معرفی و دانلود کتاب دلم مهتاب میخواهد
برای دانلود قانونی کتاب دلم مهتاب میخواهد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دلم مهتاب میخواهد
کتاب دلم مهتاب میخواهد به قلم ندا سعادتینسب داستانی پرفرازونشیب از زندگی دختری معمولی را روایت میکند که همه او را دختری زشت میدانند و زندگی شگفتانگیزی در انتظارش نیست. اما ورود او به خانهای اشرافی، ماجراهای تازهای برایش رقم میزند.
دربارهی کتاب دلم مهتاب میخواهد
کتاب دلم مهتاب میخواهد برعکسِ خیلی از رمانها، دربارهی دختری زشت و بدقیافه است که طوبا نام دارد. کسی که از نگاه دیگران هیچ جذابیتی ندارد و حتی کمی شیرینعقل است. او برخلافِ خواهرانِ زیبایش، شبیهِ عمهاش شده و مادر و پدر هیچ امیدی به بختش ندارند و او را مایهی ننگ و عذاب خود میدانند. ندا سعادتینسب، با معرفیِ متفاوتی که از شخصیتِ اصلی به دست میدهد، جذابیت لازم را برای خواندنِ ادامهی داستان در مخاطب به وجود میآورد.
در این کتاب، شاهدِ برچسب زدنهای متعددِ خانوادهای سنتی و کهنهاندیش بر روی فرزندشان هستیم. کسانی که تقدیر را بهزور به خوردِ کسی میدهند و راه فراری برای او باقی نمیگذارند. حالا طوبا چارهای ندارد جز آنکه کودن، زشت و بدبخت باشد. اما او همچنان در رویاها و خیالاتِ خودش غرق میشود و مدتها جلوی آینه میایستد. تمسخر دیگران، او را از این کارها بازنمیدارد، تنها محتاطترش میکند تا خلوتِ خود را به روی کسی نگشاید.
تنهایی طوبا و طرد شدنش از سوی بقیه، از او دختری خیالپرداز ساخته که با دیدنِ هر تصویر، مدتها در ذهنش داستانسرایی میکند؛ ویژگیای که میتواند از او هنرمندی دقیق و باظرافت بسازد، اما همواره از سمت خانواده سرکوب میشود. او وقتی برای غرق شدن در رویا ندارد و باید هرچه سریعتر به کارهای خانه رسیدگی کند. خواهرانش با قدرت زیبایی و محبوبیت خود میتوانند از زیر کار دربروند، اما او محکوم به کار کردن است. پس از مدتی طوبا برای کار به خانهای اشرافی قدم میگذارد و سرنوشتش دستخوش تغییر میشود.
این رمان را انتشارات اهورا قلم به چاپ رسانده است.
کتاب دلم مهتاب میخواهد برای چه کسانی مناسب است؟
علاقهمندان به رمانهای واقعگرای ایرانی از مطالعهی این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب دلم مهتاب میخواهد میخوانیم
اخم کرد و مثل همیشه که به حرف کسی گوش نمیکرد با غیظ گفت: «آخه تو که توی اجتماع نیستی و چیزی نمیدونی. چرا الکی حرف میزنی... تو که کنج خونهای و مثل من تو مردم نیستی... در ضمن فکر نمیکردم اینقدر حسود باشی و چشم دیدن خوشبختی خواهرت رو نداشته باشی.... تقصیر منه که اومدم اول به تو گفتم. اشتباه کردم چون ممکنه چشمم کنی.» با این حرف صورتش را برگرداند و با عصبانیت از اتاق بیرون رفت. نمیتوانستم جوابش را بدهم و بگویم درست است که توی اجتماع نیستم ولی بین همین چند مردی هم که اطرافم هستند، آنقدر تجربه کسب کردم و ازشان موذیگری دیدم که برای تجربهی همهی عمرم کافی است. فهمیدم باید با مردها با احتیاط برخورد کرد و همهی جوانب را سنجید. من برای خواهرم دلنگران بودم و موظف بودم بهش یک چیزهایی را گوشزد کنم. بعد از آن شب بارها بهش گفتم ولی فقط ازش بیاحترامی و توهین دیدم، تا بالاخره مثل همیشه به آن چیزی که میخواست رسید.
اوایل تابستان بود که بهزاد برای خواستگاری از مائده آمد. آن هم فقط همراه خواهرش. میگفت تمام اعضای خانوادهاش خارج از کشور زندگی میکنند و فقط او و خواهرش بهرخ اینجا هستند.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دلم مهتاب میخواهد |
نویسنده | ندا سعادتی نسب |
ناشر چاپی | انتشارات اهورا قلم |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 356 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-426-179-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
.
کتاب خوبی بود و فضا سازی و شخصی پردازی هاش، مخصوصا اوایل کتاب خیلی کامل و قشنگ بود اما دو ایراد مهم به نظرم اومد، اول اینکه نویسنده در پایان کتاب خارج رفتن و ساکن یه کشور دیگه شدن رو آنچنان بزرگ و مهم و رویایی جلوه میده که وقتی میخواد نهایت خوشبختی و سعادتمندی یه آدم رو توصیف کنه، اون رو به خارج از کشور میفرسته! درحالیکه به جای این طرز فکر غلط ترجیح میدادم داستان جور دیگهای در داخل کشور ادامه پیدا میکرد! و ایراد دوم اینکه: چرا اینقدر کلیشهای و شعاری؟ آخرش یهو چی شد؟ یهو اون دخترک تو سری خور و ناموفق، تبدیل شد به موفقترین زن دنیا؟ و یهو از صفر رسید به صد؟! این خوبه که یه آدمناموفق، یهو شدیدا موفق بشه و کسی پیدا بشه که درون زیباش رو ببینه نه بیرونش رو، ولی دیگه این همه کلیشه و شعار هم حال آدم رو بهم میزد! کاش مثل اوایل کتاب کمی واقع گرایانه تر بود! و درضمن ما این رمان رو به خاطر عاشقانه بودنش خوندیم! کل کتاب عشقی وجود نداشت و یهو مثل یک فنر فشرده چند صفحه آخر به عشق اعتراف شد؟! این عشق باید زودتر از این حرفها بیرون زده میشد و درموردش بحث میشد، ولی در هر صورت از خوندن کتاب لذت بردم اما از اوایلش بیشتر و در آخر کاش از این همه کلیشه فاصله میگرفت!