معرفی و دانلود کتاب جک ریچر 6: سوء قصد

معرفی کتاب جک ریچر 6: سوء قصد

روز شکرگزاری است، اما جک ریچر نمی‌تواند شکرگزار هیچ‌چیزی در زندگی خود باشد. حداقل نه حالا که درست مقابل چشمانش گلوله‌ای داغ در شکم کسی فرومی‌رود و عمیق و عمیق‌تر می‌شود. در کتاب جک ریچر 6: سوء قصد نوشته‌ی لی چایلد با ماجراجویی‌های جدید جک ریچر همراه می‌شویم. به این افسر بازنشسته‌ی ارتش در جلد ششم از سری کتاب‌های جک ریچر وظیفه‌ی مهمی محول می‌شود. او باید جان معاون رئیس‌جمهور را در برابر تهدیدهای جانی و ترورهای بی‌وقفه حفظ کند.

درباره‌ی کتاب جک ریچر 6: سوء قصد

اگر شما مأمور حفاظت امنیتی از یک مقام بلندمرتبه باشید و مجبور شوید برای اولین‌بار در جلسه‌ای بسیار مهم از کلمه‌ی ترور استفاده کنید، به‌خوبی می‌دانید که اوضاع دیگر هیچ‌گاه مثل قبل نخواهد شد. کتاب جک ریچر 6: سوء قصد (Without Fail) نوشته‌ی لی چایلد (Lee Child) داستان استخدام شدن جک ریچر توسط مأمور سرویس مخفی، فرولیک، برای اجرایی کردن یک دستور مهم یعنی نجات جان معاون جدید رئیس‌جمهور است.

ترغیب کردن ریچر برای پیوستن به این مأموریت مهم آن‌قدرها هم کار سختی نبود. همه می‌دانند که او عاشق چالش و دردسر است؛ بنابراین هنگامی‌که فرولیک به او توصیه می‌کند که خوش‌گذرانی با دوستانش در آتلانتیک سیتی را رها کند و برای نجات جان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های سیاسی کشور دست بجنباند، او ثانیه‌ای مکث نمی‌کند. جک ریچر به‌خوبی می‌داند که برای موفق شدن در انجام چنین کار مهم و حساسی باید کار گروهی انجام داد و برای آنکه بتوان یک گروه خوب تشکیل داد، باید یک هم‌گروهی کاربلد و کارکشته داشت. به همین علت هم هست که او تصمیم می‌گیرد به سراغ دوست قدیمی خود در ارتش برود. زنی به نام فرانسیس نیگلی که ریچر دوست دارد او را به ما این‌طور بشناساند: «بهترین سرگروهبانی که باهاش کار کردم. من خودمم ازش می‌ترسم.»

حالا بعد از تشکیل یک تیم کارکشته باید سراغ سرنخ‌هایی رفت که قاتلان در کتاب جک ریچر 6: سوء قصد از خود به جا گذاشته‌اند. به همین منظور، فرولیک به جک ریچر و نیگلی کمک می‌کند تا نامه‌های تهدیدآمیزی که معاون رئیس‌جمهور در این مدت دریافت کرده است را بررسی کنند. در حین بررسی نامه‌های تهدیدآمیز است که یک سرنخ مهم که در ابتدا بی‌اهمیت انگاشته می‌شد، از زیر دست مأموران در می‌رود: یک چوب بیسبال در سایز بسیار کوچک و مینیاتوری که یک خصیصه‌ی مهم دارد و آن هم شکسته بودنش است! این منبع اطلاعاتی مهم در زیر سایه‌ی ترورهای اولیه‌ای که به‌منظور ایجاد هراس در کشور و در میان تیم امنیتی معاون رئیس‌جمهور ایجاد می‌شد به فراموشی سپرده می‌شود. ترورهایی که قاتلان انجام می‌دهند، کشتن دو مرد به نام‌هایی دقیقاً مشابه با معاون، برای ارسال پیامی هشداردهنده است.

عبور کردن از سرنخ‌های مهم می‌تواند مسیر ما را برای دست پیدا کردن به حقیقت بسیار طولانی و پیچ‌درپیچ کند. این اتفاقی است که برای جک ریچر و همکارانش نیز در کتاب جک ریچر 6: سوء قصد نوشته‌ی لی چایلد رخ می‌دهد. دست پیدا نکردن به سرنخ‌های درست باعث می‌شود که در روز شکرگزاری یک فاجعه‌ی جبران‌ناپذیر به وقوع بپیوندند. فاجعه‌ای که خواننده را برای ملاقات با قاتلان بسیار حریص می‌کند.

کتاب جک ریچر جلد ششم: سو‌ء قصد، نوشته‌ی لی چایلد، یکی از موفق‌ترین نویسندگان دنیای داستان‌های معمایی و کارآگاهی است. شما می‌توانید این رمان جذاب را با ترجمه‌ی محمد عباس آبادی بخوانید. وظیفه‌ی انتشار این کتاب برعهده‌ی انتشارات کتابسرای تندیس بوده است.

نکوداشت‌های کتاب جک ریچر 6: سوء قصد

• کتاب جک ریچر 6: سوء قصد نوشته‌ی یکی از موفق‌ترین نویسندگان بریتانیا است. دیالوگ‌های فوق‌العاده، یک قهرمان بسیار هیجان‌انگیز و پیچیدگی‌های بسیار زیاد خط داستانی که مطالعه‌ی شب‌هنگام شما را فوق‌العاده لذت‌بخش می‌کند. (Daily Record)
• جذاب و هیجان‌انگیز، با قهرمانی خارق‌العاده و بی‌نهایت جسور. (Literary Review)
• شما چاره‌ای به جز لذت بردن از طرح داستانی این کتاب که بسیار خوب و مهیج نوشته شده است، ندارید. (مت تیلور، نویسنده)

کتاب جک ریچر 6: سوء قصد برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به دنیای هیجان‌انگیز رمان‌های معمایی و جنایی می‌توانند از مطالعه‌ی کتاب پیش رو لذت بسیاری ببرند.

در بخشی از کتاب جک ریچر 6: سوء قصد می‌خوانیم

در ساعت شش و چهل دقیقه تقریباً هفتصد مهمان در لابى هتل جمع شده بودند. یک صف طولانى پراکنده از درِ رو به خیابان تا رختکن، و از رختکن تا ورودى تالار رقص تشکیل داده بودند. صداى بلند صحبت‌هاى هیجان‌زده و بوى تند عطرهاى درهم‌آمیخته همه‌جا پخش شده بود. لباس‌هاى نو و تاکسیدوهاى سفید و کت و شلوارهاى تیره و کراوات‌هاى روشن، کیف‌دستى و دوربین‌هاى کوچک در داخل جلدهاى چرمى، کفش‌هاى مارک و پاشنه‌بلند و زرق و برق الماس، موهاى تازه فرکرده و شانه‌هاى برهنه به چشم مى‌خورد و جنب و جوش زیادى در جریان بود.

ریچر به ستونى نزدیک به آسانسورها تکیه داده و همه‌ى این‌ها را زیر نظر گرفته بود. از پشت شیشه سه مأمور را توى خیابان مى‌دید. دو مأمور دم در بودند و مسئولیت کار با فلزیاب را بر عهده داشتند. حساسیت آن را روى درجه‌ى بالا گذاشته بودند، چون با گذشتن هر چهار یا پنج مهمان صداى بوق آن بلند مى‌شد. مأمورها کیف‌ها را مى‌گشتند و روى جیب‌ها دست مى‌کشیدند. در حین این کار لبخندى توطئه‌آمیز بر لب داشتند. هیچ‌کس از این کار ناراحت نمى‌شد. هشت مأمور با چهره‌هاى صریح و چشمانى که مدام در حرکت بودند توى لابى گشت مى‌زدند. سه مأمور جلوى درِ تالار رقص بود. مدارک شناسایى را چک مى‌کردند و دعوت‌نامه‌ها را وارسى مى‌کردند. فلزیاب آن‌ها هم به اندازه‌ى بقیه حساس بود. بعضى‌ها را دو بار مى‌گشتند. از همین حالا صداى موسیقى در میان صداى جمعیت که مدام کم و زیاد مى‌شد به گوش مى‌رسید.

نیگلى در آن سوى لابى روى پله‌ى دوم پلکان نیم‌طبقه مستقر شده بود. نگاهش مثل رادار در میان موج مردم عقب و جلو مى‌شد. هر سه دورى که نگاه مى‌کرد چشم به چشم ریچر مى‌دوخت و سرش را تکانى جزئى مى‌داد. ریچر مى‌دید که فرولیک گهگاه حرکت‌هایى مى‌کند.