معرفی و دانلود کتاب بوی خوش کوهستان غریب

معرفی کتاب بوی خوش کوهستان غریب

کتاب بوی خوش کوهستان غریب شاهکار رابرت اولن باتلر، مجموعه‌ای از 15 داستان کوتاه را دربرمی‌گیرد که به تأثیرات ویرانگر و غیر قابل جبران جنگ آمریکا و ویتنام پرداخته است. در هر یک از داستان‌های این مجموعه‌ی پر افتخار با تجربۀ شخصیت‌هایی رنج‌کشیده از جنگ آشنا می‌شوید.

درباره‌ی کتاب بوی خوش کوهستان غریب:

این اثر که به صورت مجموعه داستان گردآوری شده، شامل 15 داستان تأثیرگذار و تأمل‌برانگیز است. تمامی داستان‌های کتاب بوی خوش کوهستان غریب (A Good Scent from a Strange Mountain) نگون‌بختی و ناامیدی مردمی را روایت می‌کند که پس از جنگ زندگی، شهر و هویتشان را از دست داده‌اند و باید با شرایط پیش آمده خود را وفق دهند. مردم عاجزی که علاوه بر ظلم نظامی که زیر سیطرۀ آن بودند، با فقر مطلق دست و پنجه نرم می‌کنند و برای به دست آوردن امکانات اندکی باید جان خود را به خطر بیندازند. سال‌ها پس از جنگ، مردم ویتنام مجبور به ترک سرزمین مادری‌شان شدند. زندگی هر کدام به نوعی تحت تأثیر این اتفاق تلخ تغییر می‌کند. برا مثال مردی که با تمام وجود از کشورش دفاع کرد و سال‌های بسیار را در ارتش گذراند و این دوری، خانواده و همسرش را از او گرفت...

ترکیب قلم گیرا و نثر روان و خواندنی رابرت اولن باتلر (Robert Olen Butler) و تجربۀ حضورش در جنگ آمریکا و ویتنام منجر به خلق اثری ماندگار و پرافتخار گشته است که دریچه‌ای نو از وقایع تاریخی قرن بیستم به روی شما می‌گشاید.

افتخارات کتاب بوی خوش کوهستان غریب:

- دریافت جایزه پولیتزر در بخش داستانی سال 1993
- دریافت جایزه بنیاد خانواده روزنتال در سال 1993
- نامزد جایزه پن فاکنر در بخش داستانی سال 1993

کتاب بوی خوش کوهستان غریب به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

خواندن این مجموعه داستان جذاب به تمامی علاقمندان داستان‌های کوتاه و دوستداران داستان‌های تاریخی پیشنهاد می‌شود.

با نویسنده کتاب بوی خوش کوهستان غریب بیشتر آشنا شویم:

رابرت اولن باتلر، نویسنده آمریکایی تبار، ژانویه 1945 در ایالت ایلی نوی متولد شد. او که در رشته تئاتر از دانشگاه نورث وسترن فارغ‌التحصیل شد، به نمایش‌نامه‌نویسی روی آورد و تحصیلاتش را در همین زمینه در دانشگاه آیووا تکمیل کرد. باتلر دو سال در جنگ امریکا و ویتنام به عنوان مأمور ویژه ضد اطلاعات ارتش و مترجم خدمت کرد؛ تجربه‌های او از این دوران تأثیر عمیقی بر درونمایه آثارش گذاشت. وی که اکنون در دانشگاه ایالتی فلوریدا زبان انگلیسی تدریس می‌کند، در سال 1987 جایزه Tu Do Chinh Kien را از جانبازی سرشناس و محبوب در آمریکا دریافت کرد. از جمله آثار این نویسنده خوش استعداد می‌توان به کوچه‌ها عدن، هتل کوچک، دریای سبز عمیق و مجموعه داستان کوتاه خوش بگذاریم اشاره کرد.

در بخشی از کتاب بوی خوش کوهستان غریب می‌خوانیم:

من کاسبم، نه شاعر. شاعرها باید همه‌چیز را شفاف ببینند و به خاطر بسپارند. شاید فقط شاعرها می‌توانند درست بمیرند. من از خانه‌ام در لیک ‌چارلز در لوئیزیانا تا فرودگاه هوستون تگزاس راندم تا بروم دنبال پدربزرگ زنم. و در آن سفر چه چیزی تجربه کردم؟ وقتی از بزرگراه میان‌ایالتی بومانت خارج شدم تا از مسیر میان‌بری که بلد بودم به فرودگاه بروم، چه چیزی به ذهنم آمد؟ داشتم از میان شهرهای واقعی تگزاس می‌گذشتم. اسم یکی چین بود و یکی دیگر نوم و یکی‌شان هم لیبرتی. اگر آدمی بودم که به نشانه‌ و شگون باور داشت، از این اسم‌ها لبخندی به لبم می‌آمد. از لیبرتی می‌گذشتم تا پدربزرگ زنم را از فرودگاه بردارم، کسی که من و همسرم و برادرزادۀ پیرمرد در سان‌فرانسیسکو بعد از سال‌ها آزادی‌اش را به دست آورده بودیم. او همین امروز بعد از سیزده سال زندگی تحت حکومت کمونیسم در سرزمین پدری‌مان، ویتنام، به ساحل غربی می‌رسید. شاید یک شاعر به چنین چیزهایی فکر کند، - چیزهایی مثل آزادی، تگزاس، پدربزرگ همسرم - و شعری به یادماندنی بنویسد. شاید هم نه. من به این چیزها توجهی نمی‌کنم. شاید شاعر فقط به پرنده‌ای توجه کند که پرواز می‌کند یا قورباغه‌ای که به درون برکه‌ای می‌پرد.

فقط می‌دانم من از بزرگراه دوبانده‌ای از میان تگزاس گذشتم و فقط به کسب‌و‌کارها توجه کردم، کسب‌و‌کارهای کوچکی که به نظرم خیلی ویتنامی بودند، از بس که ویتنامی‌ها همیشه در بازار دنبال یک زاویۀ جدید، یک گوشۀ خالی می‌گردند. تابلوهای چوب‌بری‌ و تراز ساختمان و پمپ لجن به چشمم آمدند. دکه‌های جورواجوری که سر راهم بودند، وسایل آتش‌بازی، میوه و سبزیجات، قالپاق‌فروشی و عتیقه‌فروشی. در کلوب پارادایس مسابقۀ مینی‌ژوپ برقرار بود و مغازۀ‌ ماهیگیری بِیت‌بام فروش ویژۀ کرم شب‌تاب داشت و مغازۀ تگزاس وینرز جام‌های بیسبالش را حراج کرده بود. یک کافۀ دونات دیلایت و مدرسۀ ژیمناستیک ریتمیک فیوچر استار و تابلوی دست‌نوشته‌ای روی تیر چراغ‌برق که نشان می‌داد بهترین تاب‌های حیاط را یکی دو مایل جلوتر در کنار این جادۀ خاکی می‌فروشند. مرد تشک‌فروش روی تابلوی تبلیغاتی‌اش، درست زیر نام مغازه‌اش نوشته‌ بود:مسیح سرور ماست.

فهرست مطالب کتاب

آغوش باز
آقای گرین
سفر بازگشت
قصۀ جیرجیرک‌ها
نامه‌هایی از پدرم
میانۀ پاییز
در دشت
داستان اشباح
برف
بازمانده
آماده‌سازی
زوج آمریکایی
بوی خوش کوهستان غریب
سیلم
مفقودالاثر
درباره نویسنده