معرفی و دانلود کتاب خردمندی در زندگی روزمره: آزادی، شهرت، دروغ و خیانت و چهارده گفتار دیگر

معرفی کتاب خردمندی در زندگی روزمره: آزادی، شهرت، دروغ و خیانت و چهارده گفتار دیگر

زندگی روزمره ما شاید ساده برسد اما، در دل خود مفاهیم فلسفی زیادی دارد که برای کشف و درک آن‌ها باید کمی عمیق‌تر به مسائل نگاه کنیم. کتاب خردمندی در زندگی روزمره اثر خواندنی لشک کولاکوفسکی است که شما را با یک کلاس عملی فلسفی همراه می‌کند و به کمک آن می‌توانید موضوعات اساسی زندگی را با دید تحلیلی فلسفی بررسی و کندوکاو کنید.

درباره‌ی کتاب خردمندی در زندگی روزمره

شاید همه آدم‌ها به ابعاد فلسفی زندگی و آنچه در آن رخ می‌دهد و به جریان می‌افتد، توجه نکنند؛ اما، واقعیت این است که فلسفه در هر لحظه از زندگی ما نقش دارد! از لحظات به‌ظاهر عادی و کسل‌کننده گرفته تا موقعیت‌های سخت و پیچیده. کتاب خردمندی در زندگی روزمره (Freedom, fame, lying, and betrayal: essays on everyday life) اثر تأمل‌برانگیز و بی‌نظیر لشک کولاکوفسکی (Leszek Kolakowski) است که کمک می‌کند تا با نگاهی عمیق، موشکافانه و خردمندانه‌تر به اتفاقات روزمره بنگرید.

کولاکوفسکی در این کتاب به هجده موضوع مهم و اصلی می‌پردازد که همگی آن‌ها در زندگی فردی و اجتماعی نقش پررنگی را ایفا می‌کنند و دست‌مایه بررسی فلسفی هستند. این هجده موضوع عبارتند از: قدرت، شهرت، برابری، دروغگویی، مدارا، سفر، فضیلت، مسئولیت جمعی، چرخه‌ی بخت، خیانت، خشونت، ملال، آزادی، تجمل، خدا، احترام به طبیعت، خرافه و کلیشه‌های ملی.

این اثر، بیش از آنکه کتابی برای سرگرمی و یا پر کردن اوقات فراغت باشد، شبیه به کلاس عملی فلسفه است که به شما آموزش می‌دهد چطور می‌توان با استفاده از روش فلسفی و ذهن سنجش‌گر و متفکر، موضوعات مختلف عملی و نظری را در زندگی بشر بررسی کرد.

روح خردمندی و ماجراجویی فلسفی لابه‌لای خط‌های این کتاب احساس می‌شوند و با خواندن آن می‌توانید مسیری را که در زندگی روزمره خود پیش‌رو دارید، بسیار متفکرانه‌تر طی کنید. کتاب خردمندی در زندگی روزمره کمک می‌کند تا موضوعات اساسی زندگی را با نگاهی عمیق و تحلیلی بررسی کنید و در مسیر خردورزی قدم بردارید.

کتاب خردمندی در زندگی روزمره برای چه کسانی مناسب است؟

همه کسانی که به کتاب‌های فلسفی و آموزه‌های مرتبط با خردمندی علاقه‌مندند، از خواندن این کتاب لذت می‌برند.

با لشک کولاکوفسکی بیشتر آشنا شویم

یکی از نویسندگان و فیلسوفان برجسته‌ای که کتاب‌های او مورد استقبال علاقه‌مندان به فلسفه قرار دارد، لشک کولاکوفسکی است. او یک فیلسوف لهستانی است که در زمان حیات «بزرگ‌ترین مورخ زنده‌ی جهان اندیشه» نام گرفت. لشک مدارج علمی خود را ابتدا در دانشگاه‌ ووچ و سپس در دانشگاه ورشو گذرانده و مدرک دکترای خود را نیز از همین دانشگاه دریافت کرده است. کولاکوفسکی کارنامه کاری بسیار درخشانی دارد و عناوینی همچون استاد مدعو گروه فلسفه دانشگاه مگ گیل، استاد مدعو دانشگاه یل، استاد کمیته‌ی اندیشه اجتماعی در دانشگاه شیکاگو، محقق ارشد دانشکده‌ی آل سولز آکسفورد و سردبیر ارشد نشریه‌ی فلسفی لهستان را در رزومه کاری خودش به ثبت رسانده است.

او تاکنون بیشتر از سی عنوان کتاب نوشته است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به کتاب‌های «دین»، «مدرنیته در محاکمه‌ی بی‌پایان»، «پرسش‌های فیلسوفان بزرگ جهان» و «هوسرل و جست‌وجوی یقین» اشاره کرد.

این نویسنده‌ی توانا افتخارات زیادی را از آن خودش کرده و به دلیل نگارش کتاب‌های بی‌نظیر، برنده جوایز متعددی شده است. جوایزی که لشک کولاکوفسکی موفق به دریافت آن‌ها شده است، در لیست زیر جای می‌گیرند:

- جایزه‌ی یرژکوفسکی (1969)
- جایزه‌ی صلح کتاب‌فروشان آلمان (1977)
- جایزه‌ی اروپایی مقالات (1981)
- جایزه‌ی اراسموس (1982)
- بورسیه‌ی مک‌آرتر (1983)
- جایزه‌ی جفرسون (1956)
- جایزه ی توکویل (1993)
- جایزه‌ی نونینو (1997)
- جایزه‌ی انجمن قلم لهستان (1988)
- شش دکتری افتخاری

در بخشی از کتاب خردمندی در زندگی روزمره می‌خوانیم

ما همه عضو جمعیتی قومی زاده می‌شویم. عضویت ما در آن جمعیت واقعیتی مستقل از ماست. نمی‌توانیم ملیت خود را انتخاب کنیم، همان طور که خانواده‌مان را نمی‌توانیم انتخاب کنیم. از سوی دیگر، ارتباط بعدی ما با مردم ارتباط اجتماعی، سیاسی، حرفه‌ای یا جنسی عمدتاً نتیجه‌ی انتخاب خودمان است.

چه بسا این‌طور به نظر برسد که موقعیتی که در آن زاده می‌شویم، چون به صورت یک امر واقع بر ما ظاهر می‌شود و مستقل از ماست، الزام‌آور نیست. به عبارت دیگر، هیچ مسؤولیتی در پی ندارد. چه، خودمان به عضویت ملت‌مان درنیامدیم و از پدر و مادرمان نخواسته‌ایم ما را به دنیا بیاورند. بنابراین ممکن است فکر کنیم فقط به خویشاوندانی وابستگی داریم که خودمان انتخاب کرده‌ایم. اما معمولاً احساس مقابلش را داریم. احساس می‌کنیم ملزم هستیم به کشور و خانواده‌مان وفاداری بی‌قید‌ و شرط داشته باشیم و خیانت به آن‌ها را بدترین گناهان می‌دانیم. اما احساس می‌کنیم آزادیم بدون ترس از اعتراض و سرزنش روابط انسانی‌ای که خودمان آزادانه انتخاب کرده‌ایم مثل عضویت‌مان در یک سازمان سیاسی را قطع کنیم.

سومین شکل وفاداری که مابین این دو قرار می‌گیرد، وفاداری ما به کلیسا یا جمعیت دینی‌مان است. این وفاداری جایی بین این دو است، چون اگرچه وابستگی یا عضویت دینی‌مان چیزی نیست که در خون‌مان باشد (به قول قدیس جروم مردم مسیحی به دنیا نمی‌آیند، مسیحی می‌شوند)، در بیش‌تر موارد محیطی که در آن به دنیا می‌آییم این را تعیین می‌کند که چه دینی داشته باشیم. برای مثال چنان‌که در کلیسای روم متداول است، نوزادانی که در خانواده‌های مسیحی به دنیا می‌آیند، تقریباً همیشه دین پدر و مادر خود را انتخاب می‌کنند. از این رو تغییر کیش یا ترک دین را جامعه‌ی دینی اصلی فرد محکوم می‌کنند. در میان مسلمانان این کار جُرمی است که همیشه مجازات مرگ را در پی دارد.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
1. درباره‌ی قدرت
2. درباره‌ی شهرت
3. درباره‌ی برابری
4. درباره‌ی دروغگویی
5. درباره‌ی مدارا
6. درباره‌ی سفر
7. درباره‌ی فضیلت
8. درباره‌ی مسؤولیت جمعی
9. درباره‌ی چرخه‌ی بخت
10. درباره‌ی خیانت
11. درباره‌ی خشونت
12. درباره‌ی ملال
13. درباره‌ی آزادی
14. درباره‌ی تجمل
15. درباره‌ی خدا
16. درباره‌ی احترام به طبیعت
17. درباره‌ی خرافه
18. درباره‌ی کلیشه‌های ملی