معرفی و دانلود کتاب جولیوس وینسام
برای دانلود قانونی کتاب جولیوس وینسام و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جولیوس وینسام
جرارد داناوان در کتاب جولیوس وینسام، زندگی مرد تیرانداز تنها و غمگینی را روایت میکند. جولیوس پس از کشته شدن سگش که همدم و مونس او بود، تنها هدف زندگیاش گرفتن انتقام میشود. این داستان هیجانانگیز و خواندنی به سبک و سیاق داستانهای روانشناسانه نوشته شده است.
درباره کتاب جولیوس وینسام:
داستان از زبان راوی اول شخص، جولیوس روایت میشود. او مردی گوشهگیر و درونگراست که سالیان سال است ساکن کلبهای در مناطق سرد و کوهستانیست. جولیوس با هیچکس در ارتباط نیست و تنها همدم او سگی به نام هابز است که از دوران کوتاه عاشقیاش با کلر به یادگار مانده. این مرد تیرانداز، علاقۀ شدیدی به خواندن آثار شکسپیر دارد و روزگار خود را با خواندن کتاب و بازی کردن با هابز سپری میکند. داستان جولیوس وینسام (Julius Winsome) سرشار از نمادهایی است که علاوه بر تأویلپذیر شدن آن، رمزگشایی هر یک لذت بی نظیری به شما میبخشد.
جرارد داناوان (Gerard Donovan) داستان را با کشته شدن هابز توسط شکارچیان به اوج خود میرساند؛ زمانی که جولیوس تمام دلگرمیاش به زندگی را از دست داده است و تنها با انگیزه انتقام قاتل هابز زنده است. او دست به اقدامات خطرناکی میزند که سلامتی روانش را بیش از پیش تحتالشعاع قرار میدهد. جرارد در تصمیم خود مصمم است و قصد کشتن تمام شکارچیان جنگل را میگیرد.
این اثر به یادماندنی و شگفتانگیز، بنمایههای فلسفی و اجتماعی را به زیبایی هر چه تمامتر در هم میآمیزد و تناقض احساسات و عواطف جولیوس منزوی را با حس کینهجویی و انتقامش به تصویر میکشد.
خواندن این کتاب به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی علاقمندان داستانهای روانشناسی را به خواندن این اثر جذاب دعوت میکنیم.
با نویسنده کتاب جولیوس وینسام بیشتر آشنا شویم:
جرارد داناوان نویسندۀ کتاب داستان دوربین شوپنهاور است که در سال 2004 برندۀ جایزۀ داستاننویسی ایرلندی کری شد و در سال 2003 جزو نامزدهای جایزۀ بوکر بود. مجلۀ آیریش تایمز دو کتاب دکتر سالت و جولیوس وینسام را داستانهایی جاودان دربارۀ فقدان، تنهایی و خشونت توصیف کرد. جرارد داناوان در سال 2008 مجموعه داستان سرزمین بزرگان را به چاپ رساند که بسیار مورد تحسین قرار گرفت.
در بخشی از کتاب جولیوس وینسام میخوانیم:
وقتی بچه بودم پدرم به من میگفت مردی به نام ویلیام شکسپیر واژگان را اختراع کرده، هزاران واژه و برای اثبات حرفش نمایشنامههای آن مرد را از کتابخانه درمیآورد: جولیوس سزار، سیمبِلین و ریچارد دوم و حروف چاپشدۀ کوچک پایین هر صفحه را به من نشان میداد که واژهها و معنای آنها نوشته شده بود و به عنوان بخشی از آموزشم از من میخواست فهرستی از واژههای شکسپیر را بنویسم. من هم هر روز با استفاده از خودنویس پدرم چند واژۀ جدید مینوشتم و طولی نکشید که آن واژهها و بوی جوهر در ذهنم رسوخ کرد و زمانی که در زندگی روزمره شروع کردم به استفاده از آن واژهها، پدرم در سکوت خوشحالی میکرد و در همان حین که جورابهایش کنار آتش خشک میشد، از پشت کتابش لبخندی به پهنای صورت به من میزد. بدین ترتیب، هر هفته حدود بیست واژۀ دوران الیزابت به دایرۀ واژگانم اضافه میشد. واژگانی که از سدۀ 1500 میلادی باقی مانده بودند تا همانگونه که آنها را با تعاریفشان هجی میکردم در دهان و ذهنم بنشینند. مجموعه واژههای یک روز را به یاد میآوردم؛ خونآلود یعنی آغشته به خون، خاکآلود یعنی آغشته به خاک.
من اغلب میخوانم و چیزی نمینویسم ولی اگر مجبور بشوم میتوانم واژهها را کنار هم بگذارم. به همین دلیل، سالها بعد، در سن پنجاهویکسالگی، یک برگه کاغذ بزرگ برداشتم و یکی دیگر هم به آن چسباندم و آن را روی زمین کلبه، در تنها پرتوی نوری که از آفتاب باقیمانده بود، پهن کردم و با یک ماژیک مشکی جلوی آن روی زمین زانو زدم، نمیدانم چرا آن کار را انجام دادم ولی هر آنچه خیال دستیابی به آن را داشتم چشماندازی دور و دردسرساز داشت. اما دیدم بهجز امضا و آدرسم، دارم برای اولین بار بعد از سالها، اولین جملاتم را مینویسم، با حروف درشت نوشتم: به یک سگ شلیک شده و زیر آن با حروف کوچکتر نوشتم: «در 30 اکتبر بین دریاچۀ والاگراس و کوه مکلین، مژدگانی برای اطلاعات.» و زیر آن آدرسم را در پستخانهای نوشتم که از آنجا، هر هفته و در زمستان هر دو یا سه هفته یک بار، نامههایم را تحویل میگرفتم.
درست است که این کلمات را کنار بخاری هیزمی در حالی مینوشتم که هابز دفن شده بود و کار از نجات دادن او با کلمات گذشته بود ولی اصلاً نمیتوانم بگویم چرا آن کار را انجام دادم. هرچند فکر میکنم آن چیزی که همان روز صبح، بعد از من درون کلبه خزید من را وادار به نوشتن کرد یا شاید هم شکسپیر الهامبخش من برای درست کردن آن پوستر بود. علت هرچه بود، یکی از این دو بود.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: 30 اکتبر تا 2 نوامبر
بخش دوم: شب دوم نوامبر
بخش سوم: 3 تا 5 نوامبر
قدردانی
دربارۀ نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جولیوس وینسام |
نویسنده | جرارد داناوان |
مترجم | مریم ترابی نیا |
ناشر چاپی | نشر خوب |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 200 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6983-79-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |