معرفی و دانلود کتاب صوتی زمزمه‌های چرنوبیل

معرفی کتاب صوتی زمزمه‌های چرنوبیل

کتاب صوتی زمزمه‌های چرنوبیل نوشته سوتلانا آلکسیویچ، تاریخ شفاهی یک حادثه اتمی در روسیه کنونی را روایت می‌کند. این کتاب که برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 2015 است، پس از 29 سال از وقوع این فاجعه به بررسی این اتفاق می‌پردازد.

آلکسیویچ برای نگارش این کتاب با 500 نفر از شاهدان این فاجعه اتمی و هر فردی که به نحوی با این اتفاق در ارتباط بوده گفت‌وگو کرده و از زبان آن‌ها به تعریف ماجرا پرداخته است. تمامی قشرها مثل آتش‌نشان‌ها، سیاست‌مداران، فیزیک‌دان‌ها و مردم عادی در این گفت‌وگو شرکت کرده‌اند.

این کتاب صوتی به بررسی نحوه برخورد مردم با این اتفاق می‌پردازد و تأثیر این فاجعه بر زندگی و روان افراد آسیب دیده را نشان می‌دهد.

فاجعه چرنوبیل چگونه اتفاق افتاد؟

در تاریخ 26 آپریل سال 1986 فاجعه اتمی در نیروگاه هسته‌ای چرنوبیل به وقوع پیوست. طی این اتفاق میزان تشعشعات اتمی در بالاترین حد خود قرار گرفت و خبر از وقوع یک فاجعه انسانی داد. در حقیقت یک اشتباه بزرگ در راکتور نوع آر. بی. ام. کی در واکنش‌های متعدد و کنترل نشده توسط مدیران عملیاتی اتفاق افتاد. پس از رخ دادن این حادثه، آلاینده‌های رادیواکتیو به مدت 9 روز در هوا پخش شدند. میزان انتشار آن به حدی بود که به سرعت غرب اروپا و حتی آمریکا را دربرگرفت. با وجود وقوع حادثه‌ای با این وسعت و پراکندگی، حکومت شوروی اجازه پخش این خبر به بیرون از مرزهای خود را نداد. تمامی روستاها و شهرها تا مسافت 30 کیلومتری نیروگاه قرنطینه شدند. دو نفر در همان لحظه انفجار جان باختند، بیش از 5 میلیون نفر از این حادثه صدمه دیدند و حدود 5000 منطقه مسکونی آلوده شدند. با وجود گذشت سالیان دراز از این فاجعه، چرنوبیل همچنان قربانی می‌گیرد.

با سوتلانا آلکسیویچ بیشتر آشنا شویم:

سوتلانا آلکسیویچ روزنامه‌نگار و نویسنده در بلاروس و در سال 1948 به دنیا آمد. او بعد از گزارش‌نویسی‌های بسیار و آزمودن سبک‌های مختلف، سبک مورد علاقه خود یعنی وقایع‌نگاری مستند را پی گرفت.

او مستندنگاری‌های مختلفی از جمله جنگ چهره زنانه ندارد (مصاحبه با زنان حاضر در جنگ جهانی دوم)، پسران زینکی: صداهای شوروی از جنگی فراموش شده (روایت جنگ افغانستان و شوروی از زبان سربازان)، پسرانی از جنس روی، زمان دست دوم و آخرین شاهدان داشته است.

آلکسیویچ علاوه بر جایزه نوبل در سال 2015، جایزه کورت توخولسکی به پاس شجاعت و شرافت در نوشتن و جایزه تریومف را نیز دریافت کرده است.

از کتاب زمزمه‌های چرنوبیل اقتباس‌هایی به صورت فیلم سینمایی و سریال صورت گرفته است. سریال چرنوبیل خیلی زود در صدر سریال‌های برتر در سایت IMDB قرار گرفت.

در بخشی از کتاب صوتی زمزمه‌های چرنوبیل می‌شنویم:

دود از قیر سوخته‌ای برمی‌خاست که سقف را پوشانده بود. او بعدها گفت: «مثل این بود که در قیر مذاب راه می‌رفتیم.» آن‌ها سعی کرده بودند شعله‌ها را سرکوب کنند و با پا گرافیت‌های مشتعل را می‌کوبیدند... لباس مخصوصی به تن نداشتند؛ همان یونیفرم همیشگی را پوشیده بودند. هیچ‌کس به آن‌ها چیز خاصی نگفته بود. یک آتش‌سوزی اتفاق افتاده بود؛ فقط همین.

ساعت از چهار صبح گذشت و بعد، از پنج و شش. قرار بود ساعت شش به خانه‌ی پدر و مادرش برویم؛ برای کاشتن سیب‌زمینی. آن‌ها در زاپروژیا زندگی می‌کردند که با پریپیات چهل کیلومتر فاصله داشت. او کاشتن و شخم زدن را دوست داشت. مادرش همیشه به من می‌گفت که آن‌ها اصلا دل‌شان نمی‌خواسته که او به شهر بیاید؛ حتی برایش خانه‌ای پیش خودشان ساخته بودند. بعد به خدمت نظام فرا خوانده شد و در مسکو در بخش آتش‌نشانی خدمت کرده بود. وقتی برگشت گفت می‌خواهد آتش‌نشان بشود. فقط همین.

فهرست مطالب کتاب صوتی