معرفی و دانلود کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه)
برای دانلود قانونی کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه)
کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه) نوشتهی مارک فیشر، یکی از درخشانترین و پرفروشترین کتابهای قرن بیستم در حوزه روانشناسی و موفقیت است. این کتاب با روایت داستان مردی جوان، حقایقی را به شما میآموزد که منجر به دگرگونیهای عظیمی در زندگیتان میشود.
کتاب حکایت دولت و فرزانگی (The instant millionaire: a tale of wisdom and wealth) دربارهی زندگی جوانی باهوش است که 32 سال سن دارد و در یک شرکت تبلیغاتی کار میکند. او اصلاً از شرایطش راضی نیست و به دنبال راهی برای بالا بردن درآمدش میگردد، اما هیچ راهی پیدا نمیکند و هر روز ناامیدتر از دیروز میشود.
او برای حل مشکلش به سراغ عموی ثروتمندش میرود تا از او پول بگیرد، اما عمویش به او پولی نمیدهد و در عوض از برادرزاهاش میخواهد تا پیرمردی ثروتمند را ملاقات کند که در جوانی تلاش کرده و اکنون ثمرهی تلاشش را گرفته است. پیرمرد تمام تجربههای شخصیاش را در قالب 15 داستان برای جوان تعریف میکند و نکاتی را به او یاد میدهد که همهی ثروتمندان آن را انجام دادهاند.
این کتاب با هدف توضیح چگونه ثروتمند شدن و معروف شدن نوشته شده و برای تمام کسانی که به دنبال رسیدن به این هدف هستند مناسب میباشد. شما با خواندن این کتاب متوجه میشوید افرادی که زمان خود را از دست میدهند به این امید که روزی شرایط بهتری پیش بیاید و خود به خود به سمت موفقیت حرکت کنند، هیچ وقت به اهدافشان نمیرسند. شما باید همین حالا را برای انجام کارهای بزرگ دریابید.
در زمانهای گذشته مردم این باور را داشتند که هر کسی بیشتر کار کند، موفقتر خواهد بود و پول بیشتری به دست میآورد. اما امروزه این باور پوسیده است و هر فردی که باهوشتر باشد میتواند خیلی زودتر به ثروت و دارایی دست پیدا کند و به آرزوهایش برسد.
در این کتاب شما در قالب داستانهایی جذاب و گیرا، اصول موفقیت و ثروتمند شدن را یاد میگیرید. راهکارها و شیوههای موفق شدن در کار و زندگی کاملاً اصولی بیان شده و اصلا به جزئیات پرداخته نشده است، زیرا شما بعد از وارد شدن در این راه با جزئیات آشنا خواهید شد و با رعایت راهکارها به اهداف خود خواهید رسید.
مارک فیشر را بیشتر بشناسیم:
مارک فیشر (Mark Fisher) در سال 1968 متولد شده و نویسنده، فیلسوف و نظریهپرداز فرهنگی است. فیشر به ادامه تحصیلات خود در دانشکده بازرگانی وارتون پنسیلوانیا پرداخت و موفق به گرفتن مدرک BMA در رشته حسابداری شد. او که به فلسفه بسیار علاقهمند بود مجدداً به دانشگاه رفت و لیسانس فلسفه را از دانشگاه هال گرفت. همچنین او دارای یک مدرک دکترای افتخاری میباشد و مدتی به تدریس فلسفه مشغول بوده است.
در بخشی از کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه) میخوانیم:
روزی روزگاری مرد جوان باهوشی بود که میخواست ثروتمند بشود. او بسیار ناامید بود و مشکلات زیادی هم داشت که میتوانست آنها را انکار کند، اما با این حال هنوز هم به ستارهی شانس و اقبالش ایمان داشت.
همچنانکه منتظر بود شانس به او روی آورد، به عنوان دستیار مدیر حسابداری در یک آژانس تبلیغاتی کوچک کار میکرد. حقوقش کافی نبود و گاهی احساس میکرد که از شغلش ناراضیست. دیگر دلش با این کار نبود.
در این فکر بود که کار دیگری انجام دهد، مثلاً نوشتن یک رمان که بتواند او را مشهور و پولدار کند و یک بار برای همیشه او را از شّر مشکلات مالیاش خلاص کند؛ اما آیا آرزویش کمی غیرواقعی و فراتر از تصور نبود؟ آیا استعداد کافی برای نویسندگی داشت یا اینکه اصلاً شیوهی نوشتن یک کتاب پرفروش را بلد بود؟ یا فقط قرار بود صفحات کتاب را با حرفهای بی سرو تهِ دلگیر و بیارزشِ غم و اندوهِ درونش پُر کند؟
بیش از یکسال بود که شغلش کابوس روز و شبش شده بود. رئیسش اغلب صبحها، وقتش را صرف روزنامه خواندن میکرد و قبل از اینکه به مدت سه ساعت برای صرف یک ناهار عادی غیبش بزند، یادداشتهایی هم مینوشت. دائم هم نظرش را عوض میکرد و دستورهای ضد و نقیض میداد.
اما تنها رئیسش نبود، اطرافش پر بود از همکارانی که آنها هم از کارشان خسته و ناراضی بودند و انگار وجدانشان را از دست داده بودند و همگی هرکاری دلشان میخواست انجام میدادند. جرأت نداشت به هیچکدام از آنها بگوید که خیال دارد کارش را رها کند و نویسنده بشود. میدانست که آنها به این فکر و خیالش، میخندند. وقتی سر کار بود، گاهی احساس میکرد در جزیرهای دورافتاده زندگی میکند که حتی زبان او را متوجه نمیشوند و نمیتوانست از خواستههایش با آنها حرف بزند.
هربار دوشنبه صبح، بعد از تعطیلات آخر هفته، وقتیکه قرار بود سرکار برود، از خودش میپرسید چطور یک هفتهی دیگر اداره را تحمل کنم. از پروندهی انباشته شده روی میزش، از سر و صدای تقاضای مشتریانی که میخواستند سیگارها، ماشینها یا نوشابههایشان را بفروشند، به شدت احساس تنفر میکرد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
پیشگفتار
فصل اول: داستان مشاورهی مرد جوان با عموی ثروتمندش
فصل دوم: داستان ملاقات مرد جوان با باغبان پیر
فصل سوم: ماجرای آموزش مرد جوان برای غنیمت شمردن فرصتها و خطرها
فصل چهارم: داستان حبس شدن مرد جوان در اتاق
فصل پنجم: داستان آگاهی یافتن مرد جوان از مفهومی به نام ایمان
فصل ششم: داستان آموزش مرد جوان برای تمرکز روی یک هدف
فصل هفتم: داستان آگاهی یافتن مرد جوان از ارزشِ تصویرسازی از خود
فصل هشتم: داستان مرد جوان و کشف قدرت کلمات
فصل نهم: داستان مرد جوان و اولین دیدارش با سرشتِ گل سرخ
فصل دهم: داستان آموزش مرد جوان برای تسلط بر ضمیر ناخودآگاهش
فصل یازدهم: داستان صحبتهای مرد جوان و مربیاش دربارهی اعداد و دستورالعملها
فصل دوازدهم: داستان آگاهی یافتن مرد جوان از خوشبختی و زندگی
فصل سیزدهم: داستان یادگیری مرد جوان از بیان خواسته هایش در زندگی
فصل چهاردهم: داستان مرد جوان و پی بردن به راز باغ گل سرخ
فصل پانزدهم: داستان مرد جوان و پیرمرد که هرکدام به مسیر متفاوتی میروند
کلام آخر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب حکایت دولت و فرزانگی (میلیونر یک شبه) |
نویسنده | مارک فیشر |
مترجم | مرجان شمیل شوشتری |
ناشر چاپی | انتشارات یوشیتا |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-641288-9 |
موضوع کتاب | کتابهای موفقیت شغلی |
واقعا ذهن مثبت و کمال طلب داشتن تو زندگی خیلی مهمه و یک نعمت خدایی هست