معرفی و دانلود کتاب اربابها
برای دانلود قانونی کتاب اربابها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اربابها
ماریانو آزوئلا یکی از بزرگترین چهرههای ادبی مکزیک در کتاب اربابها، دوران حاکمیت دیکتاتورترین و بیرحمترین رئیسجمهور کشورش را به تصویر میکشد. او که خود تجربهی زیست در این دوره را داشته، به خوبی توانسته است فضای خفقان و سیاه آن تاریخ را به نمایش بگذارد.
دربارهی کتاب اربابها:
داستان رمان پیشرو در دوران ریاستجمهوری فرانسیسکو مادرو طی سالهای 1911 تا 1913 میگذرد، آن هم بعد از انقلاب موفقی که موجب برکناری رئیسجمهوری قبلی شد. در این زمان که جامعهی مکزیک چشمانداز روشن و رو به پیشرفتی را پیش روی خود داشت، خانوادههایی همچون تاجران و بانکداران و مالکان زمین به روی کار میآیند، مردم را زیر سلطهی خود قرار میدهند، از آنان بهرهکشی میکنند و هر روز به ثروتشان میافزایند؛ کسانی که برای تحکیم کردن موقعیت و حفظ منافع خود از هیچ کار ناشایست و خبیثانهای دست نمیکشند.
به همین خاطر با حاکم بودن جو استبداد در این سرزمین، مردم به اجبار از اربابها اطاعت میکنند؛ زیرا فرمان نبردن از دستورات آنان و اعتراض به اعمال غیرانسانی و وحشیانهای که انجام میدهند، عاقبت خوبی برایشان به دنبال ندارد.
بخش زیادی از داستان اربابها (The Bosses) به زندگی دو نفر از شجاعترین و صادقترین مردمان این سرزمین با نامهای دون خوانتیتو و رودریگز میپردازد. اربابان بیرحم و بیوجدان میکوشند زندگی این دو مرد را نابود کنند. دون خوانیتو یک تاجر موفق و محبوب است که از محل زندگیاش دزدیهای زیادی صورت میگیرد و رودریگز هم یک منشی آرمانگراست که شهامت اعتراض کردن به اربابان را به خود میدهد. اربابان سنگدل و بیشرافت تمام سعیشان را به کار میگیرند این دو را نزد اهالی دیگر سرزمینشان خراب کنند تا بتوانند آسانتر و بدون هیچ مشکلی به اهدافشان برسند.
بار عمدهى داستان بر دوش رودریگز است، روشنفکرى شاعرمنش و منزوى که برخلاف همشهریان رادیکالش مىاندیشد و تنها مغز روشناندیش و تیزهوش شهر به شمار مىرود. رودریگز نجیبترین و درخشانترین قهرمان آثار آزوئلاست، شخصیتى شگفتانگیز، با رفتارى بهلولوار، نومید از نوع بشر و سرشار از ترحم و علاقه نسبت به سگها و گربههاى ولگرد.
ماریانو مازوئلا (Mariano Azuela) که خودش هم در زمان ریاستجمهوری مادرو، شهردار لاگوس دمورنو بوده است و به خوبی با سختیها و تاریکیهای زندگی مردمان عادی آشنایی داشت، سعی میکند بیپروا همهی اعمال وحشیانه و بیرحمانهی حکومت او را با زبان و لحنی تیز و گزنده همراه با کمی طعنه و شوخی روایت کند.
هرچند قلم نویسنده نسبت به اربابان و ستمگران بسیار تند و تیز است، با این حال نسبت به شخصیتهای دیگر مهرورزانه و مهربانانه مینویسد. کاراکترهایی چون خوان بینیاس خواربارفروش سادهلوح، همسر خیرخواهش و فرزندانش که قربانیان این حکومت هستند، همگی به ناچار در قطب مخالف اربابان حضور دارند. همچنین نویسنده کاراکترهای رمانش را با همهی نقطه ضعفهایشان نشان میدهد و مخاطب را به آنان علاقهمند میکند، حتی به همین خواربارفروش سادهای که با وفاداری کورکورانه و بیهودهی خود به اربابها، جان خود و خانوادهاش را به خطر میاندازد.
کتاب اربابها برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای تاریخی و اجتماعی علاقهمند هستید، این رمان را از دست ندهید.
با ماریانو آزوئلا بیشتر آشنا شویم:
ماریانو آزوئلا نویسنده و پزشک مکزیکی بود که بیشتر به خاطر داستانهای تخیلی خود از انقلاب مکزیک در سال 1910 شهرت داشت. او اولین رماننویس انقلابی به شمار میرود که بر روشنفکران معترض و اهالی قلم دیگر نیز تأثیر گذاشت. آزوئلا مقالاتی نیز در حوزه تئاتر و نقد ادبی نوشت. مضامین اغلب آثار او درباره سیاست و نظامیگری است.
در بخشی از کتاب اربابها میخوانیم:
آن شب دون خوان بینیاس، وقتى داشت از سر کورهى آجرپزى برمىگشت، سر راهش به منزل خانوادهى دل یانو، در لاباندرا مکزیکانا توقف کرد.
«دون تیموتئو، بیا برویم به خانوادهى دل یانو سرسلامتى بگوییم.»
«من اصلاً به فکرش هم نبودم، دون خوان.»
«اما آخر مرد، خانوادهى دل یانو از زمین تا آسمان با مردم عادى فرق دارند. کیست که به آنها مدیون نباشد؟»
دون تیموتئو شانهاى بالا انداخت: «مدیون که چه عرض کنم. اما خب، مىآیم. هرچه نباشد، دون ایگناسیو و من همشاگردى بودهایم. فقط دون خوان، آدم وقتى فقیر است، از فقر خودش خجالت مىکشد.»
دون خوان بازویش را گرفت و او را با خود برد.
درست وقتى جلو درِ خانه رسیدند، دون خوان دید کفشهایش به گل و آهک آلوده است و لباس کارش را هم عوض نکرده. کفشها را با پشت پاچههاى شلوارش پاک کرد و یقه و پایین کت و جلو شلوارش را محکم با دست تکاند. احساس کرد حالا سر و ظاهر کم و بیش معقولى پیدا کرده است. نور داخل خانه چشمهایش را مىزد، در نتیجه نتوانست مهمانانى را که با لباس عزا در راهرو ایستاده بودند تشخیص دهد. به یکىشان نزدیک شد و گفت: «ببخشید. ممکن است بفرمایید... اتاق مردها...»
«اوه، دون خوان، شمایید؟ اتاق مردها؟ از این طرف!»
لارا روخاس بازوى دون خوان را گرفت و ناگهان او را به میان اتاقى هل داد که مخصوص خانمها بود. دون خوان دستپاچه شد، زبانش بند آمد و همانطور دست در جیب هاج و واج ماند. لارا روخاس، که بهزور جلو خندهاش را گرفته بود، شتابان از اتاق بیرون آمد. دونخوان، شرمزده و ناراحت، عقبعقب از اتاق خارج شد، درست موقعى که دون ایگناسیو، دون برنابه و پدر خرمیا از کتابخانه بیرون مىآمدند تا کشیش محل را بدرقه کنند.
فهرست مطالب کتاب
یادداشت مترجم
بخش نخست: نظام قدیم
بخش دوم: شکاف
بخش سوم: خشم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اربابها |
نویسنده | ماریانو آزوئلا |
مترجم | سروش حبیبی |
ناشر چاپی | نشر ماهی |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-209-328-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |