معرفی و دانلود رایگان کتاب بازگشت به خانه

عکس جلد کتاب بازگشت به خانه
قیمت:
رایگان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب بازگشت به خانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب بازگشت به خانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب بازگشت به خانه

کتاب بازگشت به خانه، به تالیف تولگا گوموشآی، داستان کودکانی است که در آرزوی بازگشت به خانه هستند. کودکانی که در پرورشگاه‌اند، با دنیا آشتی نمی‌کنند. احساس می‌کنند در دنیا از طرف هیچ‌کسی پذیرفته نشده‌اند و کسی آن‌ها را نمی‌خواهد.

در کتاب بازگشت به خانه میخوانیم:

کودک در خیابان مانده و برای رسیدن به خانه؛ می‌رود و می‌رود ولی هر چه می‌رود به خانه نمی‌رسد.
خواهرش جلو در نشسته و چشمانش به راه دوخته شده و به‌سوی کودک که لباس صورتی عیدش را پوشیده نگاه می‌کند.
ستش را مثل سایبانی به‌روی پیشانیش گذاشته ولی کودک را نمی‌بیند.
کودک قدم‌هایش را تندتر می‌کند. دلش می‌خواهد بدود. ولی آسفالت خیابان هر قدم او را عقب‌تر می‌برد. هر قدم کوچکی که برمیدارد او را از خواهرش؛ خانه‌اش بجای نزدیک شدن دورتر می‌کند.
سمت راست او ماشین‌هایی‌ست که پارک شده‌اند. سمت چپ خانه‌هایی با پنجره‌های چوبی قرمزوگدان‌های پر‌ سفالی‌زن همسایه که لب پنجره چیده شده است. در محله فضای عجیبی مثل حال و هوای آدم‌های فراموشکار جاریست؛ انگار به یاد ندارد که به چه دردی می‌خورده و متعلق به چه کسانی بوده و منتظر چه چیزی بوده؛ کسی هم نبود که بیادش آورد.
تنها یک کودک هست که می‌داند چه می‌خواهد. کودکی که می‌دود تا گردن خواهرش را بغل کند و دست در دست خواهرش وارد خانه‌شان شود و در آغوش مادرش جای بگیرد و موهایش را ببوید و دیگر هیچ‌وقت از خانه بیرون نرود.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب بازگشت به خانه
نویسنده
مترجمپونه شاهی
ناشر چاپی خانه داستان چوک
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات3
زبانفارسی
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه خارجی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب بازگشت به خانه

maniya
۱۴۰۳/۰۵/۱۶
داستان در مورد یک پسر بچه پرورشگاهی بود که هر شب کابوس می‌دید کابوس او خانواده‌اش را می‌دید اما هرچه راه می‌رفت به آن‌ها نمی‌رسید وزها نیز آن را نقاشی می‌کرد معلم از او پرسید چرا همیشه نقاشی‌اش این است کودک گفت زیرا ر شب همین کابوس را می‌بینم معلم با مهربانی او را در آغوش گرفت هر دو گریستند کودک به احساس متفاوتی او دست داد آن شب خواب دید که در هنگام راه رفتن ه خانواده‌اش رسیده است مادرش او را در آغوش می‌گیرد و پدرش او را نوازش می‌کند و بوی غذا در خانه می‌پیچد دیگر از اون کابوس‌ها خبری نبود و فردا نقاشی‌اش متفاوت بود و آن را با ذوق معلمش نشان داد در واقع نویسنده یک کودک پرورشگاهی را درک کرده و حالت آن را دقیق بیان کرده که گاهی اوقات یه محبت کوچک حال کودک را متفاوت می‌کند.
Mm
۱۴۰۱/۰۶/۰۵
چقد زیبا با وجود کوتاه بودن از دید کودکی که خانواده‌اش رو گم کرده بیان کرد واقعا قلبم تپش گرفت حالم دگرگون کرد ترس وحشتناکی هست برای کودک و بعد پرورشگاه و نقاشی‌هایی که تلخ بود اما واقعی تنها با محبت معلم کل دیدش به دنیا تغییر کرد 😔😔😔😔😔
معلم کودک را رها نمی‌کند. بلکه بیشتر و بیشتر بخود هر هق
می‌فشاردش. دویشان هق می‌کنند. گونه‌های کودک از اشک گرم گرم می‌شود.
آسفالت خیابان دیگرکودک را به عقب نمی‌کشد و به جلو می‌راند. کودک در آغوش معلم به خانه‌شان نزدیک می‌شود؛ نزدیک نزدیک و در آخر به در خانه می‌رسد
معلم گونه‌های کودک را می‌بوسد. و قلب پژمرده و کوچک کودک مثل جوانه‌ای شکفته می‌شود.
نازسمن جعفرپور
۱۴۰۲/۰۶/۲۹
با اینکه کوتاه بود اما بسیار زیبا و تاثیر گذار بود و البته غمگین من واقعا دوست داشتم داستان در مورد کودکی پرورشگاهی بود که هر شب خواب خانواده اش رو می دید و هر وقت به مدرسه می رفت همین کابوس را نقاشی می کشید یک روز معلم شأن از او پرسید چرا مدام این نقاشی را می کشی کودک همه چیز را برای معلم تعریف کرد و معلم او را بغل کرد و کودک احساس کرد در خانه است از آن روز به بعد کودک نقاشی خودش و معلم شأن را می کشید که جلوی یک خانه ایستاده آمد و دیگر کابوس ندیدپیشنهاد می کنم بخونید خیلی تاثیر گذار و زیباست اشک منو در آورد
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۷/۲۵
خیلی قشنگ اما غم‌انگیز بود. کودک گمشده در حسرت دیدار دوباره خانه و خانواده هر شب خوابهای بدی میبیند. زمانی که معلمش ماجرا را میفهمد، تنها او را در آغوش میگیرد. همین محبت هر چند کوتاه از این انسان فرشته‌وار، کابوسهای کودک را از بین میبرد و معلم مهربان مادر، خواهر و پدر او میشود. داستان بسیار هنرمندانه غم تنهایی و ناامنی کودک را به تصویر میکشد و واقعا ناراحت کننده اما زیباست.
haniyeh
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
داستانی کوتاه درباره کودکی است در پرورشگاه که هرشب کابوسی مشابه شبهای قبل میبینه و در کابوس همیشه در حال دویدن به سمت خواهری در نزدیکی خونه‌شون هست که با هر قدم ازش دورتر میشه و وقتی کاملا محو شدن از خواب میپره.
واقعا غم انگیز بود و با وجود کوتاه بودنش، برام تاثیرگذاری بالایی داشت.
فاطمه فتحی
۱۴۰۰/۱۰/۲۱
این کتاب عالی بود
نویسنده‌ی این کتاب سعی کرده است که به ما خوانندگان این کتاب بفهمانند که میشود حتی با یک لبخند و یک خوبی کوچک هم میتوان انسان بود و انسانیت داشت و البته هم موفق شد. پیشنهاد میکنم حتما این کتاب آموزنده را مطالعه کنید. ممنون از کاربران که این کتاب عالی رو رایگان گذاشته. 🌹🌹
A.asgari
۱۴۰۱/۱۰/۰۵
چه داستان جالب و در عین حال غم انگیزی بود
نویسنده خواسته به ما بفهمونه حتی با یک لبخند ساده با یه بغل میشه دلی و شاد کرد اینده‌ی و روشن کرد و کودکی را از خواب‌های ترسناک و فکر اشفته بیرون اورد
داستان خیلی با مفهومی بود
و چقدر به محبت نیاز دارن کودکان تیم و مخصوصا پروشگاهی
محمدرضا
۱۴۰۱/۰۵/۰۲
در این کتاب در قالب داستان می‌آموزیم که انسان مهم نیست در چه شرایط و محیطی قرار دارد بلکه بایستی سعی کند تا در هر شرایط بهترین باشد و به وظایف خود عمل کند همچنین باید با کمک از عقل و وجدان خود هر کار را به نحو احسن انجام دهد و به زندگی عشق بورزد. توصیه میکنم این کتاب را بخوانید.
maryam nazemi
۱۳۹۶/۰۶/۲۴
طفلی به نام شادی، دیریست گم شده ست/ با چشم‌های روشن براق/ با گیسویی بلند به بالای آرزو/ هر کس ازو نشانی دارد ما را کند خبر/ این هم نشان ما: / یک سو خلیج فارس / سوی دگر خزر
سیامک شاه حسینی
۱۳۹۶/۱۰/۰۱
زندگی یک یا هزاران سال خوابی بیش نیست *با تمام آرزوهایش شرابی بیش نیست * چند جایی قصه شاد از کتاب زندگی*چون کتابش را ورق زنی الکاتبین بیش نیست.... (ممنو ن از زحمات شمایاحق).
کاربر Sepideh fazeli
۱۳۹۶/۰۷/۱۱
ای کاش همه انسانها درک کنند انسان بودن رو که با یک لبخند و محبت پاک و بی‌ریا شاید بشه زندگی کسی رو تغییر داد و رو به شادی و خوش بختی پیش برد توی این دنیای مادی ما إنسان واقعی نایاب شده
رحیم عظیمی
۱۳۹۶/۰۷/۲۰
برای یه کتاب رایگان عالی بود! محبت معلم کودک را دوباره بازندگی آشتی داد شاید دیگرکابوس نبیند!
F.Namazi
۱۴۰۲/۰۱/۰۹
یکی از شاهکار‌های کوتاه نویسندگی بود، ترجمه بی نقصی داشت و بسیار روان و بدون حاشیه به یکی از دغدغه‌های جامعه پرداخته شده بود
ساناز علیخانی
۱۳۹۶/۰۹/۲۰
احساس خفگی کردم وقتی خودم رو جای کودک پرورشگاهی قرار دادم واقعا از ته دل آرزو میکنم هیچ ظلمی به هیچ کودکی نشه
Mostafa Poorali
۱۳۹۶/۰۹/۱۷
گاهی یک انسان فقط به کمی محبت نیاز دارد تا از باتلاقه مشکلات مثله قاصدکی در دستان باد عبور کند
مشاهده همه نظرات 56

راهنمای مطالعه کتاب بازگشت به خانه

برای دریافت کتاب بازگشت به خانه و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.