معرفی و دانلود کتاب پیراهنی از آتش
برای دانلود قانونی کتاب پیراهنی از آتش و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پیراهنی از آتش
کتاب پیراهنی از آتش نوشتهی خالده ادیب آدیوار، ماجرای دختر زیبارویی را به تصویر میکشد که تنها خواستهاش نجات ازمیر است؛ دختری که میکوشد تا شهرش را از شر دشمنان پاک کند.
درباره کتاب پیراهنی از آتش میخوانیم:
شخصیت اصلی داستان پیراهنی از آتش (Atesten gomlek) عایشه، دختری زیباروی است که به دختر ازمیر شهرت دارد. عایشه تنها یک خواسته دارد و آن هم آزادی ازمیر از چنگ متجاوزان است. او میخواهد با فردی ازدواج کند که بتواند ازمیر را از شر دشمنان نجات دهد. خودش نیز پرستار جنگی شده تا به خواستهاش برسد.
همه دوست دارند مجروح شوند و عایشه پرستارشان باشد اما در این میان او دل به جمال میدهد و جمال نیز از عشق عایشه، مانند بسیاری بیباکانه پیراهنی از آتش بر تن میکند و در کشمکشهای نبرد این پیراهن جانش را میسوزاند و درونش را ملتهب میکند و در نهایت مجروح میشود، اما روزگار سرنوشت دیگری برای این دو رقم میزند.
کتاب پیراهنی از آتش مناسب چه کسانی است؟
اگر به داستانها و رمانهای عاشقانه و تاریخی علاقهمند هستید، این کتاب را از دست ندهید.
با خالده ادیب آدیوار بیشتر آشنا شویم:
یکی از نویسندگان برجستهی ادبیات معاصر ترکیه خالده ادیب آدیوار است. او از همان دوران کودکی در پی یادگیری زبانهای انگلیسی، عربی و فرانسوی بود و همین موضوع سبب شد تا در نوجوانی رمان «مادر» به قلم جان ابوت را ترجمه کند. خالده ادیب بعدها به سبب انتشار همین کتاب مدال «شفقت» را از سلطان عبدالحمید دوم دریافت نمود.
او در طول عمر پر بار خود با نشریات زیادی همکاری کرد و رمان و نمایشنامههای بسیاری نوشت. از دیگر فعالیتهای او میتوان به تاسیس انجمن دفاع از حقوق زنان «تعالی نسوان» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب پیراهنی از آتش میخوانیم:
انگار موزیک صحنه یک دفعه قطع شده بود. خود را میدیدم که از ادارهای به ادارۀ دیگر پاس داده میشوم. آخر سر به وزارت دفاع ملی در آنکارا تعیینام کردند؛ یعنی از میزی به سر میز دیگر و از اتاقی به اتاقی دیگر رفتن و یک دنیا کاغذ و باز هم کاغذ. عایشه به ندرت نامه مینوشت. جمال فرمانده هنگ و حشمت بیگ فرمانده تیپ شده بود. عایشه در اسکی شهر مانده و او را به سادگی همشیره عایشه خطاب میکردند. احسان نیز فرماندۀ هنگ شده بود. میان من و زندگی حقیقی پردهای بود که آنها در آن طرفش مانده بودند. چشمان سبز هم که تنها مرکز تحرک زندگیام بودند، در آن طرف بود. او چه کار میکرد و چه میخواست بشود نمیدانستم. جنگ اول اینونو شد و گذشت. من آن وقت برای کاری راجع به وزارت دفاع ملی به اینه بولو رفته بودم. مدتی برای کارهای اطلاعات در آن جا ماندم.
اما این روزنامهها و کاغذها برایم چه ارزشی داشتند؟ موقع برگشتن به آنکارا، زیبایی مسیر به هیچوجه باعث نشد احساساتم تحریک شود. چون دلم مدام پشت آن پرده بود که در جلویم آویزان بود. وقتی از مسافرت برگشتم، پرده دوم جنگ اینونو بازی شده بود. اطلاع حاصل کردم که احسان و جمال به آنکارا آمده و برگشتهاند. نامههایی که در این موقع از عایشه دریافت کردم بسیار خشک و بیروح بود. آیا دل او نیز مانند من خالی شده بود؟ تنها دو تا از نامههایی که در جنگ دوم اینونو نوشته شده به من راجع به صحنهای که بازیگران استقلال تمرین میکردند، فکری میداد. در پردههای تاتر سوراخهای کوچکی وجود دارند که هنرمندان به وسیلۀ آن میتوانند تماشاگران را ببینند و من نیز میخواستم با یک همچو سوراخی آنطرف پرده را ببینم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پیراهنی از آتش |
نویسنده | خالده ادیب آدیوا |
مترجم | کاظم سزائی آذری |
ناشر چاپی | انتشارات رهام اندیشه |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 273 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6800-42-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |