معرفی و دانلود کتاب حیف که حرف نمیزنند
برای دانلود قانونی کتاب حیف که حرف نمیزنند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حیف که حرف نمیزنند
کتاب حیف که حرف نمیزنند، تجربیات شخصی جیمز هریوت، به عنوان دامپزشک در شهری کوچک محسوب میشود که با زبانی طنز به روابط این دامپزشک با بومیان و درمان حیوانات آنها میپردازد و ماجراهای او به حدی محبوب است که بارها مورد اقتباس قرار گرفته است.
جیمز آلفرد اَلف وایت با نام مستعار جیمز هرییِت (James Herriot)، جراح دامپزشک و نویسندهی بریتانیایی است که سالها تجربهی خود در درمان دامها را به صورت مجموعهای کتاب به رشتهی تحریر درآورده و هر یک شامل داستانهایی در مورد دامها و صاحبان آنها است که مورد اقتباسهای مختلف سینمایی و تلویزیونی هم قرار گرفته است. کتاب حیف که حرف نمیزنند (If only they could talk) اولین کتاب این مجموعه محسوب میشود.
زبان او در بازسازی داستانها چنان شیرین است که حتی روشهای درمانی تخصصی دامپزشکی را برای خوانندهی غیرفنی جذاب و گیرا میکند. تیزبینی و طنز کمنظیر او در شرح روابطش با دو همکار دامپزشک و با مردم بومی منطقه و همچنین روابط کشاورزها با یکدیگر و البته با دامهایشان داستانهایی بسیار خواندنی و دلنشین را رقم زدهاند که سالها مجموعه کتابهای او را جزء پرفروشترین کتابهای بریتانیا و همچنین آمریکا قرار دادهاند. یکی دیگر از بنمایههای طنز در این اثر، رویارویی نگرش علمی شخصیت محوری یعنی دکتر جیمز هرییِت در کاربرد روشهای دامپزشکی است با نگرش سنتی و گاه خرافهمحور کشاورزها.
طبیعت بکر کوهستانی یورکشِر هم یکی از عناصر مهم کتاب است که در کنار کار سخت و طاقتفرسای جیمز هرییِت در درمان دامها، نقش مثبتی در تجدید نیروی روحی و روانی او بازی میکند؛ طوری که در جایی میگوید: به خودم میگفتم انصاف نیست برای کار در چنین محیطی حقوق هم بگیرم.
در بخشی از کتاب حیف که حرف نمیزنند میخوانیم:
هوای داخل اتوبوس کوچک و زهوار در رفته گرم بود و من در ردیفی نشسته بودم که خورشید ماه ژوئیه به شیشه میتابید. توی بهترین کت و شلوارم با عذاب جابهجا شدم و یقهی سفید و تنگم را شل کردم.
مصاحبهی خیلی مهمی در پیش داشتم. جراح دامپزشک تازه فارغالتحصیل بودن در سال 1937 مثل این بود که بیمهی بیکاری دریافت کنی. دولت با یک دهه غفلت کشاورزی را دچار رکود کرده بود و اسب بارکش که هستهی اصلی این حرفه بود، به سرعت ناپدید میشد. وقتی جوانان فارغالتحصیل از دانشکده بعد از پنج سال تلاش سخت، با دنیایی روبهرو میشدند که نسبت به شور و شوق و دانش سرشار آنها بیتفاوت بود، خیلی راحت بدبین میشدند. معمولاً هر هفته دو یا سه فرصت شغلی رسماً اعلام میشد که برای هرکدام بهطور میانگین هشتاد متقاضی وجود داشت.
وقتی نامهی داروبی از یورکشِر دِیلز رسید، انگار واقعیت نداشت. آقای زیگفرید فارنِن، عضو کالج سلطنتی دامپزشکان جراح مایل بود مرا بعد از ظهر جمعه ببیند. قرار بود برای صرف چای آن جا باشم و اگر به توافقی دوطرفه میرسیدیم، میتوانستم بهعنوان دستیار آن جا بمانم. با ناباوری به طناب نجات چنگ زده بودم؛ تعداد دوستانی که با من فارغالتحصیل شده و بیکار بودند یا در مغازه و یا به عنوان کارگر در کارخانهی کشتیسازی مشغول کار بودند، آنقدر زیاد بود که امیدم را به داشتن آیندهای جز این مشاغل از دست داده بودم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حیف که حرف نمیزنند |
نویسنده | جیمز هریوت |
مترجم | سیروس قهرمانی |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 258 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-191-590-4 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی |