معرفی و دانلود کتاب یک نفس فاصله
برای دانلود قانونی کتاب یک نفس فاصله و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب یک نفس فاصله
کتاب یک نفس فاصله، نوشتهی طاهره خدادادیان، زندگی دختری به نام ستاره را روایت میکند که بیشتر روزهای عمر خود را در محیط راکد خانه سپری کرده است. او دیگر از بیتجربگی و در قیدوبند دیگران بودن خسته شده و میخواهد قدم به اجتماع بگذارد. اما در این مسیر موقعیتهای تازهای پیش روی او قرار دارند که میتوانند او را با رویدادهای تلخی مواجه کنند.
دربارهی کتاب یک نفس فاصله
ستاره دختری بیتجربه، با آرزوهای بسیار است که در شرایطی دشوار، با مادر بیمارش زندگی میکند. او که سالهای جوانیاش را در اسارت دیوارهای خانه سپری کرده، معنای زندگی را بهکلی از یاد برده است. در رمان یک نفس فاصله، شاهد افکار ازهمگسیختهی دختری هستیم که از سوی مادرش امیدی دریافت نمیکند. درواقع، حسی که از مادرش (صمیمیترین فرد در زندگی ستاره) به او القا میشود، اغلب با نوعی بدبینی و ناامیدی همراه است. گویی از نظر او هیچ آیندهی روشنی پیش روی آنها قرار ندارد. ستاره اما میخواهد برای گشودن درهای بستهی زندگی خود تلاش کند.
تبعیض جنسیتی، نگاه سودجویانهی جامعه و غلبهی سنتهای دستوپاگیر از جمله معضلاتیست که اغلب در رمانهایی با موضوع زنان منعکس میگردند و نشاندهندهی فشار روانی جامعه بر موجودیت زن است. مسائلی که شخصیت این رمان نیز کمو بیش با آنها دستوپنجه نرم میکند و در مسیر خود تجربههایی نهچندان دلچسب را برای او رقم میزنند.
کتاب حاضر از سوی نشر البرز منتشر شده و از دیگر آثار طاهره خدادادیان میتوان به کتابهای «مرا به تقدیر بسپار» و «روناک» اشاره کرد.
کتاب یک نفس فاصله مناسب چه کسانی است؟
این کتاب به علاقمندان به رمانهای اجتماعی با موضوع زنان توصیه میشود.
در بخشی از کتاب یک نفس فاصله میخوانیم در بخشی از کتاب یک نفس فاصله میخوانیم
ستاره کلافه شده بود. هیچ دلش نمیخواست مادر گذشتهشان را برای فردی غریبه بازگو کند. چندباری ملتمسانه با گفتن: «نه مامان!» کوشید کلامش را قطع کند، ولی نرگس بی توجه به او، ادامه میداد: «کار به جایی کشید که شوهرم از ترس جرئت نمیکرد پاشو از خونه بیرون بذاره. آبرومون توی در و همسایه رفته بود. شوهرم چند وقتی فراری شد. رفت یکی از این شهرستانهای اطراف بلکه به خیالش تا برمیگرده آبها از آسیاب میافته، اما طلبکارها دست بردار نبودن. هرچی داشتیم و نداشتیم فروختیم و دادیم بهشون، ولی باز هم راضی نشدن. میگفتن باید طلبشون کامل صاف بشه یا بره زندان. شوهرم که دیگه همهچی رو از دست داده بود و امید به جایی نداشت، خودش رو کشت. واسهی همینه که میگم پسر شما هم آیندهی خوبی نداره.
زن که تا آن لحظه ساکت و بهتزده بود، گویی شنوندهی قصهای عجیب باشد، با شنیدن جملهی آخر نرگس یکباره براق شد و با غیظ گفت: «دور از جونش. این چه حرفیه خانم؟ پسر منو با شوهر خودت مقایسه نکن». سپس، درحالی که برمیخاست، غرولندکنان گفت: «منو باش اومدم خونهی کی واسهی... اینم از همسایگی! مردم چه بیملاحظه شدن! زودتر برم تا بیش از این لیچار بارم نکردن». نرگس که انگار خودش نیز متوجه حرفهایی نشده بود که لحظههایی پیش بر زبان آورده بود، گفت: «چایی تون رو نخوردین، من که حرف بدی نزدم. چرا بهتون برخورد؟»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب یک نفس فاصله |
نویسنده | طاهره خدادادیان |
ناشر چاپی | نشر البرز |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 827 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-9876-47-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |