معرفی و دانلود کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض
برای دانلود قانونی کتاب انسان شناسی در مریخ و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض
همین حالا، مردم روستای اویمیاکن روسیه، در هوای 40- درجه زندگی میکنند. تصور این یخبندان سخت است، اما مغز انسان عاشق بقاست و بهخاطر آن، خود را با هر شرایطی وفق میدهد. کتاب انسان شناسی در مریخ، دربارهی فاجعههایی است که برخی از آدمها، اما مغزشان از نردبان رشد بالا رفته و به تکامل رسیده. اگر تصور میکنید بیماری، سوگ و... آخر دنیاست، اولیور ساکس به شما نشان میدهد که اینطور نیست. مغزتان تا بینهایت خود را توسعه میدهد و شما را به بهترین حالتتان تبدیل میکند.
دربارهی کتاب انسان شناسی در مریخ
کمی بیشتر از چهارصد سال پیش، شیخ بهایی که احتمالاً تصور میکرد، در یکی از شبهای هجر و فراق، به دیار باقی میرود و صبح فردا را نمیبیند، گفت: «ما را به سخت جانی خود این گمان نبود». او هم آدمی مثل من و شما بود. توقع نداشت مغزش تا این حد برای بقا تلاش کند و حتی بعد از فاجعهبارترین اتفاقات و فروپاشیدن همهچیز، همچنان دوام بیاورد، اما خوشبختانه فرمانروای بدنش، بیدی نبود که با این توفانها بلرزد. مغز مصمم او، برای جنگیدن و زنده ماندن، آفریده شده بود. انسان از چند میلیون سال پیش تا حالا، زندگیهای گوناگونی را تجربه کرده است، از زیستن در غارها گرفته تا سکونت در خانههای تمام هوشمند. برای ما مردمانی که در عصر وسایل هوشمند و دنیای مدرن بهدنیا آمدهایم باورکردنی نیست که نیاکانمان، به نبرد با شیر و ببر میرفتند، اما واقعیت این است که اگر من و شما هم در شرایط انسانهای نخستین قرار بگیریم، مغزمان ما را مجبور میکند که کارهای محیرالعقولی انجام دهیم. کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض زندگی، روایتگر اوج و فرود زندگی آدمهایی است که تا وقتی به جای آنها نباشیم و به مشکلاتشان دچار نشویم، حالشان را درک نمیکنیم. احتمالاً هنگام مواجه شدن با این افراد، احساس ترحم و دلسوزی دست از سرمان برنمیدارد، اما وقتی میفهمیم که چطور مغز خود را قایق نجات کردهاند و زندگیشان را از منجلاب رنج بیرون کشیده و به ساحل آرامش رساندهاند، به آنها افتخار میکنیم.
اولیور ساکس (Oliver Sacks) خود یکی از همین افراد است، البته در سطح مبتدی. کل مشکل او در این حد بوده است که دست راستش هنگام نوشتن کتاب انسان شناسی در مریخ (An Anthropologist On Mars) شکسته و ناچار شده باقی کتاب را با دست چپ بنویسد. روزهای اول تحریر کتاب، برای اولیور ساکس بهسادگی سپری نمیشدند. طبیعتاً فردی که سالها با دست راست در بطری نوشابه را باز کرده و با دست چپ صرفاً موهایش را شانه کشیده، نوشتن با دست چپ، کاری نزدیک به محال بهنظر میرسد، اما در عرض چند روز، مغز او جوری به چپدست بودن عادت کرد که انگار از هفت سالگی، با همین دست مینوشته و هیچ تغییر خاصی در زندگیاش رخ نداده است.
اگر با خبر شوید که یکی از نقاشان مشهور دنیا، به کوررنگی مبتلا و دنیایش خاکستری شده، دوران کاری و هنریاش را تمام شده میدانید و برای او سوگوار میشوید؟ کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض، میخواهد به ما ثابت کند، کوررنگی یا نقص عضو، پایان دوران هنری یک هنرمند نیست. آن نقاش بعد از سیاه و سفید شدن دنیایش، بوم و قلمش را نشکاند، بلکه تنها سبک و رنگ نقاشیهایش را تغییر داد. شاید جهان برای او به پایان رسیده بود، اما مغزش به این شکست مفتضحانه تن نداد و حاضر نشد با نقاشی خداحافظی کند. کمی زمان برد تا مغزش توانست درختان سیاه، ابرهای طوسی و آسمان خاکستری را بپذیرد، اما او هرچه دید را ترسیم کرد و آقای «نقاش» بودن را رها نکرد.
کتاب انسان شناسی در مریخ، به ما نشان میدهد که فرایند تکامل بشر، روندی بیپایان است. مغز انسان و توانمندیهای بدن، تا جایی که نیاز باشد، توسعه پیدا میکنند. همهچیز به این بستگی دارد که مغز تا چه اندازه چالشی که پیش آمده را مهم و بزرگ ببیند. ساعتهای قبل از تحویل و پروژه را به یاد دارید؟ اگر یک هفته برای خواندن یک مطلب فرصت داشته باشید، شش روز و بیست و سه ساعت را به فکر کردن دربارهی آن میگذرانید و یک ساعت آخر را یکضرب کار میکنید. این رویه، کارکرد عادی مغز است، زیرا آن ساعات پایانی متوجه شده که شرایط اورژانسی است و دیگر نمیتواند کار سخت را به تعویق بیندازد؛ بنابراین خود را با وضعیت وفق میدهد و اتفاقاً بازدهی خوبی هم دارد. اولیور ساکس این موضوع را با استفاده از روایت زندگی هفت نفر که به آسیبهای متعدد مغزی دچار شدهاند اما کار و زندگیشان را به حالت ایدهآل رساندهاند، برای ما بازگو میکند.
کتاب انسان شناسی در مریخ، با ترجمهی نازگل عزیزی، در انتشارات سایلاو به چاپ رسیده است.
نکوداشتهای کتاب انسان شناسی در مریخ
- کتاب اولیور ساکس در زمینهی پزشکی، کلاسیک (شاخص و ماندگار) محسوب میشود. او دید انسان را نسبت به زندگی معلولان وسعت میدهد. (مری الن کرتین)
- ساکس در این اثر ذهن علمی یک فرد دانشگاهی و آکادمیک را با استعداد ذاتی یک داستاننویس ترکیب کرده است. (آمازون)
دربارهی کتاب انسان شناسی در مریخ برای چه کسانی مناسب است؟
آن موجود خاکستری رنگ که در بالاترین طبقهی بدن شما ایستاده و تمام اعضاء را فرماندهی میکند، توانمندیهای بیشماری دارد. این کتاب شما را به راهروهای تودرتوی مغز میبرد و قدرت این عضو همهفن حریف را به خوانندگانش نشان میدهد. اولیور ساکس از بازگویی اصطلاحات تخصصیِ پزشکی پرهیز کرده تا اثرش برای تمام مخاطبان گیرا و کاربردی باشد.
در بخشی از کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض میخوانیم
علم، پدیدهی مهمی است وقتی میتوانید آن را درک کنید؛ به معنای واقعی یکی از مهمترین مباحث جهان است اما منظور این افراد چیست وقتی امروزه آن را نُه بار از ده بار به کار میگیرند؟ وقتی میگویند تشخیص، یک علم است؟ وقتی میگویند جرمشناسی، یک علم است؟ منظورشان «بیرون آمدن» از ذهن و مغز یک انسان و مطالعهی او بهگونهای است که گویی او یک حشرهی غولپیکر است؛ آنچه آنها دیدگاهی صریح و منصفانه میخوانند؛ بهتر است من دیدگاهی منسوخ و انسانزدایی شده بنامم. منظور آنها دور شدن از اوست، گویی او یک هیولای مهجور ماقبل تاریخ است؛ خیره شدن به شکل «جمجمهی کجوکولهی» او، گویی نوعی زائدهی وهمانگیز است، مانند شاخ روی بینی کرگدن. وقتی دانشمند از یک موجود عجیبوغریب صحبت میکند، هرگز منظور او خودش نیست، بلکه همیشه همسایهاش است؛ احتمالاً همسایهی فقیرترش. من انکار نمیکنم که دیدگاه صریح و منصفانه ممکن است گاهی اوقات مفید باشد؛ هرچند از یکجهت این کاملاً برعکس علم است. بهقدری متفاوت و دور از علم و دانش که در حقیقت سرکوب چیزی است که ما میدانیم. مثل رفتار با یک دوست بهعنوان یک غریبه و تظاهر به مرموز بودن و بیگانگی با پدیدهای آشنا. مثل این است که بگوییم مردی بین چشمهایش خرطوم دارد یا هر بیستوچهار ساعت یکبار به دلیل بیهوشی به زمین میافتد. خب، آنچه شما «راز» مینامید، دقیقاً برعکس است. من سعی نمیکنم از آن انسان خارج شوم. سعی میکنم به درون او وارد شوم.
کاوش در جهانها و خودهای بهشدت تغییریافته، کاری نیست که بتوان بهطور کامل در یک اتاق مشاوره یا مطب انجام داد. فرانسوا لرمیت، عصبشناس فرانسوی، بسیار روی این موضوع حساس است و بهجای اینکه بیماران خود را تنها در کلینیک موردمطالعهی علمی قرار دهد، بر بازدید از بیماران در خانه، بردن آنها به رستوران و سالنهای نمایش یا سواری در ماشین خودش هم تأکید دارد تا زندگیشان را تا حد ممکن به اشتراک بگذارند.
فهرست مطالب کتاب
در ستایش کتاب
پیشگفتار
فصل اول: سرگذشت نقاش کوررنگ
فصل دوم: آخرین هیپی
فصل سوم: زندگی جراح
فصل چهارم: دیدن و ندیدن
فصل پنجم: چشمانداز رویاهای او
فصل ششم: اعجوبهها
فصل هفتم: انسانشناسی در مریخ
بخش پایانی
کتابشناسی منتخب
تصاویر
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب انسان شناسی در مریخ: هفت داستان متناقض |
نویسنده | اولیور ساکس |
مترجم | نازگل عزیزی |
ناشر چاپی | انتشارات سایلاو |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 360 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7124-54-5 |
موضوع کتاب | کتابهای عصب شناسی |