معرفی و دانلود کتاب عاشقانههای یواشکی
برای دانلود قانونی کتاب عاشقانههای یواشکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عاشقانههای یواشکی
کتاب عاشقانههای یواشکی بهقلم مریم اسدی علیایی یک رمان معاصر با درونمایهی عاشقانه است که داستان عشق دختری بهنام نغمه به پسری به نام محمد را روایت میکند. نویسنده از شیوهی داستانگویی از زبان اولشخص استفاده کرده و متنی روان و جذاب را به خوانندگان ارائه میدهد.
دربارهی کتاب عاشقانههای یواشکی
داستانهای عاشقانه همیشه در ادبیات معاصر ایران طرفداران خاص خود را داشتهاند و رمانهای زیبایی با مضمون عشق و محبت توسط نویسندگان خوب کشورمان در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. مریم اسدی علیایی، نویسندهی جوان ایرانی، در رمان عاشقانههای یواشکی داستان عشق دختر و پسری ساده و روستایی به نامهای نغمه و محمد را از زبان دختر روایت میکند. نغمه از نُهسالگی، تقریباً از زمانیکه خودش را شناخت عاشق محمد میشود و یکی از علتهای جوانه زدن شکوفهی این عشق در دلش را، بیتوجهی و سهلانگاری اعضای بزرگتر خانواده میداند. نغمه فرزند آخر خانه و یکی از پنج دختر پدر و مادری نسبتاً نیازمند است که همیشه در آرزوی داشتن فرزند پسر بودند؛ آرزویی که هرگز برآورده نشد.
داستان کتاب عاشقانههای یواشکی از مجلس بلهبرون محمد آغاز میشود. مریم اسدی علیایی، از زبان نغمه، حال بسیار بد و پریشانی زیادی را توصیف میکند. نغمه که خود ازدواج کرده و حالا فرزندانی نیز دارد، هنوز هم گرفتار عشقی ممنوعه است. او چندی پیش به درگاه خدا دعا کرده بود که محمد هم سروسامان بگیرد و ازدواج کند تا شاید آتش این عشق خاموش شود اما حالا از دعای خود پشیمان است. راوی داستان نرسیدن به عشقش را گناه بخت و اقبال و سرنوشت میداند و برای فرار از افسردگی، به دکتر و داروهای اعصاب پناه برده است.
در ادامهی داستان، اتفاقاتی میافتد و عشق نغمه و محمد ماجراهایی میآفریند که خواندنشان خالی از لطف نیست. کتاب عاشقانههای یواشکی را انتشارات ندای الهی منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
کتاب عاشقانههای یواشکی برای چه کسانی مناسب است؟
اگر شما هم طرفدار رمانهای عاشقانهی ایرانی هستید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب عاشقانههای یواشکی میخوانیم
خونهی مادربزرگ مادری حدود بیست کیلومتر از روستای ما فاصله داشت پدرم ماشین نداشت و داروندارش یه موتور بود. یه خانوادهی ۸نفره و یه موتور هروقت قصد داشتیم بریم خونهی مادربزرگم سه، چهار نفرمون سوار موتور میشدیم و بقیهمون پیاده راه میافتادیم پدرم اونا رو میرسوند و برمیگشت دنبال بقیه و هر جای جاده بودیم سوارمون میکرد گاهی اوقاتم که سر دل و حوصله نبود که یکبار دیگه مسیر رو برای بقیهمون برگرده ما پیاده گز میکردیم. جای برادرم فرشاد تا وقتی بچه بود همیشه روی باک موتور بود چه رفت، چه برگشت هزار بارم پدرم میخواست بیاد و برگرده فرشاد جم نمیخورد قیافهش با اون دماغ فیسفیسکنانش از موتورسواری زیاد، همیشه سوژهی خندهی ما دخترها بود.
خونهی دایی محمود و مادربزرگم دو تا ساختمان جدا با یه حیاط مشترک بود، دایی محمود دختر و پسرای دیگه هم داشت ولی به درد بازی با من نمیخوردن یا خیلی بزرگ بودن یا خیلی کوچیک فقط محمد بود که زمان بچگی بدون هیچ خجالت و بهدور از حرف و حدیث بقیه با هم گرم بازی میشدیم، بعدها مدل رفتارمون تغییر کرد ولی هنوز هم همون توجه بچگی بود. محمد سه سال از من بزرگتر بود ولی بیشتر از سنش راهورسم مردونگی و معرفت رو بلد بود کلاً پسرای روستا همینطورن شرایط سخت زندگی، به اونا مجالی برای ادا و اطوارهای نوجوانی پسرهای شهرنشین نمیده، اونا خیلی زود بزرگ میشن همراه با درس توی مزرعه کمکحال پدر میشن محصولایی رو جابهجا میکنن همقد و قوارههای خودشون نه مینالن و نه اعتراض میکنن درست مثل دخترها که خیلی زود باید ازدواج کنن و راهورسم زندگی رو یاد بگیرن.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عاشقانههای یواشکی |
نویسنده | مریم اسدی علیایی |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 104 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-92751-9-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
داستان معمولی و روان است اما اگر به بطن همین داستان معمولی دقت کنیم اشتباهات بزرگترها و افکار قدیمی زیادی رو میبینیم که باعث بوجود اومدن مشکلات شخصیتی در بچهها میشه، کودکی مرحله مهمی از زندگی هر فرد برای رسیدن به تکامل شخصیتی است که متاسفانه خیلی از بزرگترها بنا به غلطی آموزشهای که دیدهاند نمیتوانند آن را به خوبی از سر بگذرانند، این کتاب هم به خوبی همین مسئله رو و آشفتگیهای ذهنی کودکی رو نشون میده که دست تقدیر بهترین سالهای زندگیش رو ازش میگیره