معرفی و دانلود کتاب مبانی پدیدارشناسی

معرفی کتاب مبانی پدیدارشناسی

پدیدارشناسی یکی از سنت‌های مسلط فلسفه در قرن بیستم است که ادموند هوسرل آن را بنیان گذاشت و کسانی چون هایدگر، سارتر، مرلو-پونتی از طرفداران آن بودند. در کتاب مبانی پدیدارشناسی، دان زهاوی این شاخه از فلسفه را معرفی می‌کند و نشان می‌دهد که بسیاری از نظریه‌پردازی‌های بعدی در فلسفه‌ی آلمان و فرانسه در امتداد آن به وجود آمدند. با مطالعه‌ی این کتاب می‌توان به شناخت بیشتری از مفاهیم پدیدارشناختی رسید تا به کمک آن بتوان تطورات بعدی نظریه‌پردازی در قرن بیستم را بهتر درک کرد.

درباره‌ی کتاب مبانی پدیدارشناسی

پدیدار شناسی به معنای دقیق کلمه، علم یا مطالعه‌ی پدیدارها است. اما پدیدار دقیقاً چیست و پدیدارشناسان درباره‌ی چه نوع پدیدارهایی پژوهش می‌کنند؟ دان زهاوی (Dan Zahavi) در کتاب مبانی پدیدارشناسی (Phenomenology: The Basics) به این سوال پاسخ می‌دهد. وی ابتدا از مبانی این حوزه‌ شروع می‌کند تا به ارتباط آن با جامعه‌شناسی و روانشناسی برسد.

کتاب‌هایی که پدیدارشناسی را معرفی می‌کنند، یا مستقلاً افکار یکی از پدیدارشناسان را مطرح می‌کنند یا چارچوبی تهیه می‌کنند و آرای پدیدارشناسان را در آن چارچوب مطالعه می‌کنند. در این بین، تمایز کتاب مبانی پدیدارشناسی با دیگر کتاب‌های مشابهش در آن است که نویسنده در سه بخش به مسائل بنیادین و روش پدیدارشناسی، تحلیل‌های پدیدارشناختی از بعضی موضوعات اساسی و کاربست پدیدارشناختی در سایر رشته‌ها می‌پردازد.

دان زهاوی در کتاب مبانی پدیدارشناسی از کار هوسرل، هایدگر و مرلو-پونتی بهره گرفته است. او ابتدا بر روش، تمرکز بر منظر اول شخص و تحلیل زیست‌جهان می‌پردازد. سپس به مثال‌ها و الگوهای جزئی‌تری از تحلیل‌های پدیدارشناختی ملموس می‌پردازد و مفاهیمی چون مکان‌مندی و بدن‌مندی و تحلیل‌های ناظر به بیناسوبژکتیویته و اجتماع را توضیح می‌دهد. سپس شرح می‌دهد که چگونه پدیدارشناسی بر جامعه‌شناسی، روانشناسی و علوم شناختی تأثیر می‌گذارد.

بخش سوم کتاب مبانی پدیدارشناسی جایی است که این حوزه از فلسفه را با علوم دیگر پیوند می‌دهد و مخاطبان وسیع‌تری را جذب خواهد کرد. در این فصل، نویسنده توضیح می‌دهد که چگونه پدیدارشناسی بر علوم دیگر تأثیر گذاشت. وی برخی شخصیت‌هایی را که در این حوزه‌ی بینارشته‌ای مطالعه و کتاب تدوین کرده‌اند، معرفی می‌کند و از این طریق پیوند علوم را با پدیدارشناسی شرح می‌دهد.

کتاب مبانی پدیدارشناسی با واژه‌نامه‌ای از اصطلاحات کلیدی و پیشنهادهایی برای مطالعه‌ی بیشتر همراه است تا استدلال‌های اصلی درباره‌ی پدیدارشناسی را معرفی کند. همه‌ی این مطالب، این کتاب را به گزینه‌ای عالی برای مطالعه درباره‌ی مفاهیم بنیادین این شاخه از فلسفه تبدیل می‌کند.

این کتاب را انتشارات ققنوس با ترجمه‌ی علیرضا عطارزاده منتشر کرده است.

درباره‌ی مجموعه‌ی مطالعات بنیادین راتلج

انتشارات راتلج مجموعه‌ای با عنوان مبانی (The Basics) منتشر می‌کند که در آن به مطالعات بنیادین در علوم مختلف می‌پردازد. انتشارات ققنوس کتاب مبانی پدیدارشناسی را که یکی از کتاب‌های این مجموعه است، تحت عنوان مجموعه‌ی مطالعات بنیادین راتلج چاپ کرده است.

نکوداشت‌های کتاب مبانی پدیدارشناسی

• کتاب مبانی پدیدارشناسی می‌تواند نقطه‌‌ی ورودی دردسترس، شفاف و جذاب به فهم پدیدارشناسی و بینش‌های کلیدی آن باشد. (کارل هفتی، آکادمی آمریکایی دین)
• مقدمه‌ای روشن و معتبر بر پدیدارشناسی شامل کاربردهای عملی آن در جامعه‌شناسی و روانشناسی که یکی از پدیدارشناسان برجسته‌ی جهان آن را نگاشته است. (درمونت موران، دانشگاه دوبلین)
• دان زهاوی، یکی از پرکارترین و بابصیرت‌ترین پدیدارشناسان نسل خود، مقدمه‌ای مختصر، دقیق و روشن برای مطالعه‌ی پدیدارشناسی ارائه کرده است. (الساندرو دورانتی، دانشگاه کالیفرنیا)

کتاب مبانی پدیدارشناسی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمام دانشجویان، پژوهشگران و متخصصان حوزه‌ی فلسفه و علاقه‌مندانی که دوست دارند درباره‌ی پدیدارشناسی مطالعه کنند، مناسب است.

در بخشی از کتاب مبانی پدیدارشناسی می‌خوانیم

هوسرل از بابت این تأکید بسیار معروف است که اگر قرار است پدیدارشناسى رسالت مشخص خویش را انجام دهد، گام‌هاى روش‌شناختى معینى نیاز است. در واقع، او حتى مدعى شد که هر کس این گام‌ها را نادیده بگیرد، هرگز بخت آن را ندارد که بفهمد پدیدارشناسى کلاً درباره چیست. (1) اما پاى چه چیزى در میان است؟ بگذارید بر دو ویژگى بسیار معروف متمرکز شوم. هوسرل در پژوهش‌هاى منطقى گفت: «ما مسلما نمى‌توانیم به صرفِ کلمات [...] خشنود بمانیم. معانى‌اى که صرفا از شهودهاى دور، مغشوش و غیراصیل الهام شده‌اند (اگر اصولاً شهودهایى آن‌ها را الهام کرده باشد) کافى نیستند: ما باید به عقب به خود چیزها بازگردیم.» (2) هوسرل در آثار بعدى بر نیاز به قسمى بین‌الهلالین نهادن یا تعلیق خاص نیز تأکید کرد، عملى که آن را [epoché] اپوخه مى‌نامد. اما چه چیزى را باید بین‌الهلالین نهاد یا تعلیق کرد، و چرا باید چنین دستورالعملى به ما مجال دهد تا به خودِ چیزها بازگردیم؟ این‌جاست که دیدگاه‌ها منشعب مى‌شود. بنا بر یک تفسیر، بازگشت به خودِ چیزها رویگردانى از نظریه‌ها، تفاسیر و برداشت‌هاست. آنچه باید بین‌الهلالین بنهیم عقاید پیش‌پنداشته، عادات اندیشگى، پیش‌داورى‌ها و مفروضات نظرى خویش است. رسالت پدیدارشناسى نه ورود به صحنه با یک کوله‌بار نظرى سنگین، بلکه انجام دادن چرخشى بى‌پیش‌داورى به سوى ابژه‌هاست. باید با ذهنى باز وارد صحنه شویم تا بگذاریم ابژه‌ها خودشان را آن‌گونه که هستند نشان دهند. باید بر چیزها آن‌گونه که در تجربه با آن‌ها مواجهیم، تمرکز کنیم، نه بر این‌که ما فکر مى‌کنیم چگونه‌اند، و سپس تعاریف خود را بر توصیف‌هاى دقیق بنا کنیم. طبق این خوانش، پدیدارشناسى بسیار بیشتر کارى توصیفى است تا کارى استنتاجى یا نظرورزانه، کار توصیفى‌اى که محورش روش شهودى متقن آن است.

فهرست مطالب کتاب

یادداشت مترجم
پیشگفتار
مقدمه
بخش اول: مسائل بنیادین
1) پدیدارها
2) قصدیت
3) ملاحظات روش‌شناختى
4) علم و زیست‌جهان
5) حفّارى عمیق‌تر: از پدیدارشناسى سطح به پدیدارشناسى عمق
6) پیشگفتار پدیدارشناسى ادراک مرلو پونتى
بخش دوم: تحلیل‌هاى ملموس
7) مکان‌مندى و بدن‌مندى
8) بیناسوبژکتیویته و جامعه‌جویى
بخش سوم: پدیدارشناسى کاربردى
9) جامعه‌شناسى پدیدارشناختى
10) روان‌شناسى پدیدارشناختى، پژوهش کیفى و علوم‌شناختى
نتیجه‌گیرى
شرح اصطلاحات
کتاب‌شناسى
واژه‌نامه انگلیسى به فارسى
نمایه