معرفی و دانلود کتاب من و لیلا
برای دانلود قانونی کتاب من و لیلا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب من و لیلا
کتاب من و لیلا نوشتهی حجت یکتا روایتی تلخ و تکاندهنده از زندگی در روستایی دورافتاده را به تصویر میکشد. داستان با ظرافت به مسائلی چون ازدواج اجباری، خشونت خانگی و تبعات آن میپردازد. نویسنده با قلمی روان و توصیفات دقیق، خواننده را به دنیای شخصیتهایش میبرد و او را با چالشهای زندگی روستایی و سنتهای ناکارآمد روبرو میکند.
دربارهی کتاب من و لیلا
گاهی زندگی درست در همان لحظاتی شکل میگیرد که انتظارش را نداریم. در میانهی روزمرگیهای عادی، ناگهان چیزی رخ میدهد که انگار دنیا را زیرورو میکند. همهی ما این لحظات را تجربه کردهایم؛ آن لحظاتی که یک اتفاق کوچک، یک نگاه، یا یک گفتوگو ناگهان جهانمان را تغییر میدهد. کتاب من و لیلا نوشتهی حجت یکتا، داستانی است که همین لحظهها را برایتان زنده میکند. داستانی که در ظاهر ساده است اما در عمقش پر از پیچیدگیهای انسانی و احساسی است.
داستان در مرکز خود روایتی عاشقانه دارد، اما نه از آن نوع عاشقانههایی که کلیشهای به نظر میرسند. عشق در کتاب من و لیلا واقعی و ملموس است؛ مثل هوایی که در اطرافتان جریان دارد. این عشق حکایتی است از تقابل احساسات با واقعیتهای زندگی. لیلا شخصیتی است که به نظر میرسد از میان کتابها خارج شده و کنار شما نشسته است. او زنی است که با تمام پیچیدگیها و چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکند. این داستان، داستانی از درهمتنیدگی روحها و ذهنها است؛ جایی که عشق تنها پاسخی برای رهایی از بحرانها نیست، بلکه خود بحران است.
اگر به دنبال داستانی هستید که نهتنها شما را سرگرم کند، بلکه شما را به فکر وادارد، کتاب من و لیلا انتخاب مناسبی است. حجت یکتا با خلق این اثر، داستانی به ما ارائه میدهد که سوالات متعددی در ذهنمان ایجاد میکند. کتابی که بارها و بارها بعد از خواندن، به آن بازخواهید گشت و در آن نکات جدیدی پیدا خواهید کرد. این کتاب توسط انتشارات پارس تاک منتشر شده است.
کتاب من و لیلا برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب من و لیلا برای علاقهمندان به رمانهای اجتماعی و عاشقانه، افرادی که به تحلیل روابط انسانی و تاثیر شرایط محیطی بر زندگی افراد علاقه دارند، و کسانی که به دنبال داستانهای عاطفی پیچیده و واقعگرایانه هستند، مناسب است.
در بخشی از کتاب من و لیلا میخوانیم
- نترس، نترس فرهاد. تو فقط همین جا بمان و نگاهت به در اتاق باشد. کسی را دیدی بیرون آمد، سوت بزن تا فرار کنیم.
شیرزاد خیلی آرام کلون در چوبی را کشید و کمی لای در را باز گذاشت تا اگر سر و صدایی شد از در حیاط فرار کنند. گونیها را از دست فرهاد گرفت و به طرف انباریِ گوشۀ حیاط به آرامی قدم برداشت.
بعد از رسیدن به پشت درِ انباری، چفت آن را آهسته انداخت و داخل شد. فضای داخل انباری خیلی تاریک بود. شیرزاد کبریتی از جیبش بیرون آورد و کشید. انباری لحظهای روشن شد.
شیرزاد تاپوی گِلی آرد را در انتهای انباری دید. فوری شعلۀ کبریت را فوت کرد و به طرف تاپو رفت. کنار تاپو نشست و درِ گونی را زیر دریچۀ آن قرار داد و به آرامی آن را باز کرد.
گونی تا نصفه از آرد پُر شد. درِ تاپو را بست و از جایش بلند شد. آردهایی که روی زمین کنار تاپو ریخته شده بود را با کف گالشهایش به اطراف پخش کرد. حتی لحظهای نشست و جلوی تاپوی گِلی را محکم فوت کرد تا رَدی از آردهای ریخته شده نمانده باشد.
شیرزاد به طرف درِ چوبی انباری آمد. از لای در به داخل حیاط سَرک کشید. نگاهی به فرهاد که مثل مترسک در تاریکی گوشۀ حیاط ایستاده بود انداخت. دوباره برگشت و کبریت را از جیبش بیرون آورد و کشید. سری به اطراف چرخاند و فوری به شعلۀ کبریت فوت کرد.
به طرف چند گونی حبوبات گوشۀ انباری رفت و آنها را کورمال کورمال لمس کرد. پر از حبوبات بودند.
شیرزاد دستش را داخل دو گونیِ نصفه حبوبات بُرد. دستش نخود و عدسها را لمس کرد. فوری گونی خالی را کنار گونیِ نخود گذاشت و با دستانش تند تند از نخودها داخلش ریخت.
از داخل گونی عدس هم مقداری روی نخودها ریخت و آن را تا نصفه پُر کرد. گونی نخود و عدس را از زمین بلند کرد، نمیخواست خیلی سنگین شود تا برای بردنش مشکلی پیش نیاید.
شیرزاد دستش را کنار گونیها روی زمین انباری کشید و دانههای ریخته شده را با عجله جمع کرد و درون گونیاَش ریخت. نمیخواست رَدی به جا بگذارد.
پشت به درِ انباری ایستاد و دوباره کبریتی روشن کرد و سری چرخاند. داخل یک جعبه چوبی که کف آن کاه ریخته بودند، پر از تخممرغ محلی بود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب من و لیلا |
نویسنده | حجت یکتا |
ناشر چاپی | انتشارات پارس تاک |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 258 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-90580-2-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |