معرفی و دانلود کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی

معرفی کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی

کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی اثر حمیده میرزایی، داستان زندگی دختری را روایت می‌کند که به‌خاطر یک‌سری اتفاقات پیچیده، در خانه‌ی مادر رئیس سابقش که ازقضا او را اخراج کرده، ساکن می‌شود. این دختر ذهن فعال و کاوشگری دارد و مدام در واقعیت‌های روزمره به جست‌وجو می‌پردازد تا چیستی و چرایی بسیاری از اصول فرهنگی و اجتماعی را پیدا کند...

درباره‌ی کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی

کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی نوشته‌ی حمیده میرزایی، از زبان یک دختر جوان روایت می‌شود که در ظاهر، دغدغه‌های فراوانی دارد و افکار بی‌قرارش مدام از این سو به آن سو می‌پرند. او بنا به دلایلی که در ابتدا مشخص نیست، مجبور شده تمام داروندارش را،‌ که البته چیزی بیش از چند کتاب و چند تکه لباس و وسایل شخصی نیست، در چمدانی بریزد و به منزلی تازه برود؛ منزلی که نه برای او آشناست و نه آشنایی در آن زندگی می‌کند!

در همان بدو ورود، دسته‌ی چمدان دخترک از بابت بار زیادی که در آن جا داده می‌شکند و او با خود فکر می‌کند که با وجود رد کردن تعداد زیادی از کتاب‌هایش و بخشیدنشان به این و آن، چرا این چمدان هنوز هم این‌قدر سنگین است. با ورودش به خانه، دختر جوان دیگری که یکی از دو ساکنِ این خانه است، از او استقبال نه‌چندان گرمی می‌کند و او را به اتاق جدیدش می‌رساند. دختر جوان که ظاهر نامرتبی هم دارد، پرستار پیرزنی ضعیف و معلول است که نه‌تنها توان استقبال از این مهمان تازه را ندارد، که اگر هم داشت، احتمالاً چندان اهمیتی به بودن او در این خانه نمی‌داد که بخواهد به خود زحمت استقبال کردن بدهد.

اینکه چرا دختر جوان این‌جاست و چه ماجرایی او را به این خانه‌ی مجلل در جایی در بالاشهر تهران رسانده فعلاً مشخص نیست. اما این را می‌دانیم که دخترک پیش‌تر منشی یک شرکت بوده و بعد از مشکلاتی که در کار تجربه می‌کند، از آنجا خراج می‌شود. رابطه‌ی پیچیده‌ی این دختر با رئیس شرکت، او را به خانه‌ای که حالا در آن ساکن شده، یعنی خانه‌ی مادر پیر رئیس می‌رساند...

کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی کاری از نشر صوتی سخن آفرین گویا و انتشارات یمام است. این کتاب را با صدای هانیه معینی می‌شنویم.

کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به رمان‌های اجتماعی فارسی، مخاطبان اصلی این اثر به شمار می‌روند.

در بخشی از کتاب صوتی یک دقیقه سکوت لعنتی می‌شنویم

داشتم می‌گفتم که اینجا چه می‌کنم. خیالتان فعلاً از دو بابت راحت است؛ نه از بستگان پرستار هستم، و نه نسبتی با این مادربزرگ بیمار دارم. به قیافه‌ام هم نمی‌خورد به زور آورده باشندم. بعضی وقت‌ها از خودم می‌پرسم: «از جان خودم چه می‌خواهم؟» بعد به خودم جواب می‌دهم: «حقم را.» بعد پوزخندی به خودم می‌زنم و می‌پرسم: «از کدام حق داری ور می‌زنی؟» و بعد برای اینکه جلوی خودم کم نیاورم و بتوانم جواب دندان‌شکنی به خودم بدهم به چیزهایی فکر می‌کنم که دوستشان دارم، چون فکر می‌کنم چیزهایی که ما دوست داریم لابد چیزهایی هستند که نیاز داریم، و اگر نیاز داریم پس لابد حق ماست.

فهرست مطالب کتاب صوتی