معرفی و دانلود کتاب از پنجشنبهها متنفرم
برای دانلود قانونی کتاب از پنجشنبهها متنفرم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب از پنجشنبهها متنفرم
در عمیقترین لایههای ذهن راوی یک داستان سورئال غرق شوید! کتاب از پنجشنبهها متنفرم به قلم نویسندۀ جوان و خوشاستعداد ایرانی، مهدی نجفی، روایتگر داستان قتل مشکوک دختری به نام آنسه است که داستان از زبان دوستش روایت میشود. پیچیدگیهای روایی و تعلیقات جذابی که نویسنده به این رمان افزوده است، همگی نشانی از یک داستان تکنیکی میباشد.
درباره کتاب از پنجشنبهها متنفرم:
آیا امکان به قتل رسیدن یک شخص در گذشتهی فردی دیگر وجود دارد یا صرفا توهمی بیش نیست؟
«رهام سالیانی» مرد جوانی است که داستان از پنجشنبهها متنفرم از زبان او روایت میشود. رهام که دانشآموختۀ مهندسی عمران است و به عنوان راننده آژانس کار میکند، به تازگی صمیمیترین دوستش، آنسه را از دست داده. مرگ بسیار مشکوک و غیرقابل باور آنسه، تاثیر عمیقی در روحیه رهام گذاشته است. آنسه در گذشتۀ رهام خودکشی کرده! و همین موضوع کمکم باعث توهمات رهام و عذاب وجدان بیانتهای او میشود.
تا جایی از داستان که رهام در پی علت مرگ آنسه است و رخدادهای زندگی روزمرهاش را روایت میکند، یک رمان رئال و ای بسا کمی کلیشهای به نظر میآید؛ اما در نقطهای که مهران نجفی ما را در عمیقترین لایههای ذهن و ضمیر رهام میبرد، با یک تصویر سورئال از داستان مواجه میشویم.
خط زمانی داستان از شفافیت چندانی برخوردار نیست و این موضوع به معماگونگی رمان کمک شایانی کرده است. کشف بسیاری از نکات داستان که به عهدهی خواننده نهاده شده است، منجر به تأویلپذیر بودن داستان و جذابیت آن گشته است. سبک روایت از اواسط داستان به جریان سیال ذهن تغییر مییابد و بیان خاطرات گذشته از آنسه شما را بیشتر با نوع ارتباط آنسه و رهام و دلایل احتمالی مرگ آنسه روبهرو میکند.
به چالش کشیدن بعد زمان، یکی از ابرازهای مهران نجفی برای خلق یک داستان سورئال بوده است. داستان از پنج شنبهها متنفرم با یک نقل قول از نوازنده و بنیانگذار گروه راک پینک فلوید آغاز میشود و از همان ابتدا نوید یک داستان روانشناختی با المانهای فلسفی را میدهد. بهطور کلی میتوان گفت، موسیقی در پیشبرد روایت این داستان نقش معناداری را ایفا میکند. شما حتی گاهی در هنگام خواندن داستان، موسیقی متن آن و هماهنگی با درونمایهی روایت شده را حس خواهید کرد و این امر نشانی از هنرمندی نویسندۀ جوان این اثر است.
خواندن کتاب از پنجشنبهها متنفرم به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
تمامی علاقمندان داستانهای ایرانی و رمانهای اجتماعی، روانشناختی از خواندن این اثر لذت خواهند برد.
با مهران نجفی بیشتر آشنا شویم:
او نویسندهای توانمند است که اردیبهشت 1367 در رشت متولد شد. مهران نجفی تحصیلات خود را در زمینه مهندسی عمران به پایان برد و در سال 1395 نخستین داستان خود، «از پنج شنبهها متنفرم» را منتشر کرد. وی دومین کتابش را در سال 97 به نام «سوگند به فرشتگان در صف» به بازار نشر عرضه نمود.
در بخشی از کتاب از پنج شنبهها متنفرم میخوانیم:
تازه میفهمم باران میبارد. این را از قطرات ریز و بیحرکت روی شیشه میفهمم. قطرهﻫﺎ زیاد میشوند و نقطهﻫﺎﻯ قبلی محو میشوند، آنقدر ریز میشوند که دیگر به چشم نمیﺁیند و جایشان را لکی کدر و کوچک میگیرد. هنوز نیامده. جواب آزمایشش روی صندلی کناریﺍم است. صبح، طرفهای پل کالج بودم که زنگ زد. یعنی دیگر ماشین را با کلی بدبختی سر ویلا پارک کرده بودم و وسطهای عطری که از قهوهست پخش میشد توی پیادهرو، شل و ول شده بودم که تماس گرفت. میگفت جواب آزمایشش را جا گذاشته توی ماشین من. یعنی دقیق مطمئن نبود و بیشتر میخواست بپرسد که یک پاکت خاکستری آزمایشگاه توی ماشینم دیدهام یا نه؟ دستگاه تفت دانههای براق قهوه روشن بود و هی میچرخید و توی خشخش ریز صدایش گفته بودم که پاکت را پیدا کردهام و توی این چند روز یکی دوباری آمدهام تا رافائل اما کسی شرکت نبود انگار.
عذر خواسته بود که این اواخر به یکسری دلایل که حواسم نبود و هیچ حالیام نشد شرکت تعطیل بوده و من هم گفته بودم اگر میخواهد امروز دوباره بیایم تا رافائل یا همان دور و برها و پاکت را تحویلاش دهم. همچین آنتن درستحسابی هم نداشت و من مفهوم جملهاش را از میان یکعالمه کلمات بریده و نصفهنیمه گرفته بودم: «نه. آنجا نه. اگر میشود عصر بیایید یکجایی طرفهای پارک دانشجو.» صدگرم قهوه سفارش داده بودم و بینَش هم پرسیده بودم: «کجا دقیقاً؟» و بعدش مکالمه قطع شده بود. بیرون مغازه، وقتی حس میکردم روی لباسهایم گرد قهوه نشسته و با هر تکان خردهریزهایش، بوی تندش میپاشد دور و برم، دوباره زنگ زده بود: «خیابان پشت پارک را تا انتها بیایید پایین، سر نوفل. متوجه شدید منظورم کجاست؟» حواسم خوب جمع نبود، اما گفته بودم پیدایش میکنم درهرحال. کاری نداشتم غروب. یعنی، کاری داشتم که میدانستم عصر تهش است.
فهرست مطالب کتاب
مسافر سهروردی
سونو
آنها زندگی سختی را روی پیراهنهایشان نقاشی کردند...
این جور درنمیآید، لااقل با ذهن من...
دیدار با کریستوفر پلامر
اسمت را بنویس
جایی با تو
این سؤالی که همیشه توی سرت هست
میدانی هر سال چند نفر خودشان را از پل گلدنگیت پرت میکنند پایین؟
خیس شدن زیر باران
سلام مرا به هیث لجر برسان
کافهکتاب آنسه
دختری با بهار توی چشمهایش
بلکاوت
هری کثیف
پرواز بر فراز آشیانهی فاخته
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب از پنجشنبهها متنفرم |
نویسنده | مهران نجفی |
ناشر چاپی | انتشارات نگاه |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 216 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-376-023-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |