معرفی و دانلود کتاب کشف سوسیس کاری

معرفی کتاب کشف سوسیس کاری

کتاب کشف سوسیس کاری نوشته‌ی نویسنده‌ی شهیر آلمانی اووه تیم، شما را به حال و هوای جنگ جهانی دوم و اتفاقات تلخ آلمان می‌برد. اووه تیم با روایت مردی که به دنبال کودکی و گذشته‌ی خود می‌گردد شما را با ویرانی‌های جنگ، هیتلر، کشته شدن یهودیان بی‌گناه و پشتکار زنی سوسیس فروش در آن زمان طاقت فرسا آشنا می‌کند.

درباره‌ی کتاب کشف سوسیس کاری:

این کتاب یکی از شاهکارهای اووه تیم به شمار می‌رود؛ کتابی که به بیست زبان دیگر در دنیا به چاپ رسید، از سال 1996 بی‌وقفه در شهرهای مختلف آلمان روی صحنه‌ی تئاتر به نمایش درآمده است و به عنوان یک متن ادبیِ تحسین‌برانگیز در مدارس تدریس می‌شود. همچنین پاییز 2007، با اقتباس از این کتاب یک فیلم سینمایی نیز ساخته شده است.

نویسنده در کتاب کشف سوسیس کاری (Die entdeckung der currywurst) فضای جامعه آلمان را در سال‌های 1948 - 1945 به خوبی نشان می‌دهد. وی با دقت و ریزبینی آنچنان حوادث را به تصویر می‌کشد که اثر آن سال‌ها در ذهنتان باقی خواهد ماند. این کتاب داستانی‌ست بسیار تفکر برانگیز که هر یک از شخصیت‌های آن گوشه‌ای از زندگی مردم و تفکر حاکم بر جامعه‌ی آلمان را در دهه‌ی چهل یادآور می‌شوند.

این رمان از ماه‌های آخر جنگ جهانی دوم شروع می‌شود و تا سال‌های پایانی دهه‌ی پنجاه میلادی ادامه می‌یابد. نویسنده در این اثر تصاویری از آلمان در حال فروپاشی، گرسنگی مردم و ویرانی زندگی‌هایشان را نشان می‌دهد. این نکته را بدانید که اووه تیم طرف نازی‌ها را هرگز نمی‌گیرد و همیشه طرفدار حقوق مردم است. او در پی به تصویر کشیدن درد و رنج مردم در طی آن سال‌های جنگ قصد دارد تا به زندگی زنی اشاره کند که در میان آن همه ویرانی راه درستی را انتخاب کرده بود؛ زنی میانسال که در دکه‌ای، سوسیسی خوشمزه و مخصوص برای کسب درآمد می‌فروخت و بعدها به سوسیس کاری معروف شد.

راوی اصلی این کتاب مردی است که در جستجوی گذشته‌ی دورش به دنبال روزهای کودکی‌اش می‌گردد، دقیقاً زمانیکه کنار خیابان در هامبورگ از زنی سوسیس کاری می‌خرید. او هم اکنون به خانه‌ی سالمندان شهر هامبورگ آمده است تا او را پیدا کند. اووه تیم در این کتاب شما را با زندگی سربازی فراری، کشتار یهودیان بی‌گناه توسط هیتلر، ویرانی‌های جنگ، جیره‌بندی مواد غذایی، درگیری‌ها، خیانت و پشتکار زنی که در نهایت موفق به کشف سوسیس کاری شد، آشنا می‌کند.

در کل کتاب کشف سوسیس کاری از رمان‌های بسیار ارزشمند ادبیات معاصر آلمان است که یکی از اتفاقات مهم این کشور را در گذشته به تصویر می‌کشد.

کتاب کشف سوسیس کاری برای چه کسانی مناسب است؟

اگر می‌خواهید با ادبیات معاصر آلمان و وقایع جنگ جهانی دوم آشنا شوید، خواندن این کتاب برای شما لذت بخش خواهد بود.

با اووه تیم بیشتر آشنا شویم:

اووه تیم (Uwe Timm)، نویسنده‌ برجسته‌ی آلمانی در شهر هامبورگ چشم به جهان گشود و در رشته‌ زبان و ادبیات آلمانی و فلسفه در دانشگاه‌های مونیخ و پاریس با کسب مدرک دکتری تحصیلات خود را به پایان رساند. در حال حاضر بیش از 20 کتاب داستانی و شعر از او منتشر شده که اغلب آن‌ها به زبان‌های زنده‌ جهان ترجمه ‌شده‌اند. اوج شکوفایی این نویسنده‌ درخشان در دهه‌ 90 میلادی بود.

اووه در سال‌های فعالیتش توانست سه جایزه‌‎ ادبی «توکان» از آلمان و «پرمیوناپولی» و «پرمیوموندلو» را از کشور ایتالیا دریافت کند. از دیگر جوایز او می‌توان به جایزه‌ ادبی شهر برمن، جایزه‌ ادبی شوبارت، جایزه‌ ادبی یاکوب واسرمن و جایزه‌ ادبی آکادمی هنرهای زیبای مونیخ نیز اشاره کرد. کتاب‌های او به خاطر ارزش ادبی بالایش در مدارس آلمان به دانش‌آموزان تدریس می‌شود و تعدادی از کتاب‌های او هم به فیلم سینمایی تبدیل‌ شده‌اند. آثاری مانند دام‌گستر، شب تولد یحیی نبی و کشف سوسیس کاری او را به شهرتی جهانی رساندند.

در بخشی از کتاب کشف سوسیس کاری می‌خوانیم:

تقریباً دوازده سال و اندی پیش، آخرین‌بار در دکه‌ی خانم بروکر یک سوسیسِ کاری خوردم. دکه‌ی ساندویچ‌ فروشی در گروس‌نوی‌ مارکت، میدانی در محدوده‌ی بندر بود؛ بادخیز، کثیف و سنگ‌ فرش‌ شده. چندین درخت بی‌قواره و نامرتب در آن حوالی است، یک توالت ‌عمومی و سه دکه که محل ملاقات الکلی‌هایی است که از دبه‌های پلاستیکی، شراب قرمز الجزایری می‌نوشند. سمت غرب، نمای شیشه‌ای سبز خاکستری یک شرکت بیمه دیده می‌شود و پشت آن، کلیسای میشاییل است که برج آن بعد از ظهرها بر این میدان سایه می‌اندازد. این منطقه در خلال جنگ به‌ شدت بمباران شد و آسیب دید. فقط چند خیابان سالم ماند و در یکی از خیابان‌ها، خیابان برودِر، یکی از عمه‌هایم زندگی می‌کرد که در کودکی زیاد به دیدنش می‌رفتم؛ البته مخفیانه. پدرم مرا از این کار منع کرده بود. به این محله «مسکوِ ‌کوچک» می‌گفتند و محله‌ی بدنام هم از این‌جا زیاد دور نبود.

بعدها، هربار که به هامبورگ می‌آمدم، به این منطقه سر می‌زدم، از خیابان‌ها عبور می‌کردم، از کنار خانه‌ی عمه‌ام که سال‌ها از فوتش می‌گذشت، و بالاخره و این دلیل اصلی بود در دکه‌ی ساندویچیِ خانم بروکر یک سوسیسِ کاری می‌خوردم.

خانم بروکر طوری سلام می‌کرد که انگار همین دیروز آن‌جا بوده‌ام. «همان همیشگی؟»

ابزار کار او یک ماهی‌تابه‌ی چدنی بود.

گاهی وزش باد شدید قطرات پودرمانند باران را می‌کوبید زیر سقفِ نازک؛ برزنتی سبز خاکستری، ولی تا حدی سوراخ‌سوراخ‌ که باید دوباره روی آن نایلون کشیده می‌شد. خانم بروکر در حالی‌که توریِ سیب‌زمینی‌های سرخ‌ شده را از روغن داغ بیرون می‌آورد، می‌گفت «ماندن در این‌جا دیگر فایده ندارد.» و تعریف می‌کرد که چه کسانی از این محل اثاث‌کشی کرده و چه کسانی از دنیا رفته‌اند؛ نام‌هایی که برایم کاملاً ناآشنا بودند، یا دچار سکته‌ی مغزی، زونا و دیابت بزرگ‌سالان شده بودند، یا مدت‌های مدیدی بود که در قبرستان اولسدورف آرمیده بودند. خانم بروکر هنوز در همان ساختمانی زندگی می‌کرد که سابقاً عمه‌ام آن‌جا بود. «نگاه کن!» دست‌هایش را مقابلم دراز می‌کرد و آن‌ها را آهسته برمی‌گرداند. بند انگشتانش ورم کرده بود. «نقرس است. چشمانم هم دیگر نمی‌بینند.» مثل هر سال می‌گفت «سال دیگر دکه را برای همیشه خواهم بست.» با گیره‌ی چوبی، یکی از خیارشورهایی را که خودش انداخته بود، از شیشه بیرون می‌آورد. «از همان کودکی هم دوست داشتی.» خیارشورها را مجانی می‌داد. «در مونیخ بدون ساندویچ چه می‌کنی؟»

«آن‌جا هم دکه‌های ساندویچ‌ فروشی هست.»

منتظر این جواب بود. چون بعد، و این هم بخشی از مناسک ما بود، می‌گفت «بله، ولی سوسیسِ کاری هم دارند؟»