معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی مردی که سایه شد
برای دانلود قانونی کتاب صوتی مردی که سایه شد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی مردی که سایه شد
کتاب صوتی مردی که سایه شد نوشتهی پونه شاهی داستان عجیبِ مردی است که سایهای او را همواره تعقیب میکند و همهجا حضور دارد. این سایهی مرموز که حتی در دل تاریکی مطلق نیز دست از تعقیب مرد برنمیدارد، ساکت است و در مقابل پرسشها فقط سکوت میکند، سکوتی سنگین و عذابآور!
دربارهی کتاب صوتی مردی که سایه شد:
سایهای سنگین و ساکت وارد زندگی مردی میشود و همواره حضور دارد. مردِ داستان بارها از او میپرسد که چه میخواهد و برای چه او را تعقیب میکند، اما پاسخی دریافت نمیکند. سایه حتی در تاریکی مطلق نیز حضور دارد و مرد را رها نمیکند. به مرور زمان شخصیت اصلی داستان، حضور این سایه را میپذیرد و به زندگی عادی خود ادامه میدهد تا اینکه... .
کتاب صوتی «مردی که سایه شد» به چه کسانی توصیه میشود؟
اگر به داستانهای کوتاه و متفاوت علاقه دارید، مطمئن باشید از شنیدن این داستانی لذت بسیاری خواهید برد.
در بخشی از کتاب مردی که سایه شد میشنویم:
مگر چقدر میتوان سکوت کرد؟ چند ساعت؟ چند روز؟ چند هفته؟ چند ماه؟ چند سال؟ او نمیدانست که برای من سکوت کردن مصادف با مردن است. وقتی با کسی حرف نزنم خواهم مرد یا اگر قرار باشد من حرفی نزنم باید حتماً آن دیگری باشد که حرف بزند، نه با من بلکه با دیگری یا خودش تا من حس کنم زندهام، وجود دارم و هنوز اینجا هستم بین دنیای زندگان. ولی اگر این امروز شرط کنم که من و این سایهی مرموز در یک بیابان در کنار هم در یک سلول بمانیم رفته رفته من بعد از مدتها یکطرفه صحبت کردن خواهم مرد.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی مردی که سایه شد |
نویسنده | پونه شاهی |
راوی | مهدی رضایی |
ناشر صوتی | خانه داستان چوک |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۴ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |
ایده جالب و جذابی داره، ادمی که از سایه خودش
میپرسه از من چی میخوای؟
بعدشم با سایه یکی میشه!
از تنهایی با خیالاتش وارد معامله شده
دیوونه شده، با سایهاش حرف میزنهوهیچ کس رو ندارهکه بهش از دلتنگیهاش بگه، از خوشیهاش، بعدم عاشق میشه، طبق روال داستانها، که عاشق دختر همسایه
فک میکنم این سایه این ادم چیزی رو به دست میاره که اون ادم داشته و تازه فکر میکرده اون هرگز نمیتونه صاحب این چیزا بشه، واز این بابت که چیزی رو داشته که اون نداشته خوشحال بوده نشونه ناکامی ادمها و اتفاقات خلاف انتظار ماست، که یکهو کسی که فکر میکردیم هرگز نمیتونه، جلو تر از از خودمون میبینیم!
هر چند که دلم برای اون ادم میسوزه ولی برام خوشحال بودم که با سایهاش حرف میزنم!
بیچاره تازه عاشق شده بود 😁و بعدشم اینقدر به سایهاش بیتوجه شد که فهمید زودتر از اونی که فک میکرده هر دوتا دلخوشیش رو از دست داده😂
در مجموع باحال بود، خندهدار و تلخ از این بابت که تنهایی یه ادم و شکست عاطفیش رو روایت میکرد😂