معرفی و دانلود کتاب قصه عشق
برای دانلود قانونی کتاب قصه عشق و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قصه عشق
کتاب قصه عشق، رمانی عاشقانه است که فرازونشیبهای زندگی ترانه و داریوش را روایت میکند. این رمان را الهام فرزین در شانزده فصل به رشتهی تحریر درآوده و در تلاش است از خلال داستان این دو جوان عاشق، درس بزرگی دربارهی حقایق زندگی به خواننده بدهد.
دربارهی کتاب قصه عشق
برای همهی ما پیش آمده که خواهان چیزی باشیم و برای دستیابی به آن، پافشاری کنیم. اما لزوماً صلاح در تحقق خواستهی ما نیست و خداوند، این را بهتر از هر کس میداند. بااینحال گاهی خواستههایی را که بندگاناش طلب میکنند، اجابت میکند. اما در آینده، منجر به پشیمانی خواهد شد. کتاب قصه عشق، نوشتهی الهام فرزین، بر مبنای این حقیقت شکل گرفته است. این کتاب، رمانی است که در شانزده فصل، فرازونشیبهای زندگی شخصیتی بهنام ترانه را به تصویر میکشد.
ترانه، جوانی است که در خانوادهای متمول بزرگ شده. او با داریوش آشنا میشود که متعلق به خانوادهای از طبقهی متوسط است. این دو جوان، عاشق هم هستند اما پدر ترانه، مخالف ازدواج آنهاست چون فکر میکند که این اختلاف طبقاتی، نتیجهی خوشی نخواهد داشت.
در این گیرودار، یکی از دوستان ترانه، داریوش را همراه دختری میبیند و این اتفاق سبب جدایی دوسالهی داریوش و ترانه میشود. اما وقتی ترانه درمییابد تمام ماجرا، سوتفاهمی بیش نبوده، ارتباطاش را با داریوش از سر میگیرد.
در این بازهی دوساله، داریوش هم موقعیت بهتری برای خود دستوپا کرده و حالا میتواند نظر پدر ترانه را جلب کند. اما درست زمانی که خواننده فکر میکند تمام مشکلات زندگی این دو جوان عاشق حل شده و بالاخره میتوانند کنار یکدیگر زندگی خوب و خوشی داشته باشند، پای پسرعموی ترانه به داستان باز میشود و اتفاقات و حواشی جدیدی رقم میخورد.
نویسنده قصد دارد از خلال کتاب قصه عشق، درس عبرتی به عشاق بدهد. چراکه او عمیقاً باور دارد تمام خواستههای انسان، لزوماً عاقبت خوشی ندارند و بهتر است به جای پافشاری، تسلیم خواست خداوند بود. این کتاب را انتشارات هنر پارینه منتشر کرده است.
کتاب قصه عشق برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای تمامی دوستداران ادبیات داستانی و علاقهمندان به آشنایی با چهرههای نوظهور این عرصه، مناسب است.
در بخشی از کتاب قصه عشق میخوانیم
اونروز من و داریوش در مورد خیلی چیزها صحبت کردیم و بعد از یک ساعت به خونه برگشتم. وقتی اومدم خونه و کادوی داریوش رو باز کردم دیدم یه پالتوی خوشگل با یه مجسمه بزرگ LOVE که من هنوز با دیدن اون مجسمه تمام خاطراتم زنده میشه. چقدر سخته یه نفر رو دوست داشته باشی اما بعد از این که بهت خیانت کرد نه تنها ازش متنفر نمیشی بیشتر از قبل واسش بیتابی میکنی و نمیتونی یادگاریهاشو از بین ببری و با دیدن اونا تمام خاطرات گذشته جلو چشمت مثل فیلم تکرار میشه!
عشق من و داریوش تو تمام شهر پخش شده بود و همه برای مثال زدن دو تا عاشق، من و داریوش رو مثال میزدن. هیچکس حتی فکرش رو هم نمیکرد که من و داریوش حتی با هم اختلاف پیدا کنیم چه برسه به جدایى! بعد از گذشت یک سال اختلافات من و داریوش دوباره شروع شد. نا گفته نمونه که من تو این مدت زیاد بهونهگیری میکردم و سر هر مسئله کوچیکی با داریوش بحث میکردم. همیشه بعد از کلی بحث من تلفن رو قطع میکردم و یا از پیشش بلند میشدم میرفتم. بعد از گذشت چند وقت دیگه داریوش مثل سابق ناز منو نمیکشید و این مسئله به جای اینکه چشم من رو به حقیقت باز کنه، لجبازتر میکرد. عید اونسال داریوش مثل سال قبل برای من عیدی نگرفت و این مسئله منو خیلی ناراحت کرد. نه به خاطر کادو، بیشتر به خاطر این که داریوش مثل سابق واسه من ارزش قائل نبود و این مسئله منو عذاب میداد. اوایل تو صحبتهای من و داریوش همیشه مهربونی بود ولی دیگه از اون مهربونی خبری نبود و من خودم مقصر بودم. نمیدونستم باید چطوری داریوش رو به طرف خودم برگردونم واسه همین دست گذاشتم رو نقطه ضعف داریوش، یعنی خودکشی. داریوش همیشه از این که من بمیرم میترسید. یه شب زنگ زدم به داریوش و بهش گفتم میخوام چی کار کنم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قصه عشق |
نویسنده | الهام فرزین |
ناشر چاپی | نشر هنر پارینه |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 336 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-5981-15-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |