معرفی و دانلود کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق: نگاهی به آرای اخلاقی کی‌یر کگور، هایدگر و سارتر

معرفی کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق: نگاهی به آرای اخلاقی کی‌یر کگور، هایدگر و سارتر

فلسفه‌ی هستی‌گرایی یا اگزیستانسیالیسم شاخه‌ای از فلسفه است که سابقه‌ی آن به آرای کی‌یر کگور در قرن نوزده می‌رسد. یکی از مهم‌ترین بحث‌های این شاخه از فلسفه بحث اختیار و آزادی است. در کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق، مری وارنوک، اگزیستانسیالیسم را با نظر به اخلاق مطالعه می‌کند و ریشه‌های آن را از قدیمی‌ترین دوران می‌کاود. این اثر که در گروه کتاب‌های فلسفه‌ی هستی‌گرایی طبقه‌بندی می‌شود، به آرای کی‌یر کگور، هایدگر و ساتر می‌پردازد.

درباره‌ی کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق

اندیشه‌هایی که فیلسوفان اگزیستانسیالیست چون سارتر، هایدگر و کی‌یر کگور در باب سرشت انسانی، معنای زندگی و اخلاق مطرح کرده‌اند، منبع الهام بسیاری از رمان‌نویسان و نمایشنامه‌نویسان بوده است. اما از طرفی آثار این اندیشمندان بسیار پیچیده و مغلق است و فهم آن‌ها نیاز به شرح و توضیح دارد. به همین سبب، مری وارنوک (Mary Warnock) در کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق (Existentialist Ethics) آرای سه اندیشمند اگزیستانسیالیسم، یعنی کی‌یر کگور، هایدگر و سارتر را، به شیوه‌ای روان و فصیح شرح می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا مفاهیمی را که نقش اساسی در این شاخه از فلسفه ایفا می‌کنند، درک کنیم. نویسنده در این کتاب رویکرد اگزیستانسیالیستی به اخلاق را نقد می‌کند و مزایا، معایب، نقاط قوت و کاستی‌های آن را نشان می‌دهد.

کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق با بررسی آرای کی‌یر کگور آغاز می‌شود. مهم‌ترین و شاخص‌ترین ابعاد اخلاق اگزیستانسیالیسم در نظر کی‌یرکگور آن است که مردم را از وهم و پندار آزاد سازد. نویسنده این مفهوم را شرح می‌دهد و پندار عینیت‌گرایانه را معرفی می‌کند. او میان شناخت انفسی و عینی فرق می‌گذارد. نویسنده در بخش بعدی از این کتاب به فلسفه‌ی هستی‌شناسی از منظر مارتین هایدگر می‌پردازد. وی در این متن از کتاب هستی و زمان هایدگر بهره‌برداری می‌کند و به تمایزی که هایدگر میان وجود اصیل و وجود غیراصیل قائل بود، اشاره می‌کند و آن را شرح می‌دهد.

می‌توان به جرئت گفت دو بخش اول کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق حکم مقدمه‌چینی دارد تا سرانجام مؤلف به بحث اگزیستانسیالیسم و اخلاق از نگاه سارتر وارد شود. مباحثی که کی‌‌یرکگور و هایدگر به صورت گسترده و نامنسجم ارائه می‌کردند، در هستی و نیستی سارتر به شکلی نظام‌یافته مطرح می‌شود. مری وارنوک دو مفهوم سوبژکتیویته و اختیار را از نگاه سارتر توضیح می‌دهد و در نهایت بر این مبنا، به پرسش‌هایی چون «چگونه باید با دیگران رفتار کنم؟» یا «برای چه چیزی باید بیش از هر چیز دیگر ارزش قائل شد؟» پاسخ می‌دهد.

در مجموع باید گفت، نویسندگان بسیاری درباره‌ی اگزیستانسیالیست‌ها نوشته‌اند و چه‌بسا که بسیاری از آن‌ها تلاش کرده‌اند تا با گرایش‌های متضاد، اگزیستانسیالیسم را تعریف کنند. اما مری وارنوک قصد دارد نشان دهد که دیدگاه عام اگزیستانسیالیسم در زمینه‌ی اخلاق چیست و اندیشمندان این حوزه با کدام مفروضات مشترک به طرح فلسفه‌ی اخلاق رو می‌آورند. وی در این پژوهش بیش از کی‌یر کگور و هایدگر، بر ساتر تمرکز می‌کند. بااین‌حال، فهم آرای اگزیستانسیالیست‌های متقدّم، پایه‌ای برای فهم اندیشه‌های سارتر خواهد بود.

کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق را انتشارات ققنوس با ترجمه‌ی مسعود علیا منتشر کرده است.

کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای تمام دانشجویان، متخصصان و علاقه‌مندانی که در زمینه‌ی فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم و فلسفه‌ی اخلاق مطالعه می‌کنند، مناسب است.

در بخشی از کتاب اگزیستانسیالیسم و اخلاق: نگاهی به آرای اخلاقی کی‌یر کگور، هایدگر و سارتر می‌خوانیم

در کار مارتین هایدگر همان ویژگى‌هایى را مى‌توان یافت که به مثابه صفات ویژه تفکر اگزیستانسیالیستى در [آثار] کى‌یرکگور جلوه‌گر شد. اما باید گفت که از جهات بسیار، بى‌مورد و شاید دور از انصاف باشد که اصلاً هایدگر را در رده متفکران اگزیستانسیالیست جاى دهیم. نخست به این دلیل که، همچنان که پیش از این گفتم، هایدگر خود زیر بار این وصف نمى‌رود، و براى این موضوع باید اهمیتى قائل شد. دیگر این‌که، از جهتى، او به لحاظ فلسفى، کاملاً در طرف مقابل کى‌یرکگور جاى مى‌گیرد؛ زیرا هایدگر قبل از هر چیز، یک نظام‌ساز کهنه‌پسندِ هگلى است که قصد دارد حقیقت تام و تمام را در باره عالم، به وجهى مطلق بر زبان آورد. علاوه بر این، سبک نگارش او به واقع متکلفانه، پرطمطراق و متکى بر زبان ناآشناى فنى45 است به حدى که کى‌یرکگور کسى که بیش از همه با مغلق‌گویان و خودوالابینان سرِ ستیز دارد از آن بیزارى خواهد جست. و بالاخره این‌که هر چند، همان طور که خواهیم دید، به نظر مى‌رسد بخش زیادى از شرح و توصیف او در باب زندگى انسان، برانگیخته خواستِ کى‌یرکگورىِ آزاد ساختن مخاطبان خود از وهم و پندار و توضیح این نکته است که چگونه مى‌توانند زندگى خویش را قرین حقیقت سازند، با این همه، خود هایدگر هرگونه محرکى از این دست را منکر مى‌شود و مدعى است که اصطلاحات توصیفى او مطلقا بى‌طرفانه و فاقد جنبه ارزش‌گذارى هستند. بعدا به این موضوع باز خواهم گشت؛ فعلاً کافى است که بگویم به نظر مى‌رسد در این مورد، نمى‌توان حرف هایدگر را پذیرفت.

به رغم این شبهات، حال اجازه دهید به هایدگر بپردازیم؛ یا به بیان دقیق‌تر، به آن بخش‌هاى محدودى از تفکر او که نسبتى با موضوع علم اخلاق دارد. من به این پرسشِ بسیار بحث‌انگیز که آیا هایدگر به راستى منکر خداوند است یا خیر، نخواهم پرداخت؛ [بلکه] قصد دارم به آن بخش از فلسفه او که به انسان‌ها و وجود آن‌ها در جهان مربوط مى‌شود، توجه کنم؛ و دست کم در این‌جا نشانه‌اى از خداباورى به چشم نمى‌خورد.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار ویراستار انگلیسى
مقدمه
1) کى‌یرکگور
2) هایدگر
3) سارتر
نتیجه‌گیرى
یادداشت‌ها
کتابنامه
نمایه