معرفی و دانلود کتاب بگو باران ببارد

عکس جلد کتاب بگو باران ببارد
قیمت:
۵۷,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بگو باران ببارد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بگو باران ببارد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بگو باران ببارد

کتاب بگو باران ببارد یک رمان عاشقانه‌ی روان و خوش‌خوان، نوشته‌ی زهرا رضازاده است؛ ماجرای شور و محبت پرفراز و نشیب نسیم، دختر جوان و سرزنده‌ای که علی‌رغم همه‌ی ناباوری‌اش نسبت به واژه‌ی عشق، بی‌هوا درگیر حوادث آن می‌شود. رضازاده در کتاب پیش رو، ما را در مسیر عاشقانه‌ی نسیم و رازهای پنهانی‌اش همراه و هم‌سفر می‌کند و موانع و مشکلات جاده‌ی شیفتگی را، با قلمی گیرا و جذاب برای خوانندگان شرح می‌دهد.

درباره‌ی کتاب بگو باران ببارد

که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها!...

بیشتر ما کم‌وبیش با جاده‌ی عشق آشنایی داریم، حال گاهی این آشنایی مختصر و در حد شنیدن خاطرات عاشقی دیگران است، گاهی نیز خودمان با پای پیاده، شروع به کشف آن کرده‌ایم. کتاب بگو باران ببارد یک روایت خواندنی برای هر دو دسته‌ است. زهرا رضازاده در این رمان عاشقانه با دیدگاهی گاهاً اغراق‌شده، ما را در یک تجربه‌ی احساسی شریک و همراه می‌کند.

نسیم، دختر 18 ساله‌ی بازیگوش و جسور رمان، بعد از ناکامی در کنکور و آزمون رانندگی تصمیم می‌گیرد تا به پیشنهاد پدرش و در کارخانه‌ی او، برای پیدا کردن علاقه‌اش، مهارت حسابداری را از یکی از کارکنان شرکت یاد بگیرد؛ نسیم در نهایت با بی‌میلی تمام و برای خلاص شدن از دست سرزنش‌های خانواده، راهی کارخانه می‌شود. در این گیرودار چند غریبه‌ی مرموز مثل سایه دنبال نسیم حرکت می‌کنند و تقریباً هر جایی که او هست، حضور دارند، غریبه‌هایی که باعث برملا شدن رازهایی می‌شوند که زندگی نسیم را برای همیشه تغییر می‌دهد!

روایتی که نویسنده ساخته و پرداخته، مثل یک پازل بهم‌ریخته، به مرور تا پایان کتاب تکمیل می‌شود. شاید بهتر باشد بگوییم کتاب بگو باران ببارد، بیانگر تصویر ذهنی نویسنده و البته بسیاری از ما درباره‌ی عشق است، تصویری زیبا، با دغدغه‌هایی حل‌شدنی که یادگار روزگار نوجوانی و سادگی آن روزها است.

قطعاً همه‌ی ما می‌دانیم که سفر واقعی دلدادگی بسیار متفاوت‌تر از آن چیزی است که در داستان‌ها و رمان‌ها از آن سخن گفته می‌شود، سفر منحصربه‌فردی که هر یک از ما فارغ از این‌که چند کتاب عاشقانه خوانده‌ایم یا چقدر عاشق‌ دل‌سوخته اطرافمان دیده‌ایم، آن را با توجه به روحیات و حساسیت‌های خود تجربه می‌کنیم.

کتاب بگو باران ببارد دربردارنده‌ی یک دیدگاه معصوم در باب دوست داشتن است؛ زهرا رضازاده در این رمان، با قلم و نثر خاص خودش، ما را با لطافت و ملاحت عشق آشنا می‌کند و البته گذری هم به سختی‌هایش می‌زند!

پیشنهاد می‌کنیم این کتاب را در یک غروب جمعه‌ی دلگیر بخوانید، وقتی از تمام مفاهیم سنگینی که طی هفته با آن درگیر بوده‌اید، کلافه‌اید و نیاز به یک کتاب ساده و ملیح با چاشنی طنز دارید؛ اما حواستان باشد در حین این‌که غرق این عاشقانه‌ی آرام شده‌اید، مرز خیال و واقعیت را از دست ندهید!

کتاب بگو باران ببارد مناسب چه کسانی است؟

اگر به رمان‌های عاشقانه‌ی ایرانی علاقه دارید و در نوجوانی تمام رمان‌های اینترنتی را زیرورو کرده‌اید، حتماً از خواندن کتاب بگو باران ببارد لذت می‌برید.

در بخشی از کتاب بگو باران ببارد می‌خوانیم

با سؤال‌هایش کاملاً دیوانه‌ام کرده بود، اما نمى‌توانستم منظورش را بفهمم. قبل از اینکه از شوک بیرون بیایم، رفت و من درحالى‌که هنوز در جا خشکم زده بود نمى‌توانستم باور کنم که او یک مزاحم باشد، هر چه نگار اصرار کرد کنار یک آژانس پیاده‌اش کنم قبول نکردم. قرار بود آن شب به خانه‌ى خاله‌اش در جنوب شهر برود. زیاد دیر نشده بود و به اصرار من پذیرفت که خودم برسانمش. حالم کاملاً آشفته بود و به حرف‌هاى مانى فکر مى‌کردم.

مسیر طولانى بود و من هم مجبور شدم سرعتم را بیشتر کنم. با اینکه دوست نداشتم شب نگار را خراب کنم، ولى آن‌قدر افکار پریشان به ذهنم سرازیر مى‌شد که دیگر به دلجویى از او هم فکر نمى‌کردم. به مقصد که رسیدیم، پیاده شد و برایم دست تکان داد. حالم اصلاً خوش نبود. مى‌دانستم تمرکز رانندگى کردن را ندارم. در هر صورت باید به موقع به خانه مى‌رسیدم تا پدر را نه عصبانى کنم و نه نگران. کوچه پس‌کوچه‌هاى محله‌ى خانه‌ى خاله‌ى نگار، کلى از وقتم را گرفته بود. از طرفى اصلاً نمى‌خواستم دیر برسم تا به پرسش‌هاى آن‌ها جوابگو باشم و از طرف دیگر حرف‌هاى مانى گیج و روانى‌ام کرده بود، چرا باید او شبیه پدر من باشد؟ یعنى منظورش آن بود که یا برادر پدرم است یا از اقوام و یا پسرش؟ اصلاً چرا بین دریا و پدر و مادر، آن حرف‌ها را به من مى‌زد؟ دریا که بیشتر از من بیرون از خانه بود. مغزم داغ شده بود و به قول نگار جوش آورده بود. آن چراغ قرمز باعث شد براى لحظاتى بایستم و چند نفس عمیق بکشم. خیابان خلوت بود یک لحظه به یاد درها افتادم و تا خواستم آن‌ها را قفل کنم، در کنارى و پشت هر دو باز شدند و دو نفر با شتاب در آن نشستند.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بگو باران ببارد
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات لیوسا
سال انتشار۱۴۰۲
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات382
زبانفارسی
شابک978-964-8759-61-7
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان جنایی و معمایی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بگو باران ببارد

Zahra Seif
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
با سلام داستان خوبی بود ممنون از نویسنده‌ی عزیز حتما بخونید که خارج از لطف نیست
پروین صالحی
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
ممنون از نویسنده داستان بابت قلم زیبایشان امیدوارم همیشه موفق باشید
Yeganeh
۱۴۰۲/۱۱/۰۶
بسیار سطحی و نوجوان پسند
مشاهده همه نظرات 3

راهنمای مطالعه کتاب بگو باران ببارد

برای دریافت کتاب بگو باران ببارد و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.