معرفی و دانلود کتاب صداهایی از چرنوبیل
برای دانلود قانونی کتاب صداهایی از چرنوبیل و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صداهایی از چرنوبیل
کتاب صداهایی از چرنوبیل اثر نویسنده و روزنامهنگاری روسی سوتلانا آلکسیویچ است که در سال 2015 موفق به دریافت جایزهی نوبل شد. این کتاب روایتی پرتنش از یک حادثه اتمی است که در روسیه کنونی اتفاق میافتد.
سوتلانا آلکسیویچ (Svetlana Alexievich) در چهل سالگی با پانصد نفر از افرادی که شاهد این حادثه بودند، مصاحبه کرد؛ مصاحبهای که ده سال طول کشید. کتاب صداهایی از چرنوبیل (Voices from Chernobyl) اتفاقات متفاوتیست دربارهی افراد گوناگون که هر یک به نوبه خود با این واقعه درگیر بودند و مشکلات و سختیهای بسیاری را در این رابطه متحمل شدهاند.
موضوع اصلی کتاب صداهایی از چرنوبیل:
در حقیقت سوتلانا در این کتاب به چگونگی وقوع حادثهی چرنوبیل نپرداخته، بلکه از چشمان آسیب دیدگان واقعه به ماجرا مینگرد و به شرح دردها، زجرها، عواطف و زندگی این افراد میپردازد. چرنوبیل حادثهای ناگوار بود که در سال 1986 اتفاق افتاد و قربانیان زیادی گرفت. از کودکان گرفته تا افراد کهنسال، انسانهای بسیاری بودند که آرزوها و اهدافشان در پی یک اشتباه فنی از بین رفت و به افرادی بیمار و افسرده مبدل شدند.
چه بسیار والدینی که حتی فرزند مردهشان را نتوانستند برای آخرین بار در آغوش بگیرند و چه بسیار کودکانی که جایی به جز بیمارستان را نشناخته و ندیده بودند. اکنون پرسشی که شاید با مطالعه این کتاب در ذهن شما نقش بندد، این است که: آیا قربانی کردن میلیونها انسان و حیوان در ازای پیشرفت در علوم هستهای ارزشش را داشت؟ این پرسشی است که باید دانشمندان هستهای جوابش را بدهند.
با سوتلانا آلکسیویچ بیشتر آشنا شویم:
سوتلانا آلکسیویچ در سال 1948 دیده به جهان گشود. او با وجود فعالیتهای بسیار در زمینهی نگارش کتب مختلف با سبکهایی متفاوت، در آخر سبک مورد علاقهاش یعنی وقایعنگاری مستند را برگزید. آلکسیویچ به جز جایزه نوبل، جایزه کورت توخولسکی و تریومف را به پاس شجاعت و شرافتش در نوشتن دریافت کرده است.
بر اساس این کتاب فیلم سینمایی و سریالهای مختلفی ساخته شده که از میان آنها سریال چرنوبیل معروفترین و بهترین آنهاست. از دیگر آثار او میتوان به کتاب جنگ چهره زنانه، پسران زینکی: صداهای شوروی از جنگی فراموش شده و ... اشاره کرد.
در بخشی از کتاب صداهایی از چرنوبیل میخوانیم:
ساعات پایانی جمعه شب بود که این اتفاق رخ داد. آن روز صبح، هیچ چیز مشکوکی وجود نداشت. پسرم را به مدرسه فرستادم و شوهرم هم به آرایشگاه رفت. مشغول آماده کردن ناهار بودم که شوهرم از آرایشگاه بازگشت. او گفت: «به نظر میرسد که نیروگاه هستهای آتش گرفته. آنها میگویند که نباید رادیو را خاموش کنیم.» یادم رفت بگویم که ما در پریپیات نزدیک رآکتور زندگی میکردیم. هنوز هم میتوانم آن درخشش قرمز رنگ را ببینم. انگار رآکتور در حال تابش بود. این آتش معمولی نبود، نوعی آزاد شدن گازها بود. خیلی زیبا بود. هیچگاه چنین چیزی را حتی در فیلمها هم ندیده بودم. آن روز عصر همه به بالکنهایشان آمده بودند و آنهایی هم که نبودند به منزل دوستانشان رفته بودند. ما در طبقهی نهم زندگی میکردیم و دید بسیار فوقالعاده به رآکتور داشتیم. مردم بچههایشان را بیرون آورده بودند، آنها را بلند میکردند و میگفتند: «ببین! به خاطر بسپار!» و افرادی که در رآکتور کار میکردند، از قبیل مهندسین، کارگران و فیزیکدانان همگی در میان آن غبار سیاه ایستاده بودند، صحبت میکردند، نفس میکشیدند و شگفتزده شده بودند. مردم از اطراف با ماشین و دوچرخه به آن جا میرفتند تا از نزدیک همهچیز را ببینند. ما نمیدانستیم که مرگ میتواند تا این حد زیبا باشد، اما این آتشسوزی با بو هم همراه بود. بویش شبیه بوی پاییز و بهار نبود، بوی دیگری داشت، اما بوی خاک هم نبود. گلویم میسوخت و از چشمانم اشک میآمد.
تمام شب را نتوانستم بخوابم و صدای پای همسایهها را هم در راهرو میشنیدم که آنها هم نخوابیده بودند. آنها وسایلی را جابهجا میکردند، شاید داشتند وسایلشان را جمع میکردند. قرص سیترامون خوردم تا سردردم آرام بگیرد و بتوانم کمی بخوابم. صبح روز بعد از خواب بیدار شدم و اطرافم را نگاه کردم و احساس آن روزم را به خوبی به خاطر میآورم. احساس میکردم که چیزی درست نیست و چیزی برای همیشه تغییر کرده است. ساعت هشت صبح آن روز، نظامیان با ماسک ضدگاز تمام خیابانها را گرفته بودند. وقتی که آنها را با آن وسایل نقلیه نظامی در خیابانها دیدیم اصلاً نترسیدیم و برعکس آرامش هم پیدا کردیم. وقتی که ارتش اینجاست یعنی همهچیز درست خواهد شد. ما نمیدانستیم که آن «اتم کوچک صلحآمیز» میتواند انسانها را به کام مرگ بکشاند و اینکه انسان در برابر قوانین فیزیک بسیار بیدفاع است.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه مترجم
سرآغاز
بخش اول: سرزمین مردگان
تکگویی در مورد آنچه که میتوان در مورد مردگان و زندگان گفت
قصهی مردی که تمام زندگیاش را روی در نوشته بود
گروه سربازان آوازهخوان
ماجرایی در مورد اینکه تشعشعات چگونه در بدن بروز پیدا میکنند
داستانی در مورد آوازی بیکلام
داستانی در مورد وطن
ماجرایی در مورد ندامت و توبه
ماجرای کسانی که به خانهشان بازگشتند
بخش دوم: زمین زندگان
ماجرایی در مورد پیشگوییهای قدیمی
ماجرایی در مورد چشمانداز مهتاب
ماجرای مردی که دنداندرد داشت و در همان حال افتادن مسیح را دید
سه ماجرا در مورد یک گلوله
ماجرایی در مورد اینکه چرا نمیتوانیم بدون چخوف و تولستوی زندگی کنیم
ماجرایی در مورد فیلمهای جنگی
یک فریاد
ماجرایی در مورد یک ملت جدید
ماجرایی در مورد نوشتن برای چرنوبیل
ماجرایی در مورد دروغ و حقیقت
گروهی از مردم
بخش سوم: غافلگیری با غم
ماجرایی در مورد آنچه که نمیدانستیم: مرگ میتواند بسیار زیبا باشد
ماجرایی در مورد بیل و اتم
ماجرایی در مورد اندازهگیری
ماجرایی در مورد اینکه اتفاقات ترسناک در زندگی به آرامی و خیلی طبیعی رخ میدهند
ماجرایی در مورد پاسخها
ماجرایی در مورد خاطرات
ماجرایی در مورد عشق به فیزیک
ماجرایی در مورد سالامی گرانقیمت
ماجرایی در مورد آزادی و رؤیای یک مرگ معمولی
ماجرایی در مورد سایهی مرگ
ماجرایی در مورد یک کودک معیوب
ماجرایی در مورد استراتژی سیاسی
ماجرایی از یک مدافع دولت شوروی
ماجرایی در مورد دستورالعملها
ماجرایی در مورد واقعیتها
ماجرایی در مورد عشق ما به چرنوبیل
صحبتهای بچهها
صدای یک انسان تنها
سخن نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب صداهایی از چرنوبیل |
نویسنده | سوتلانا آلکسیویچ |
مترجم | طیبه احمدی جاوید |
ناشر چاپی | انتشارات یوشیتا |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 256 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6412-81-0 |
موضوع کتاب | کتابهای تاریخ روسیه |