معرفی و دانلود کتاب گلسنگها
برای دانلود قانونی کتاب گلسنگها و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب گلسنگها
کتاب گلسنگها داستانی مرموز و پرکشش از رابطهی عجیب میان دو خواهر همسان است. باربارا شیبلی، نویسندهی این رمان، ایدهای متفاوت را دستمایهی داستانی خود قرار میدهد. آنا و خواهر عکاسش لتا، دوقلوهایی با ویژگیهای مشابهاند، همهی جزئیات دربارهی ظاهر آن دو کاملا یکسان است، همهی جزئیات جز یک نشانهی کوچک. اما ماجرا وقتی آغاز میشود که در عکسها لتا بهگونهای غیرعادی، خبری از این نشانهی کوچک نیست. این کتاب موفق به دریافت جایزهی گدوک شده است.
دربارهی کتاب گلسنگها
در یک اثر تحسینشده از نویسندهی آلمانی، یعنی باربارا شیبلی (Barbara Schibli)، آمادهی رویارویی با ماجراهای غافلگیرکننده باشید! صاحب این اثر جذاب، با نگاه منحصربهفرد خود، به سراغ موضوع مهم «هویت» میان انسانها خواهد رفت. داستان گلسنگها (Flechten) روایتی از زندگی دو خواهر همسان است که گرچه در ظاهر با هم مو نمیزنند، اما جهان را از قابهایی بدون شباهت دنبال میکنند و همین تفاوت عمیق است که روزی به ماجرایی جنجالبرانگیز برای آنها تبدیل میشود.
آنا دختری جوان و عاشق طبیعت و زیستشناسیست. سرنوشت او بهگونهای ناخواسته، به خواهر دوقلویش یعنی لتا گره خورده. لتا برخلاف خواهر خود، از دنیای علم سر درنمیآورد و در عوض، ذهن خود را وقف هنر عکاسی کرده. کودکی آنا و لتا، گرچه در کنار یکدیگر سپری میشود، گذشت زمان فاصلهی بیشتری بین این دو خواهر میاندازد و هرکدام را برای حرفه و علاقهای، به سمت و سویی متفاوت میکشاند. حالا یکی از خواهران در زوریخ به تحقیق روی گلسنگها مشغول است، بهجمعآوری نمونههای گیاهی میپردازد و دنیا را از زاویهی لنز میکروسکوپ خود میبیند. و اما دیگری در شهر ترویزو وقت خود را به عکاسی میگذراند، عکسهایی را که از خانوادهی خود گرفته کنار هم میگذارد و با لنز دوربین به دنیای بیرون نگاه میکند. اما فاصلهی آنا و لتا تنها به سلایقشان محدود نمیشد. با این که این دو خواهر تقریباً در همهی اجزای صورت شبیه به هم بودند و چهرههایی غیرقابلتشخیص از یکدیگر داشتند، اما تنها تعداد کمی از نزدیکان از تفاوت ظاهری کوچکی که بین این دو خواهر وجود داشت، باخبر بودند؛ نشانهی کوچکی که به ظاهرِ آنا و لتا هویتی جداگانه میبخشید و تشخیص چهرهشان را در عکسها ممکن میکرد.
اما جنجال داستان گلسنگها از جایی شروع میشود که آنا از دورهی تحقیقات خود بر گلسنگها باز میگردد. او از زونیخ راهی ترویزو شده تا از نمایشگاه جدید عکس خواهرش دیدن کند، اما در همان موقعیت است که آنا متوجه آن اتفاق عجیب و غیرعادی میشود. موضوعی مرموز میان عکسهای خانوادگی آنها به چشم میخورد. در عکسهایی که لتا از خواهر خود آنا گرفته، خبری از آن نشانهی کوچک نیست، همان نشانهای که هویت آنا را از لتا متمایز میکند. همین موضوع، سرآغاز ماجراهای عجیبتری در روابط بین این دو خواهر خواهد شد. چرا که آنا خیال میکند خواهرش لتا قصد دارد حضور او را از گذشته محو کند، و شاید هم خیال بیراهی نباشد.
رمان گلسنگها، به عنوان اولین رمان نویسندهی خود، بازنمای کامل و جذابی از موضوع هویت افراد و همچنین تعریف آن در جهانی مدرن را به مخاطبان نشان میدهد.این کتاب اولینبار در سال 2017 منتشر شد و نسخهی فارسی آن با تلاش انتشارات کتاب کوچه و ترجمهی خوب منیژه نصیری به دست علاقهمندان دنیای داستان رسید.
جوایز و افتخارات کتاب گلسنگها
- برندهی جایزهی ارتقا ادبیات گدوک (GEDOK) در سال 2017
- برندهی جایزهی Studer/Ganz برای بهترین دستنویس منثور منتشرنشده در سال 2016
نکوداشتهای کتاب گلسنگها
- رمانی کوتاه که نمایی وسیع از جهان را به روی مخاطب میگشاید. (ژانت ویلاچیکا)
- باربارا شیبلی در اولین رمان خود نسخهای خاص از جستوجوی هویت را خلق میکند. او در به تصویر کشیدن هنرمندانهی رهایی از خود موفق است. (روزنامهی نیوزوریخ)
کتاب گلسنگها برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب را به علاقهمندان دنیای داستان و رمان و همچنین دوستداران روایتهای مرموز، رازآلود و متفاوت پیشنهاد میکنیم.
با باربارا شیبلی بیشتر آشنا شویم
باربارا شیبلی (متولد 1975) نویسنده، روزنامهنگار و مدرس نویسندگی اهل آلمان است. او تحصیلات خود را در رشتهی روزنامهنگاری و ادبیات آلمانی و ایتالیایی به پایان رساند و سالهای زیادی را در زونیخ و شهرهای مختلف سوئیسیزبان گذراند. باربارا شیبلی همچنین عضو انجمن نویسندگان سوئیس است و به تدریس درس انشا و نگارش میپردازد. او در اولین تجربهی رماننویسی خود برای کتاب «گلسنگها» موفق به دریافت نقد و نظرات و همچنین افتخارات ادبی مختلف همچون جایزهی گدوک در بخش ارتقای ادبی شد. باربارا شیبلی اکنون در کانتون آرگائو زندگی میکند.
در بخشی از کتاب گلسنگها میخوانیم
اولینبار است که بهتنهایی به قبرستان میروم. وقتی مادربزرگ هنوز زنده بود، همراهش میرفتم. بعضی وقتها گلدانهایی با گیاهان تازه، بیل و سطل میبردم. لتا جلوی در به دیوار قبرستان تکیه میداد و مثل تماشاچی ما را از توی دوربینش زیر نظر میگرفت و هرازچندگاهی عکس میانداخت. گاهی اوقات مثل آهویی ترسو کمی نزدیکتر میآمد، انگار که میترسید کسی با او حرف بزند. مادربزرگ قبرها را تمیز میکرد، انگار که کرتهای باغچهاش باشند؛ با عشق و علاقه و نه از روی وظیفه. او با قدمهای کوچک از بین قبرهایی حرکت میکرد که در بیشترشان مردمی خوابیده بودند که با آنها صمیمی بود؛ همسایهها، همدورهایها و همکلاسیها. این عده مدام بهخاطر آنهایی که قبل از او فوت میکردند کمتر میشد. او دقیقا میدانست کجا قرار است دفن شود. جایش مشخص بود؛ کنار پدربزرگ در قبر خانوادگی. پدربزرگ هیچوقت برای سنگ قبرش چیزی نگفته بود، اما برعکس مادربزرگ دقیقا میدانست چه چیزی میخواهد. مادربزرگ گفته بود «هیچ تندیس و نقش برجستهای؛ هیچ تصویر گوزن و جغد یا هر حیوان دیگری روی قبر نمیخواهم. هیچ ادامهی زندگیای در هیبت و روحی دیگر را که دوباره راه برود، نمیخواهم.» او نمیخواست روح سرگردان باشد. به اندازهی کافی دنیا را گشته بود. در نامهی خداحافظی نوشته بود که زندگیاش پر از هیجان بود و سپاسگزار است که با اینهمه خاطره میتواند دنیا را ترک کند، اما دیگر کافی است و او همسرش، قطب آرامش زندگیاش را در زندگی کم دارد. همچنین نوشته بود که تصویری از خودش روی سنگ قبر میخواهد؛ تصویری که میخواست، ضمیمهی نامه بود.
آن عکسی بود که لتا یک یا دو سال قبل از او انداخته بود. او در این عکس میخندید و دندانهایش پیدا بود. حالا این عکس به شکل بیضی روی سنگ قبرش حک شده است.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب گلسنگها |
نویسنده | باربارا شیبلی |
مترجم | منیژه نصیری |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوچه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 177 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-226-0937-80-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی خارجی |