معرفی و دانلود کتاب چشمهای خیس دنیا
برای دانلود قانونی کتاب چشمهای خیس دنیا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب چشمهای خیس دنیا
کتاب چشمهای خیس دنیا، رمانی بهقلم مریم دولتآبادی است که از زبان راوی اول شخص روایت میشود. این رمان، چالشهای زندگی راوی را در مواجهه با اطرافیاناش به تصویر میکشد و نشان میدهد که او چگونه برای تحقق آمال و آرزوهایش مجبور است با همه بجنگد. این کتاب متشکل از شش فصل است و با بحث میان راوی و خواهرش آغاز میشود.
دربارهی کتاب چشمهای خیس دنیا
مریم دولتآبادی، کتاب چشمهای خیس دنیا را در شش فصل به رشتهی تحریر درآورده است. این رمان از زاویهی دید اول شخص روایت میشود و از همان ابتدا به مخاطب هشدار میدهد که شخصیتها با شرایطی دشوار و حتی نگرانکننده مواجهاند.
دنیا، راوی داستان است. او از ابتدای کتاب مدام حرفهای خواهرش را مرور میکند که با زبانی نیشدار و گزنده، تصمیمات او را زیر سؤال میبرد و رویاها و آرزوهایش را به سخره میگیرد. او درحالی که دفترچهی کنکور را روبهرویش گشوده، با چشمانی خیس تلاش میکند تا حرکات و رفتارهای خواهرش را نادیده بگیرد. بااینحال موفق نمیشود و بهمرور سرزنشها و تهدیدهای جدیدی به بحث راه پیدا میکند.
از خلال گفتوگوی این دو نفر درمییابیم که راوی قصد دارد در رشتهی بازیگری تحصیل کند و این درحالی است که انتخاب او از سوی خانوادهاش پذیرفته نیست. خواهرش در تلاش است با لحنی آزاردهنده، او را از این تصمیم منصرف کند اما مقاومتهای راوی نشان میدهد که ماجرا به این سادگی، حل نخواهد شد.
دنیا در ادامه ناچار است موانع را یکی پس از دیگری از میان بردارد. در غیر این صورت با وجود پدری که هرگز از درس خواندن فرزنداناش دل خوشی نداشته، نمیتواند آیندهی رویایی خود را محقق سازد.
مریم دولتآبادی با قلمی شیوا و روان، چالشهای زندگی دنیا را روایت میکند و خواننده را وامیدارد در این مسیر، او را همراهی کند. کتاب چشمهای خیس دنیا را نشر هنر پارینه منتشر کرده است.
کتاب چشمهای خیس دنیا برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به تمامی علاقهمندان به ادبیات داستانی، بهخصوص دوستداران رمانهای فارسی پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب چشمهای خیس دنیا میخوانیم
نفس کشدار دیگری کشیدم، نمیدانم اگر او با دینا ازدواج میکرد زندگیشان چه جهنمی میشد من که طاقت ندارم هم زیبا بودن را دوست داشتم هم اینکه معتقد بودم جوان باید هر چه دوست دارد بپوشد اگر زیبا بودن ایراد بود خداوند مخلوق خود را زیبا نمیآفرید، اما با این حال دلم برایش میسوخت بیچاره او درگیر یک احساس یکطرفه بود و مطمئن بودم کوچکتری جایی در قلبم ندارد و هرگز نمیتوانستم لحظهای کوتاه او را در زندگیم کنار خود ببینم. گاهی وقتها اصرارهای خانوادهام باعث میشد حتی از او متنفر هم شوم اما وقتی منطقی فکر میکردم میدیدم که واقعا دنیای من و او دنیای کاملا متفاوت بود و این مسئله در نظر مامان کمترین اهمیت را داشت و میگفت علاقه کمکم بوجود میاد.
یک هفته از بخشش میگذشت سعی میکردم تمام حواسم به کار خود باشد تا دیگر مامان و بابا را ناراحت نکنم به قول زیبا باید به آنها زمان میدادم من که فرصت داشتم بهتر بود کم کم آماده شان میکردم آن شب باز همه دور هم جمع بودیم و من به همراه مامان به خرید رفته بودم نمیدانم چه خبر بود اما مهمانی مخصوص دارا بود صبح به مامان گفته بود شب به خانه میآید و میخواهد خبر خوشی دهد دینا هم که نیاز به دعوت نداشت خودش هر روز چه دعوت و چه بیدعوت چترش تو خونه باز بود و نمیدانم چرا مامان بابا شوهرش داده بودن. با خود فکر کردم باید خیلی با دریا صمیمی باشم خیلی تا هم حرف دلش را برایم بگوید وهم مثل منو دینا کاردو پنیر نباشد این طور بهتر بود همیشه دلم میخواست منم مثل دوستانم با خواهر بزرگم درد و دل کنم اما کافی بود کلمهای به دینا میگفتم فورا مامان از آن خبر دار میشد و قشقرق بپا میشد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب چشمهای خیس دنیا |
نویسنده | مریم دولت آبادی |
ناشر چاپی | نشر هنر پارینه |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 547 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-671320-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |