معرفی و دانلود کتاب دختری با هزاران زخم
برای دانلود قانونی کتاب دختری با هزاران زخم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب دختری با هزاران زخم
چارلی تنها یک آرزو دارد: زندگی جدید. دیگر نمیخواهد موادفروش و کارتنخواب باشد، اما انگار زخمهای روی تنش نمیگذارند که از گذشتهی تلخش بگریزد و قرار است بار خطاهایش را بهدوش بکشد. کتاب دختری با هزاران زخم ما را به آسایشگاه نوجوانان بزهکار میبرد؛ جایی که کیتلین گلاسکو قرار است ما را با دخترانی که هر کدام بهنوعی با آسیبهای اجتماعی گوناگون درگیر هستند، بهخصوص چارلی، آشنا کند. این داستان اجتماعی از پرفروشترین آثار نیویورکتایمز است.
دربارهی کتاب دختری با هزاران زخم
مثل مردهای یخزده روی زمین افتاده است. دیگران و حتی خود او تصور میکنند آخرین لحظات زندگیاش را میگذارند. جان و توانی برایش باقی نمانده است. آرزو دارد تا فرشتهی مرگ زودتر بهسراغش بیاید و این شب زیبا و دانههای درخشان برف، آخرین تصویرهایی باشند که قبل از مرگ آنها را میبیند. اطرافش را خون پر کرده و از درون پارچهی گلداری که او در میان آن پیچیده شده، به بیرون سرازیر میشود. نگهبان بهسمت او میآید. چیزی که میبیند را باور نمیکند؛ دختری سرتاپا خونی که یک نقطهی سالم روی بدنش وجود ندارد، بر آسفالت یخزدهی حیاط افتاده است. معلوم نیست چه بلایی بر سر او آمده. تنهاست و قرار هم نیست نجاتدهندهای بهسراغش آید! تنهایی چارلی مثل دردهایش سهم ازلی و ابدی او از زندگی است.
کتاب دختری با هزاران زخم (Girl in pieces) داستان شاد و امیدواری نیست؛ کیتلین گلاسکو (Kathleen Glasgow) نهایت غم و رنج کشیدن را به ما نشان میدهد و با کمک نوجوانانی مثل لوئیزا، شارلوت و کاسپر تعریفمان از بدبختی را دگرگون میکند. این دختران نیز مثل چارلی زندگی خوبی نداشتهاند و کسی را ندارند که به آنها کمک کند. لوئیزا هماتاقی چارلی است و شبیهترین فرد دنیا به او. چارلی تا قبل از دیدن لوئیزا نمیدانست کسی دیگری جز خود او در این دنیا وجود دارد که روی بدنش پر از زخم و جای خودزنی وجود داشته باشد، اما از روزی که تن لوئیزا را دید، تازه متوجه شد که انگار تنها آدم بدبخت دنیا نیست. البته کیتلین گلاسکو هم مانند لوئیزا زندگی کرده است و در انتهای داستان دختری با هزاران زخم از خاطرات دوران تلخ نوجوانی خود میگوید. شاید اگر چارلی این موضوع را زودتر میدانست کمتر احساس تنهایی میکرد.
در آن آسایشگاه هیچکس از گذشتهی او چیزی نمیداند. کسی نباید باخبر شود که چارلی پیش از اینکه کف آسفالت حیاط بیمارستان بیفتد و به این آسایشگاه بیاید، چه کارهایی انجام داده. اگر باخبر میشدند که او در روزگاری نهچندان دور قاچاقچی مواد مخدر بوده و خلافی وجود ندارد که او تجربهاش نکرده باشد، چه واکنشی نشان خواهند داد؟ کیتلین گلاسکو به ما اجازه میدهد که در ذهن چارلی نفوذ کنیم و خاطرات تلخی را که او از شهر قبلی محل سکونتش هنوز بهیاد دارد بهخاطر آوریم؛ زمانی که برای بهدست آوردن غذا و لباس مجبور بود هر خلافی را انجام دهد و دست به کارهایی بزند که کمترینشان قاچاق مواد و معاشرتهای با مردان خطرناک بوده است! کسی نباید راز او را بفهمد تا شاید بتواند زندگیاش را در جایی دور و بیرون از این شهر از نو بسازد.
چارلی نمیخواهد کسی را ببیند. از تمام آدمها میترسد. او در گوشهای از اتاق نشسته است و جایی بین تختخواب و پنجره پنهان شده. به ماه خیره میشود و دلش میخواهد همین حالا زمین را رها کند و به ماه برود. نمیتواند مثل باقی نوجوانان آسایشگاه با دیگران حرف بزند، بخندد و با دخترانی که سعی میکنند تا حالش را بهتر کنند، رفیق شود. البته هر کسی هم بهجای او بود نمیتوانست به غریبهها اعتماد کند. چارلی هفده سال دارد و تا بهحال از اعتماد کردن به دیگران، نتیجهی خوبی ندیده. همیشه بیقرار است؛ بهخصوص شبها که او را به یاد دوران بیخانمانی و کارتنخوابیاش میاندازد. دلش میخواهد دستش را بهسمت آسمان دراز کند و ستارهای را پایین بکشد اما در آن آسایشگاه خفقانآور که هیچکس خوشحال نیست و انگار که تا صدها سال دیگر هم قرار نیست هیچ اتفاق خوبی برای او و هماتاقیهایش رخ دهد، ستاره به چه دردی میخورد؟ چارلی آرزو دارد به شهری دور برود؛ جایی که کسی او را نشناسد. میداند که به آرزویش میرسد، نه به این زودی، اما بالاخره رویاهایش را در آغوش خواهد گرفت.
کتاب دختری با هزاران زخم ما را به زیر پوست جامعه میبرد؛ جایی که فقر، اعتیاد، دزدی و... در جریان است و قاچاقفروشی شغلی عادی است. این داستان با ترجمهی پگاه فرهنگمهر در انتشارات داهی منتشر شده است.
جوایز و افتخارات کتاب دختری با هزاران زخم
- از پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز
- از برندگان جایزهی آملیا برومر
- کتاب برتر نوجوانان از دیدگاه «کتابخانهی عمومی نیویورک»
- نامزد جایزهی لینکلن در سال 2019
- نامزد جایزهی آملیا الیزابت والدن در سال 2017
نکوداشتهای کتاب دختری با هزاران زخم
- این داستان دردآور اما زیباست و پس از تمام شدن، تا مدتها در ذهن شما خواهد ماند. (نیکولا یون)
- کتاب دختری با هزاران زخم با صراحتی بیپرده رنج و دردها را بیان میکند و به ما نشان میدهد که میتوان در اوج تاریکیها نور را پیدا کرد. (جف زنتر)
- شخصیتهای داستان دختری با هزاران زخم کاملاً قابل درک هستند و انگار که واقعیت بیرونی دارند. ما میتوانیم با چارلی (شخصیت اصلی قصه) همدلی کنیم. این داستان ابعاد تاریکی را آشکار میکند و با ظرافت خاصی ترسیم شده است. (چارلز باکستر)
کتاب دختری با هزاران زخم برای چه کسانی مناسب است؟
ما چارلی را میشناسیم؛ همچون او را بسیار دیدهایم؛ دختری نوجوان که در عمق رنج و بلا زیسته است. جسم و روحش مملو از زخم و درد است و هیچ خورشیدی نمیتواند قلب تاریک او را روشن کند. کتاب دختری با هزاران زخم ما را بهسراغ یکی از این دخترانی میبرد که دچار انواع آسیبهای اجتماعی است و حالا از او فقط جسدی متحرک باقیمانده. این داستان برای نوجوانان علاقهمند به قصههای اجتماعی تأثیرگذار و خواندنی است.
در بخشی از کتاب دختری با هزاران زخم میخوانیم
یک سطلزبالۀ آلومینیومی با لوگوی گربههای وحشی، یک توستر رنگآمیزی شده به شکل خالخالیِ سیاه و سفید، یک پارچ آب و یک میز عسلیِ کوچک پیدا میکنیم. بعد هم همانطور که خیلی آرام تا پایین خیابان رانندگی میکنیم، یک تشک دونفره را میبینیم که بین یک میز قهوهخوریِ شیشهای و کپهای از پوسترهای رستوران هوتر قاب گرفته شده و صاف ایستاده است. مایکی نگاه میکند جای سوختگیِ سیگار روی آن نباشد. سعی میکنم کمی شوخی کنم و میگویم این مسائل خیلی اهمیت ندارد؛ چراکه قبلاً زیر پل هوایی میخوابیدم اما او فقط اخم میکند.
تا پایین خیابان میدود و از خانهاش یک طناب میآورد تا تشک را گرد ببندد. تشک بوی سیگار و آبجو میدهد. من از خستگی کمی چشمهایم را میمالم، اما همان موقع صدای نزدیکشدن قدمهای یک نفر را میشنوم؛ رایلی است، که یک کیف پارچهای در یک دست و سیگاری در دست دیگرش گرفته. تقریباً نیمه شب است، اما او عینک آفتابی به چشم زده. به تشک و دیگر وسایل داخل وانت نگاهی میاندازد.
«اوه.» صدایش کلفت و بریدهبریده است. «برای برداشتن اثاثیه از داخل جاده فصل خیلی خوبیه.»
نور چراغ خیابان باعث شده صورتش زرد و رنگپریده دیده شود.
عینک آفتابی را روی سرش میگذارد. «بهت نگفتم توی کوچه و خیابون نگرد؟» سیگارش را داخل خیابان میاندازد. یک آبجو از داخل کیف بیرون میکشد و درش را با سگکِ کمربندش باز میکند و آن را بهسمت من میگیرد.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: من هرگز نمیتوانم در این بدن برنده باشم
بخش دوم: در این دنیای بیکران هر کاری خواهم کرد
بخش سوم: من نمیتوانم خودم باشم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب دختری با هزاران زخم |
نویسنده | کیتلین گلاسکو |
مترجم | پگاه فرهنگ مهر |
ناشر چاپی | نشر داهی |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 480 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-91686-5-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی نوجوان |