معرفی و دانلود کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست

معرفی کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست

زهره شاه رجبیان در کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست، داستان زندگی دختری به نام سایه را روایت می‌کند که بعد از سال‌ها صبر و تحمل، به عشقش یوسف می‌رسد اما سرنوشت فرصت چندانی را برای ساختن زندگی رویایی‌شان به آن‌ها نمی‌دهد...

درباره‌ی کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست

ما آدم‌ها به خیال اینکه صاحب اختیار و اراده‌ایم پا به این جهان می‌گذاریم، غافل از اینکه چون حبابی بر آب، بی‌هیچ اراده و اختیاری به هر طرف که آب ما را با خود ببرد کشیده می‌شویم و در نهایت به نقطه‌ای می‌رسیم که پیش از این حتی فکرش را هم نمی‌کردیم...

کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست اثر زهره شاه رجبیان، داستانی از همین گذر پیش‌بینی‌نشده و پررنج زندگی است. قصه‌ی این کتاب از میانه‌ی یک آشوب جانسوز شروع می‌شود؛ جایی که زنی، پس از گذشت یک سال، همچنان از عزای مرگ همسر و دختر کوچکش در عذاب است و نمی‌تواند آن‌ها را لحظه‌ای از خاطر ببرد. سایه، درحالی‌که از شدت غم و رنج دیگر توانی برای زندگی در تنش باقی نمانده، در کنج اتاقش در خانه‌ی پدری به قاب عکس سه نفره‌ی خودش و همسر و دخترش نگاه می‌کند و اشک می‌ریزد.

پدر و مادر و خواهرهایش در این یک سال حتی به اندازه‌ی یک لحظه هم او را تنها نگذاشته‌اند، اما کم‌کم از او می‌خواهند که دوباره به زندگی برگردد، سراغی از کارش به‌عنوان یک پرستار بگیرد و تلاش کند تا دوباره خودش را پیدا کند. سایه با اینکه هیچ انگیزه‌ای برای زنده ماندن ندارد، چون نمی‌خواهد بیشتر از این موجب رنجش اطرافیان و خانواده شود این خواسته را می‌پذیرد و تصمیم می‌گیرد بعد از یک سال دوری، دوباره به بیمارستان محل کارش برگردد.

مشغول شدن به‌عنوان یک پرستار و برگشتن به خانه‌ای که روزی با همسرش یوسف و دخترش بهار در آنجا زندگی می‌کرده، هزاران یاد و خاطره را از گذشته پیش چشمانش زنده می‌کند. یاد دوران دبیرستانش می‌افتد، زمانی که به همراه دخترخاله‌اش ریحانه و پسرخاله‌هایش منصور و یوسف، سخت برای کنکور و قبولی در دانشگاه تلاش می‌کردند. یادش می‌افتد که بعد از قبولی در کنکور، متوجه شد که هر دو پسرخاله‌اش به او علاقه دارند و هر یک بی‌خبر از دیگری، از او خواستگاری کردند. یادش می‌آید که وقتی بعد از هزارجور واسطه‌گری و شرم و حیا به پدرش گفت یوسف را به منصور که سال‌ها خاطرخواه پروپاقرصش بوده ترجیح داده، چه الم‌شنگه‌ای در فامیل به پا شد. در آن روزهای سخت کار به جایی رسید که حتی خاله اعظمش منکر داشتن پسری به نام یوسف شد و ادعا کرد که او فرزند واقعی آن‌ها نیست. این سختی‌ها گذشت و بعد از چند سال، یوسف و سایه به هم رسیدند و ثمره‌ی عشقشان بهار به دنیا آمد؛ ولی حالا دیگر نه اثری از عشق دوران جوانی‌اش، یوسف بود و نه خبری از دختر کوچولوی به‌جان‌بسته‌اش بهار.

سایه با خود خیال می‌کرد که محکوم است تا آخر عمر،با بخت سیاهش بسازد و خاطره‌ی عشق ازدست‌رفته را با خود به گور ببرد. اما دست سرنوشت، بار دیگر منصور را بر سر راه سایه قرار می‌دهد. منصور و همسرش منیژه سال‌هاست که توانایی بچه‌دار شدن ندارند و به همین خاطر هم در آستانه‌ی طلاق‌اند، اما در این میان سایه می‌پذیرد که به عنوان رحم جایگزین، نطفه‌ی بچه‌ی آن دو را در بدنش نگه دارد و به جای منیژه آن را به دنیا بیاورد. در نهایت اما چنین تصمیم خیرخواهانه‌ای، سایه‌ی شوم تنهاییِ بیشتر را بر زندگی سایه می‌اندازد...

کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست کاری از نشر صوتی سخن آفرین گویا و انتشارات یمام است. این کتاب را با صدای هانیه معینی می‌شنوید.

کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست برای چه کسانی مناسب است؟

طرفداران رمان‌های اجتماعی و عاشقانه‌ی ایرانی، از شنیدن این کتاب استقبال خواهند کرد.

در بخشی از کتاب صوتی فرزندم نامشروع نیست می‌شنویم

سایه و یوسف بعد از کلی صحبت قرار گذاشتند تا یکی دو سال، هیچ حرفی از این ماجرا و قول و قرارشان با کسی جز حاج‌تیمور نزنند، تا هر دو درسشان تمام شود و یوسف کمی سروسامان بگیرد. با این توافق، یوسف خوشحال از این جریان، همان‌ روز با صاحب مکانیکی‌ای که در آنجا کار می‌کرد حرف زد و قرار شد شب‌ها همان‌جا بخوابد تا درسش تمام شود و بتواند کار بهتری پیدا و یک خانه اجاره کند. تا آن موقع سایه هم درسش تمام و کمی که سروصدا و آب از آسیاب افتاد، بتوانند با هم ازدواج کنند. از دیدار سایه و یوسف شش ماه گذشته بود و عزیزخانم و خواهرش که تصور می‌کردند همه‌چیز تمام شده و یوسف از آنجا رفته، سعی می‌کردند به هرطریقی دل سایه را به دست آورده و نظرش را درباره‌ی منصور عوض کنند.

فهرست مطالب کتاب صوتی