معرفی و دانلود کتاب پنجاه درجه بالای صفر
برای دانلود قانونی کتاب پنجاه درجه بالای صفر و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب پنجاه درجه بالای صفر
تلاقی سه رخداد در دنیایی که هیچ چیز آن قابل پیشبینی نیست! کتاب پنجاه درجه بالای صفر، دومین رمان علی چنگیزی است که سه روایت موازی را با زاویهدیدهایی متفاوت تعریف میکند. اتفاقاتی که در یک نقطهی مرکزی به یکدیگر میرسند و هر کدام با یک شگفتی منحصربهفرد همراهند. توالی زمانی در این داستان بلند، منظم نیست و دیالوگها، توصیف صحنه و شخصیتپردازی، بسیار خاص و شاخص است. این رمان که روایتش در فضایی بیابانی شکل میگیرد، بهعنوان کتاب شایستهی تقدیر در دومین دورهی جایزهی ادبی هفتاقلیم شناخته شد.
دربارهی کتاب پنجاه درجه بالای صفر
سه اتفاق، دور از هم اما با زمانی مشترک که به شکل عجیبوغریبی به یکدیگر پیوند میخورند! روایتی از ترس و تنهایی... علی چنگیزی در کتاب پنجاه درجه بالای صفر، سه روایت مختلف را بهصورت همزمان نقل میکند و شما را با کشش داستانی جذابش تا انتهای کتاب به دنبال خود میکشاند. یکی از روایتها مربوط به جوانی است که دوران سربازیاش را در مرز شرقی ایران میگذراند و با اتفاقات گوناگونی روبهرو میشود. روایت دیگر، ماجرای «علی ستوده» یک زندانی فراری است و داستان سوم که از زبان راوی اولشخص بیان میشود، ماجرایی مرموز از جسدهای متلاشیشده در خرابهای وسط کویر است.
نویسنده این سه ماجرا را به موازات یکدیگر بهتصویر میکشد، اما هرچه کتاب پیشتر میرود، مشخص میشود که ارتباطی معنایی و ماهوی میان خردهروایتها وجود دارد. نکتهی قابلتوجه در داستان بلند پنجاه درجه بالای صفر، شخصیتپردازی ماهرانهی نویسنده است که با استفاده از لحن و زبان خاص هر شخصیت در دیالوگها نمود پیدا میکند. صحنهپردازیها نیز جغرافیای متفاوت هر روایت (زندان، پادگان، بیابان) را بهصورتی درخشان توصیف میکند.
علی چنگیزی در کتاب پنجاه درجه بالای صفر راوی تنهاییها، ترسها، بیپناهیها و گرفتاریهای آدمهایی است که هر یک بهنحوی درون جامعه پراکندهاند و در تقلای زندهماندن، رهایی و نجاتیافتن هستند. آنچه این شخصیتها را به یکدیگر پیوند میدهد، همین عزلت و سرگشتگیهای مشترک است. دیگر نکتهی قابلتوجه این رمان، فضاسازی خاص نویسنده در جغرافیا و مکانهای وقوع داستان است؛ بهعنوانمثال وقتی بیابان یا نقطهی صفر مرزی توصیف میشود، فضای دلهرهآور و همراه با تنهایی آدمها به خواننده منتقل میگردد. از این منظر، با توجه به انتخاب جغرافیایی که در داستانهای ایرانی کمتر از آنها استفاده میشود، نویسنده بهخوبی از پس فضاسازیها برآمده است. کتاب پنجاه درجه بالای صفر نوشتهی علی چنگیزی را انتشارات چشمه منتشر و روانهی بازار نشر کرده است.
نکوداشتهای کتاب پنجاه درجه بالای صفر
- رمان «پنجاه درجه بالای صفر» اثری است خواندنی که در کنار کتاب «پرسه زیر درختان تاغ»، اتمسفر کویر را تا سالیان سال، قلمرو کمرقیب علی چنگیزی خواهد کرد. (امیرحسین یزدانبد، روزنامهی اعتماد)
- روایت این رمان اینگونه القا میکند که چند داستان به شکل خطوطی بهسوی مرکزی در حرکتاند تا به نقطهی اتحاد و آرامش برسند. همه بهسوی این نقطه در فرارند. نقطهای در دل بیابان. پس فرار میکنی از خطوط روایت که خود در فرارند. (عماد مرشدی، هفتهنامهی آسمان)
با علی چنگیزی بیشتر آشنا شویم
علی چنگیزی 45ساله و زادهی آبادان است. او به دلیل جنگ همراه با خانواده به کرمان مهاجرت کرد و تجربهی بزرگ شدن در آبوهوای کرمان در نوشتههای او مشهود است. چنگیزی نیز مانند بسیاری دیگر، مسیری پرپیچوخم داشته و از رشتههای مدیریت و شیمی محض در نهایت به نویسندگی رسیده است. او اولین داستانش به نام «باران در یک روز گرم» را در ماهنامهی آزما منتشر کرد. نقطهی عطف مهمی در کارنامهی نویسندگیاش، حضور در کارگاه داستاننویسی محمد بهارلو است و پس از این کارگاه، فعالیتهای ادبی او اوج گرفت. چنگیزی با کتاب «کاجهای مورب» برندهی دریافت سیزدهمین دورهی جایزهی گلشیری شد و در دورههای دهم و یازدهم جایزهی ادبی جلال آل احمد نیز به عنوان داور حضور داشته است. «پرسه زیر درختان تاغ»، نام نخستین رمان اوست که سال 1388 از سوی نشر ثالث راهی بازار کتاب شد. از دیگر داستانهای او میتوان به «بزهایی از بلور»، «آدوریها»، «کاجهای مورب» و «سوز سفید» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب پنجاه درجه بالای صفر میخوانیم
هوا سرد بود و باد هم سوزی داشت که تا مغز استخوان فرو میرفت. به آسمان نگاهی انداخت؛ غوغای نور بود. محوطهی قلعه خلوت بود و جنبندهای نمیجنبید. قدمزنان رفت طرف انتهای دیوار آسایشگاه گروهان اول که نزدیکترین آسایشگاه به دفتر فرماندهی و ستاد بود و شبیه یک مکعب بزرگ بدقواره. راهی باریک آسایشگاه اول را از آسایشگاه گروهان دوم جدا میکرد. دو طرف راه درختهای تاغ کاشته بودند که حالا فقط چوب خشکی ازشان باقی مانده بود و راه را تنگتر کرده بودند. روبهروی آسایشگاه دوم، سالن غذاخوری سربازها بود و کنارش هم موتوری. میبایست همهی این ساختمانها را که تقریباً یکجا کُپه شده بودند، میپایید. از زیر نور بیجان چراغی که با موتوربرقِِ زرزروی گوشهی حیاط روشن میشد، گذشت. شاپرکها دور چراغ میچرخیدند.
بالهای بزرگ و شاخکهای بدقوارهشان دلش را بههم میزد. دوست داشت توی تاریکی بایستد تا حیاط و خیابانی را که به ساختمان سفید مقر فرماندهی میرسید، بهتر دید بزند. نمای ساختمان فرماندهی از سیمان تگری بود که روزیروزگاری سفید بود و حالا بیشتر جاهاش سیاه و قهوهای میزد و کثیف و چرک بهنظر میرسید. دو سه قدم که از چراغ دور شد، ایستاد و دوباره حیاط را دید زد. بعد تکیه داد به دیوار سیمانیِ سبزرنگِ آسایشگاه گروهان یکم. رنگ دیوار پوستپوست شده بود که زیر نور خورشید ریختِ زشتی به آنجا میداد و تو تاریکی هم چنگی به دل نمیزد. پایش را ستون کرد. قد متوسطی داشت و صورتش زیر نور ماه رنگورورفته بهنظر میرسید و چشمهایش از بیخوابی سرخ میزد. شبهایی که پاس میایستاد کمتر میخوابید. چهار ساعتی را که بین هر پاس استراحت داشت همه کار میکرد جز استراحت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب پنجاه درجه بالای صفر |
نویسنده | علی چنگیزی |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 234 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-362-910-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |