معرفی و دانلود کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی

معرفی کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی

کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی، رمانی تخیلی نوشته‌ی آترین راهنمایی است که در مرکز کهکشانی ناشناخته اتفاق می‌افتد. اسکای، قهرمان داستان، نوجوانی است که باید بار مسئولیت‌های سنگینی را به دوش بکشد و در عین حال از قدرت‌هایش محافظت کند.

درباره‌ی کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی

آترین راهنمایی در کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی، سرزمینی را به تصویر می‌کشد که در مرکز کهکشانی ناشناخته قرار دارد. ساکنین این سرزمین، افرادی مثبت‌اندیش‌اند که جهان کاملاً متفاوتی نسبت به ما دارند و هدف‌شان، حفاظت از خود و قدرت‌هایشان است.

رمان پیش رو عمدتاً حول محور اسکای می‌چرخد؛ دختر نوجوانی که با مسئولیت‌های سنگینی مواجه شده و در تلاش است آن‌ها را به سرانجام برساند. اما همین‌طور که درحال دست‌وپازدن در اعماق تاریکی است، به خوابی فرو می‌رود و فرازونشیب‌های داستان از این نقطه شروع می‌شود.

این رمان، از نگاه راوی سوم شخص روایت می‌شود و جمعاً متشکل از بیست‌ونه فصل است که «بها»، «نابودی»، «خاطرات فراموش‌شده»، «یک فاصله»، «نشان» و «حلقه»، عناوین فصول ابتدایی آن هستند.

راوی در فصل اول، از درد جانکاهی صحبت می‌کند که تمام ابعاد زندگی اسکای را تحت‌تأثیر قرار داده است. او اذعان می‌کند که زندگی، سراسر شرارت است و از آن‌جا که خوبی‌های اندکی در آن دیده می‌شود، نباید انتظار زیادی داشت.

آترین راهنمایی در ادامه، با شرح نبردی میان پدر اسکای و یک ساحره، خواننده را با دنیای شخصیت‌ها بیشتر آشنا می‌کند. او توضیح می‌دهد که هرچند این دو نفر با تمام قوا به یکدیگر حمله می‌کنند، اما به‌نظر می‌رسد که این نبرد بیشتر به بازی شبیه است.

در خلال این نبرد پدر اسکای جمله‌ای به زبان می‌آورد که زندگی فرزندش بر پایه‌ی آن شکل می‌گیرد. جمله‌ای که به اهمیت نبرد، انتقام خون بی‌گناهان و محافظت از اسکای اشاره دارد. او در مقاطع مختلف زندگی‌اش با افسون‌ها و سوگندهای بسیاری مواجه می‌شود که هدف تمامی آن‌ها، حفظ جان او و قدرت‌هایش است.
ساحره درنهایت جان پدر و مادر اسکای را می‌گیرد و او که حالا یتیم شده، راهی رویال هایت می‌شود. یتیم‌خانه‌ای که در رمان پیش رو نقشی کلیدی دارد.

نوجوان کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی، شب‌های متمادی را با کابوس‌های وحشتناک سپری می‌کند و درنهایت با ترس از جا می‌پرد. اما داستان از جایی اوج می‌گیرد که او شبی از این شب‌ها، از خواب بیدار نمی‌شود و در دنیای کابوس فرو می‌رود.

این کتاب را نشر هنر پارینه منتشر کرده است.

کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب به تمامی دوستداران داستان‌های تخیلی توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب قهرمانان رویال هایت: ملکه و سوگند پیروزی می‌خوانیم

زن قد بلند رو به روی جمعی از جادوآموزان ایستاد و به آن‌ها نگاهی دقیق کرد. شاهزادگان لنتونوم کت و شلوار‌های یک دست آبی رنگ و شاهدختان لنتونوم لباس‌های بلند و صورتی پوشیده بودند و مشخص بود که ساعت‌ها در سالن آرایش بوده‌اند. اما برعکس، همه جادوآموزان گالادرید یک دست پیراهن سفید پوشیده بودند. پسران شلوار مشکی و دختران دامن کوتاه مشکی با جورابی ساق بلند پوشیده بودند. زن شروع به سخنرانی کرد: لطفا توجه کنید. من پورفسور سیمونسهستم. معلم جادوی خود دیده و سنگ جادو و همچنین رئیس گروه گالادرید. اینجا شما قراره جادوی خود را انتخاب کنید و یاد بگیرید که چگونه از جادوی سنگتون درست استفاده کنید. این رو به یاد داشته باشید که سه چیز باعث می‌شه سنگتون شروع به کار ‌کنه و همیشه پیش شما ‌بمونه. اول، ورد مخصوص‌که پشت سنگ حک شده رو تا ابد به یاد داشته باشید. دوم، سنگ جادوی شما ضد نیروی شر است و فقط قسمت ممنوعه جادوی شر رو داره. و سوم، مراقب باشید که به سنگ جادو آسیبی وارد نشه. ممنون. می‌تونید شروع کنید.

اسکای به سکوی پر از سنگ‌های جادوی باشکوه نگاهی انداخت. هرسنگ توسط یکی از استادان جادو ساخته شده بود و نیروی خاصی داشت. آرام آرام به سمت یکی از طلسم‌ها رفت. سنگ جادوی نقره‌ای را برداشت و به سنگ طلایی که روی آن بود نگاهی کرد. طلسم با لمس دستان اسکای شدیدا داغ شد و دست اسکای را سوزاند. اسکای سنگ را روی زمین رها کرد و سنگ با عصبانیت به سر جایش برگشت. محتاطانه به سمت سنگ مشکی با سنگ قلمبه و بزرگ سبز رنگ رفت. آهسته طلسم را برداشت که ناگهان طلسم شوکی به دست اسکای وارد کرد و به سمت قابش پرید. اریکا لبخند تلخی زد و گفت:

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
فصل اول: بها
فصل دوم: نابودی
فصل سوم: خاطرات فراموش شده
فصل چهارم: یک فاصله
فصل پنجم: نشان
فصل ششم: حلقه
فصل هفتم: تغییر یافته
فصل هشتم: اسکرس وین کرول
فصل نهم: سالن ورتون
فصل دهم: شخصیت واقعی.
فصل یازدهم: قهرمان هم‌نژاد
فصل دوازدهم: جزیره لاکوود
فصل سیزدهم: زمان یخزده
فصل چهاردهم: محقق جوان
فصل پانزدهم: صورت‌های قلابی
فصل شانزدهم: ماه سیاه
فصل هفدهم: حمله
فصل هجدهم: اتحاد دشمنان
فصل نوزدهم: در تاریکترین لحظه
فصل بیستم: نبرد تاریکی
فصل بیست و یکم: آینه سخنگو!
فصل بیست و دوم: سه نشانه، سه انگشتر
فصل بیست و سوم: ندای زبییی
فصل بیست و چهارم: شاهزاده
فصل بیست و پنجم: افسانه
فصل بیست و ششم: نفرین گذشته
فصل بیست و هفتم: خرسی
فصل بیست و هشتم: نفرین قلعه
فصل بیست و نهم: همه پایان‌ها خوش است