معرفی و دانلود کتاب به قلبت باز میگردم
برای دانلود قانونی کتاب به قلبت باز میگردم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب به قلبت باز میگردم
عشق آدمها را در یک هزارتوی پیچیده گرفتار میکند که بیرون آمدن از آن نیاز به صبوری دارد. کتاب به قلبت باز میگردم نوشتهی طاهره آرموئیان روایتگر عشق میان صنم و بنیامین است که برای رسیدن به یکدیگر صبورانه میجنگند.
دربارهی کتاب به قلبت باز میگردم
صنم دختر وسطی اقای باقری، چند وقتیست که به پسر کتابفروش دل باخته است. دل باختنی که در قلب هر دو آنها اتفاق افتاده و دنیایشان را عوض کرده.
کتاب به قلبت باز میگردم نوشتهی طاهره آرموئیان داستان عشق میان دو جوان به نامهای صنم و بنیامین است که عاشقانه یکدیگر را دوست دارند. اما همهچیز به این آسانیها نیست و دیگران مانند سدی در مقابل آنها ایستادهاند و اجازهی پیوند میان قلبهایشان را نمیدهند. آقای باقری، پدر صنم، با آنکه از عشق دخترش به بنیامین، خبر دارد، میخواهد او را به ازدواج با کسری وادار کند. اما سرنوشت آنطور که دیگران پیشبینی میکنند نیست و مسیر دیگری را رقم زده است...
این کتاب روایت تلاشهای عاشقانه برای در کنار هم بودن و در کنار هم ماندن است. قصهای که خبر از گذشت و صبوری، ایستادگی و جنگیدن برای رسیدن به خواستهها میدهد.
کتاب به قلبت باز میگردم برای چه کسانی مناسب است؟
همهی طرفداران رمانها و داستانهای عاشقانه از خواندن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب به قلبت باز میگردم میخوانیم
بیتوجه به نگاهِ متعجبِ زنی که درون محوطهی درمانگاه روی نیمکت نشسته بود، به طرف پیکانِ سفیدرنگش رفت. توی دلش خدا را شکر کرد که یادش نرفته خودش را بردارد و بیاورد با این حواسِ پرت. در ماشین را گشود و فوراً روی صندلی راننده جای گرفت. این طوری احساسِ آرامش و امنیتِ بیشتری میکرد؛ حداقلش این بود که درون ماشین نمیشد که نگاه متعجبِ بقیه پیاش بیاید.
لپهایش را باد کرد و پوف عمیقی کشید. مشغولِ وارسیِ سوراخ سمبههای پیکانِ قراضه شد تا بلکه بتواند دستِ کم یک صدی پیدا کند و پول بخیههای سرِ صبا را بدهد. داشبورد را باز کرد و تمام محتویات درونش را روی صندلیِ شاگرد انداخت؛ از فاکتورِ فرشی که دو سالِ پیش خریده بود تا نوار کاسِتِ صادق آهنگران درون خرت و پرتها پیدا شد اما دریغ از یک سکهی سیاه. نگاهی به درونِ جای سیگار انداخت که معمولاً تویش پر از سکه بود. خوب درونش را وارسی کرد اما سکهها انگار دود شده و به هوا رفته بودند. کفری از دستِ حواسِ پرت و بختِ وارونهاش کفِ دستش را به پیشانی کوبید: «خدا قربون حکمتت برم، الان من چه گِلی سرم بگیرم؟! با این سر و وضع برم تو و زنگ بزنم خونه و بگم فلان تومن پول میخوام واسه خرج دوا درمونِ بچه؟! به ریشم میخندن که.»
به پشتی صندلی ماشین تکیه داد و انگشتانش را در هم قلاب کرد. درسته که دلش یک کاکلزری میخواست اما رضا به این هم نبود که بلایی سر دخترهایش بیاید. به پلههای درمانگاه که کنار سطح شیبدار بودند زل زده و در فکر فرو رفت. اگر بلایی بدتر از شکستگی بر سرِ صبای دو سالهاش میآمد، چه؟! نبودِ پول را چاره بود اما خدا آن روز را نیاورد که عزیزِ آدم یک قدم تا دیدار با حضرت عزراییل برداشته باشد. زیر لب "لا اله الا الله"ی زمزمه کرد تا این افکار شوم را از سرش براند و کفِ دو دست بر صورت کشید. نیمنگاهی به خرت و پرتهای روی صندلیِ شاگرد انداخت و دستش را روی دستگیره گذاشت: «خدا به امیدت...»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب به قلبت باز میگردم |
نویسنده | طاهره آرموئیان |
ناشر چاپی | انتشارات آئیسا |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 290 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6462-01-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |
عجب رمانی بود عالی و روان وشیوا ومحاورهای انگار که داشتم باهاشون زندگی میکردم نکات آموزنده وریزی داشت که از زیر ذره بین لطیف بینها دور نماند کلا خوشم اومد هیچ انتقادی درش نیست وهمه چی سر جای خودش درست قرار داشت ودرست اتفاق افتاد حتما حتما حتما بخونیدش از خوندنش لذت ببرید