کامل شد ". اما از این عشق و عاشقی‌های آبکی زیاد هوشم نیومد ‌ بخصوص آخر داستان که جز لودگی شهرو چیزه دیگه‌ای ندیدم و من سریع رد شدم ‌ البته منکر عشق نمیشم ک ویرانگر هست و آدمو دیونه میکنه ‌. یادش بخیر...
مدینه سخاوت
۱۴۰۱/۰۲/۱۲
تا 2/3 کتاب واقعا عالیه و وقتی شروع میکنی به هیچ عنوان نمیشه کتاب رو زمین بزاری... ولی آخرهای کتاب یکم خسته کننده میشه و انگار داره سر و تهش رو بهم میاره.. مخصوصا گریه‌های دم به دقیقه شهرو و ابراز علاقه‌های زیادیش به بالاچ یکم خسته کننده و غیرواقعی میشه
ولی در کل کتاب خوبیه.. مرسی از نویسنده عزیزش
فاطمه بامری
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
سلام تشکر از برنامه کتابراه و تشکر فراوان از نویسنده کتاب خانم مرسده کمالی واقعا عالی بود همه چیز کامل نقد شده بود من خودم به عنوان یک دختر بلوچ از دیار کهنوج میگم خیلی از حرفاشون و داستان واقعا عین حقیقت بود واقعا عالی بود و این کتاب میخواد این رو برسونه که وفاداری آخر و عاقبتش خوشبختیه
فرنگیس رکنی
۱۴۰۱/۰۷/۲۹
کتاب خیلی خوبی بود من خیلی از شخصیت شهرو خوشم اومد زنی قوی و مصمم بود که با صبر تونست به اون چیزی که میخواست برسه و عشقش رو نگه داشت و با تمام مشکلات و سختی‌هایی که پیش روش بود ناامید نشد و درنهایت نقش خانوادش که چقدر زیبا اون رو درک میکردن و چقدر یک خانواده در تربیت فرزند و موفقیت اون موثر هست
نالان خسته
۱۴۰۱/۰۲/۲۹
باسلام خدمت خانم کمالی و تمام خوانندگان محترم
من بشخصه خیلی احساسی م و بشدت از خواندن این کتاب احساس خوبی پیدا کردم. من در عرض دو روز بی وقفه کتاب رو تموم کردم و به کسانی که داستان‌های عاشقانه علاقمند هستند شدیداً توصیه میکنم.
به امید کارهای بهتر، زیباتر و عاشقانه تر
Hadis Gholipour
۱۴۰۱/۰۲/۰۶
درود، کتاب جالبی بود، نمیتونستم اون رو زمین بزارم اما سرعت اتفاقات زیاد بود و در ترسیم احساسات افراد و فضا ضعیف بود به طوری که من موقع خوندن این داستان و در لحظات بسیار ناراحت کننده احساس خاصی نداشتم چون از روابطشون چندان آگاه نبودم. در کل خواندنش خالی از لطف نیست. سپاس.
حسینی
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
داستان جذابی بود چون در مورد مردمانی از همین مرز و بوم اما کاملا متفاوت از زندگی ما بود اهل خوندن رمان نیست اما منو به خودش جذب کرد و ۴ساعته تمامش کردم البته بعضی قسمتها نوشتار و جمله بندی و توصیفات کم بود در کل دلنشین بود و ارزش خواندن داشت
اناهیتا عظمتی
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
واقعا کتاب جذاب و خوبی بود حتی من چند بار بعضی قسمت هایش رو خوندیم نویسنده، چقدر عشق را قشنگ به تصویر کشید. کتابی بود با کمترین املایی و اغراق. من تو این کتاب با فرهنگ خونبست آشنا شدم و واقعا متاسفم که زنهارو آویزه دست خود میکنند
مژده دقتکار
۱۴۰۱/۰۹/۲۴
موضوع داستان خیلی خوب بود ولی توصیفات و احوالات و روایت مکان‌ها کم بود بطوری که خواننده با زاده‌ی ذهن‌خودش باید مکان و چهره و یا سن بعضی از شخصیت‌ها رو تجسم کنه، بنظرم نویسنده یکم عجولانه داستان رو پیش برد ولی در کل دوسش داشتم
ز . مالکی
۱۴۰۱/۰۴/۰۹
واقعا عالی بود هم خیلی جذاب بود هم آموزنده فهمیدم عشق یه زن به همسرش چه‌ها که نمی‌کنه واقعا لذت بردم داستان خیلی قشنگ وغیر قابل پیش بینی پیش می‌رفت دوست داشتمهمه کارهام رو بزارم کنار وفقط بخونم واقعا دست نویسنده درد نکنه
فرزانه
۱۴۰۲/۰۶/۰۵
رمان قشنگی بود، داستانی که نویسنده نوشته میتونه داستان واقعی خیلی از دختران سرزمینم باش ک با همچین شرایطی زندگی میکنن و میسازن، درکل اگه بخوام نقدی کنم بعضی جاها قلم نویسنده بنظرم یکم ضعیف بود ولی ۸۰درصد رمان خوب بود
زهرا بابایی
۱۴۰۱/۰۹/۲۱
داستان قشنگی بود مخصوصا از اول تا نیمه داستان و اینکه با رسم و رسومات بلوچستان هم آشنا میشیم. انتهای داستان هم که مثل فیلمای ایرانی و هندی با خوبی و خوشی تموم میشه. در کل خوب بود. پیشنهاد من کتاب داستان جاوید هست
بهار هادیان
۱۴۰۱/۰۵/۱۸
داستانی جذاب، یه روزه تمومش کردم.
ازونجای که اشنایی با سبک زندگ و عقاید طایفه‌های بلوچ نداشتم، برام تازگی زیادی داشت و بسیار غم انگیز بود.
داستان نکات زیادی دارد، بسیار تامل برانگیز است. توصیه میکنم حتما بخونید.
پریسانخیی
۱۴۰۱/۰۲/۲۸
من اینو تو پیج نونا تانصفه خوندم که کتاب چاپ شد از پیچ برداشته شد انقدرمشتاق بودم که ببینم چی میشه آخرش از اینجاخریدم و خوندم و واقعا یکی از بهترین داستانهای واقعی‌ای بود که تابحال خوندم.
سمیه جوکار
۱۴۰۲/۱۲/۰۷
بسیار عالی بود البته شنیدنش قشنگ بود وقتی بخوای فکر کنی و خودت رو جای شهرو بگذاری تحمل این همه مشکل غیر ممکنه. داشتن پدر و مادری این قدر فهمیده و مهربان نعمت خیلی بزرگی هست که متاسفانه هر فرزندی نداره
زهرا کریمی
۱۴۰۱/۱۰/۲۶
رمان شهرو رمانیه که هرکسی که یک بار مطالعش بکنه باز هم کمه براش و بارها مجدد برمیگرده و میخوندش
و تکراری نیس براش
به نظر من نویسنده‌اش خیلی خوب و روان نوشته که نمیشه ازش دل کند
خیلی خوب بود👌🏻
minaahmadi
۱۴۰۱/۰۹/۰۶
درود بنظر میاد بیشتر شبیه داستانهای زندگی هست که تو پیج‌های مختلف اینستا بسیار زیاد شده. شاید اگه ازون قالب بیرون میومد خیلی بهتر بود. بهرحال سرگرم کننده بود باتلاش بیشتر پیشرفت حاصل میشود. 🙏🏻🥰
sahar Pirali
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
تبریک داستان جذابی بود البته خیلی شبیه به رمان‌های دیگه بود جنس مشکلات قومی و قبیله‌ای و داستان‌هایی که در اینستاگرام خوندم بود اما قلم گیرایی داشت و تا آخر داستان مخاطب رو به دنبال خودش کشید
Kimia Omidvar
۱۴۰۱/۰۴/۰۱
خیلی زیبا بود متن ساده، روان و زیبایی داشت، با خوندن این کتاب علاوه بر اینکه یه داستان جذاب خوندین، کلی از رسم ورسوم مردم بلوچ آشنا میشین، پیشنهاد میکنم حتما بخونین مطمئن باشین پشیمون نمیشین🌻🌻🌻
masume Noroozi
۱۴۰۰/۱۲/۱۳
ممنون از نویسنده کتاب بسیار جذابی بود و کشش خیلی زیادی داشت من که لحظه ایی نتونستم کنار بکشم و تا صبح غرق خوندنش بودم هیچ ایرادی از کتاب نمیتونم بگیرم همه چی تمام بود
نسیم کریمی
۱۴۰۲/۰۶/۱۸
داستان خوبی بود عشق و دوست داشتن خوبه و ولی این همه خفت خاری و لازم نبود یه دختر جوان اول جوانی بخواد تجربه کنه تفاوت فرهنگی زیادی هم بینشون وجود داد طوری که باعث شک آدم میشد
م.طاهری
۱۴۰۱/۰۸/۳۰
بهترین کتابی بود که خواندم کاملا واقعی بود من به همه کسانی که دوستشون داشتم معرفیش کردم و سه بار تا به حال خوندمش ممنونم از نویسنده داستان من معتقدم واقعی بود. ممنون
سارانیکخو
۱۴۰۱/۰۷/۰۹
واقعا عالی و بی نظیر بود. طوری هر لحظشو نویسنده‌ی عزیزم توصیف کرده بودم که خودمو تو اون شرایط میذاشتم و همه‌ی سختی‌ها و خوشی‌ها به صورت واقعی بیان شده بود. واقعا لذت بردم
حانیه
۱۴۰۱/۰۵/۱۸
یه رومان از عشق و عاشقی یه پسر کم سواد بلوچی با دختری پر از احساس، رسم و رسومات عروسی و خونبست بلوچی‌ها، و البته کنی اغراق از حس و حال پسره... اخرشم ابکی شد.. در کل بد نبود
آریسان
۱۴۰۱/۰۴/۲۹
کتاب خوب و سرگرم کننده‌ای هست... از اون مدل کتاب‌ها که میخکوبت میکنه تا ببینی اتفاق بعدی چی هست... نام بردن و آشنا کردن مخاطب با آداب و رسوم قسمتی از وطن هم جالب بود👏👏
Pooria hosseini
۱۴۰۱/۰۳/۲۸
من زیاد با فرهنگ بلوچ آشنایی ندارم. کمی آشنا شدم ولی کاش بعد از هزاران سال به فرهنگ خوبی دست پیدا میکردنند که زنها را اذیت نکنندوغیره. در کل خوب بود مخصوصا اوایل کتاب
ممنون
زیبا عظیمی
۱۴۰۱/۱۰/۱۵
تاحدودزیادی باآداب ورسوم قوم بلوچ آشنا شدم، امانقش محبت ودوست داشتن وعشق واقعی درزندگی وصبرماهرانه دررمان گنجانده شده بود به نویسنده تبریک می‌گویم.
نرگس طایی
۱۴۰۱/۰۸/۰۸
من خیلی دوسش داشتم واقعاا ادمو باخودش میکشوند داستان شخصیت بالاچ عالی بود کمی اغراق داشت بعضی قسمتهاش ولی در کل دوسداشتم.. عشق بینشون خیلی جذاب بود
Jazayeri Jazayeri
۱۴۰۱/۰۷/۲۲
با تشکر از نویسنده میتونم بگم داستان خوبی بود مخصوصا اینکه رسم و رسوم یه طایفه از کشور ایرانو به رشته تحریر درآورده بود بسیار برای من جالب بود
M,fatmeh Shahbazi
۱۴۰۱/۰۴/۲۲
کتاب خوبی بود وبعنوان اولین رمان عمرم جالب بود و خدمت دوستان عرض کنم که سیستان بلوچستان سرتاسر فقر وبدبختی نیست، آدمهای ثروتمندی داره که تو تخیلات نمیگنجه.
Maryam S
۱۴۰۲/۰۵/۲۴
بنظر اغراق آمیز بود ولی خیلی جالب فرهنگ داغون یک قوم رو به تصویر میکشه که چقدر راحت میتونه انسانهارو در خودش به ورطه نابودی بکشونه
خاتون
۱۴۰۱/۰۹/۲۶
هر چی از قشنگیش بگم کمه, با خوندنش خندیدم و هم گریه کردم, خداراشکر که عاقبت زندگیشون ختم بخیر شد, چه حس خوبی🤩
سید محمد حسین حسینی
۱۴۰۱/۰۹/۱۸
خیلی جالب بود آشنایی با سبک مردمانی که در همین کشور زندگی میکنند و کمتر از آن‌ها خوانده وشنیده‌ایم داستانی عاشقانه و متفاوت
زینب ممبینی
۱۴۰۱/۰۸/۰۹
سلام، با این که طرفدار این ژانر نیستم ولی با خوندن یه تیکه ازش و خوندن نظرات بقیه تصمیم گرفتم بخونمش، و از این که خوندمش راضی هستم
مریم رحمانی
۱۴۰۱/۰۷/۲۷
رمان‌هایی که همیشه با اختلاف طبقاتی ویا اختلاف قومیتی نوشته میشوند زیبا هستند شهرو رمانی زیبا بود که برای همیشه در خاطرم میماند
Mohi
۱۴۰۱/۰۷/۱۸
خیلی خوب بود و من دوسش داشتم. ارزش خوندن داشت و تا آخر کتاب داستان جذاب بود، شخصیت بالاچ هم باحال بود. با تشکر از نویسنده عزیز 🙏
حدیث آهنین
۱۴۰۱/۰۷/۰۵
خانم مرسده کمالی با نام مستعار نونا توی اینستا پیج داستان دارن. فوق العاده جذاب می‌نویسن. عااالی و بی نظیر. شهرو هم رمان فوق العاده قشنگیه.
1 2 3 4 >>