معرفی و دانلود کتاب زخم تبر جوانه شد
برای دانلود قانونی کتاب زخم تبر جوانه شد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب زخم تبر جوانه شد
کتاب زخم تبر جوانه شد نوشتهی مرسده کمالی داستان عشقی کهنه است که ناغافل سر برآورده و خاطرات تلخ و شیرین زیادی را زنده میکند. امین پسر اسفندیار که دلباختهی دختری شده، با خانوادهاش برای خواستگاری به خانهی دختر میروند. اما اسفندیار به محض ورود به خانه درجا خشکش میزند. نگاهی آشنا سیل خاطرات را بر سرش آوار میکند...
دربارهی کتاب زخم تبر جوانه شد
کتاب زخم تبر جوانه شد به قلم مرسده کمالی روایت عشق است و ناکامی. همهچیز از شب خواستگاری امین، پسر اسفندیار آغاز میشود. یا شاید بهتر است بگوییم داغی دوباره تازه میشود و از نو میسوزاند. اسفندیار به محض دیدن مادر دختری که امین دل به او باخته، به سالها قبل و خاطرات تلخ و شیرین گذشته پرت میشود و گویی باز جوانکی پرشور و عاشق است که به چیزی جز معشوق خود فکر نمیکند. اما غبار زمان روی خاطرات نشسته و حالا همهچیز عوض شده است. مریم که از همسر خود طلاق گرفته، پس از دیدن اسفندیار و خانوادهاش منقلب میشود.
بارها پیش آمده با خود فکر کنیم که اگر به گذشته برگردیم، چیزهایی را عوض میکنیم تا امروز بهتری داشته باشیم. کتاب زخم تبر جوانه شد به ناگزیری تقدیر و تغییرناپذیری شرایط اشاره دارد و مواجههی دو عاشق قدیمی و چالشهایی که به واسطهی ارتباط فرزندانشان با یکدیگر ایجاد میشود را به رشتهی تحریر درآورده است. حسرتهایی که باز یادآوری میشوند و غمی که گویی شکل تازهای به خود گرفته است، موضوعی است که مرسده کمالی در این کتاب با زبانی ساده و روایتی عامیانه به آن پرداخته است. زخم تبر جوانه شد خوانندگان را با ماجرای مریم و اسفندیار و عشق کهنهای که از دل سالها حسرت باز زنده میشود همراه میکند.
این کتاب توسط انتشارات آراکو در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
کتاب زخم تبر جوانه شد برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی کتاب پیش رو برای علاقهمندان به رمانهای عامهپسند و عاشقانهی ایرانی سرگرمکننده خواهد بود.
در بخشی از کتاب زخم تبر جوانه شد میخوانیم
دو سال شبانه روز کار کردم خودمو به هر دری زدم تا تونستم یه مغازه کفش فروشی کوچیک تو بازار بزنم. بهخاطر سابقه کاری دو سال تو بازار و اخلاق سربهزیر و آرومم اعتبارم کردن و کفش چکی بهم دادن و همون شد پلهای که به سال نرسیده تونستم مغازه رو با وام بخرم. یادم میاومد بهخاطر بیپولی عشقم رو از دست دادم باعث میشد بدون توقف تلاش کنم خودمو به آب و آتیش بزنم. خواهر کوچیکم که شوهر کرد کمی خیالم آسوده شده بود که مادرم فوت شد خونه رو فروختم سهم خواهرهام رو دادم و سهم خودمو زدم تو کار. روز به روز پیشرفت کردم تا سر چهار سال مغازه دوبر تو بازار و یه آپارتمان خریدم، دیگه اسفندیار بدبخت یتیم نبودم. آقا اسفندیار بودم. عمو بزرگم اومد دنبالم واسه آشتی. نمیخواستم هیچکدوم از اقوام پدریم رو ببینم، انقدر اومدن و رفتن و با پس دادن زمین بابام کوتاه اومدم کسی و نداشتم از اینکه حداقل دوتا فامیل دورم باشن بدم نمیومد. زمین و فروختم و ماشین خوب انداختم زیر پام و وقتی عموم گفت طیبه دخترش رو بگیرم اولش گفتم نه. انقدر عمههام دورمو گرفتن که سر و سامون بگیر از مغازه میری خونه یکی یه لیوان آب دستت بده قبول کردم. البته عموم آپارتمان منو داد و پول روش گذاشت یه خونه ویلایی خوب برام خرید و با یه جهیزیهی سنگین طیبه رو عقد من کردن و حاصل این ازدواج بیست و پنج ساله احمد و سمیه و امین بود. سه فرزند که ته تغاریم امین نوزده ساله بود که ترم سه دانشگاه بود و حالا عاشق دختر مریم، عشق قدیمی من شده بود.
نگاهمو دوختم به سقف و تو دلم گفتم:
- خدایا شکرت! زخم کهنه رو نیشتر زدی! این چه بازی روزگاره.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب زخم تبر جوانه شد |
نویسنده | مرسده کمالی |
ناشر چاپی | آراکو |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 420 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-91635-0-4 |
موضوع کتاب | داستان و رمان عاشقانه ایرانی |