معرفی و دانلود کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم

معرفی کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم

کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم رمان نوجوانی بانمک و خواندنی نوشته‌ی دنیس ولهن و به تصویرگری تیم آرچبولد، درباره‌ی پسری است که از دست پدرش خسته شده است. کاش کتابخانه‌ای وجود داشت که می‌توانست از آن پدری که دوست دارد قرض بگیرد. شاید پدری مرتب و منظم، پدری که آشپزی‌اش خوب باشد یا باهوش‌تر باشد. خبر خوب این است که در دنیای این کتاب، چنین کتابخانه‌ای وجود دارد.

درباره‌ی کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم

احتمالا تا به حال بارها احساس کرده‌اید دوست داشتید پدر یا مادرتان طور دیگری بود. کاش فقط کمی مهربان‌تر بود، دست و دلبازتر بود یا معاشرتی‌تر. کاش لباس‌های شیک‌تری می‌پوشید، دستپختش بهتر بود یا خوش‌اخلاق‌تر. فرق نمی‌کند که نوجوانید، یا کودک یا بزرگسال، اگر پدر و مادرتان فرشته نیستند، حتما چنین احساسی را تجربه کرده‌اید. تازه، اگر مادر و پدرتان فرشته باشند، باز هم آدم دوست دارد داشتن پدر و مادرهای دیگر را هم تجربه کند. چه می‌شد اگر کتابخانه‌ای وجود داشت که می‌شد پدر یا مادرهای مختلف را برای چند روزی قرض گرفت؟ کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم (The Dad Library) این جور ماجرایی دارد.

دنیس ولهن (Dennis Whelehan)، نویسنده‌ی رمان نوجوان پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم، با زبان طنزآمیز و باطراوت خود، داستان جوزف را تعریف می‌کند که پدری کم‌حوصله، عجول و نامرتب دارد. حالا که مامانش هم مجبور شده چند روزی از خانواده دور باشد، زندگی تنهایی با پدر، کار خیلی سختی است. او برای مدرسه غذا نمی‌گذارد، شام نمی‌پزد، توی تکالیف نمی‌تواند درست و حسابی کمک کند و همیشه‌ی خدا عجله دارد. تازه، شنونده‌ی خوبی هم نیست و دائم روزنامه می‌خواند. خوبی‌ش این است که هلن، دوست جوزف، کتابخانه‌ای را به او معرفی می‌کند که پدر قرض می‌دهد. حالا وقتش است که جوزف، پدرهای دیگر را امتحان کند، پدری منظم‌تر، پدری که آشپزی بهتری داشته باشد یا پدری که هر چه جوزف می‌خواهد برایش می‌خرد. فکر می‌کنید عاقبت این ماجرای عجیب و غریب چه می‌شود؟ باید خواند.

کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم، علاوه بر داستان جالب و خلاقانه‌اش، تصاویر بسیار دیدنی و جذابی دارد که به خنده‌تان می‌اندازد و کلی با دیدنشان کیف می‌کنید. تصاویری که اطلاعات خوبی به داستان اضافه می‌کند و باعث می‌شود بتوانید داستان را در ذهنتان ساده‌تر تصور کنید. تصویرگر این کتاب تیم آرچبولد (Tim Archibold) است. ترجمه‌ی روان و خواندنی کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم را نیز فرزاد اکبرپور انجام داده. کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم، یکی از کتاب‌های پرنده‌ی آبی، واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی است.

کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم برای چه کسانی مناسب است؟

رمان نوجوان پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم برای 9 سال به بالا خواندنی است.

در بخشی از کتاب پدرهایی که از کتابخانه به امانت گرفتم می‌خوانیم

کمی بعد از رفتن به رختخواب جوزف کابوس دید. کابوس بسیار بدی که به خاطر خوردن آن همه شکلات و شربت و شیرینی بود. او فریاد کشید: «پدر! او می‌توانست صدای خروپف پدر دست و دلباز را بشنود.

پدر او از تخت خود بلند شد و در اتاق پدر دست و دلباز را زد. خروپف ادامه داشت. او دستگیره‌ی در را چرخاند و وارد اتاق شد و شانه‌های پدر دست و دلباز را تکان داد.

جوزف گفت: من کابوس دیدم.

پدر دست و دلباز نگاهی به عقربه‌های ساعت زنگدار کنار تخت انداخت و زیر لب غرغری کرد: لطفا برو توی تخت خوابت.

جوزف پرسید: می‌تونی بیای کنار من بشینی؟