معرفی و دانلود کتاب روون و کولی‌ها

معرفی کتاب روون و کولی‌ها

کتاب روون و کولی‌ها، از مجموعه‌ رمان‌های «روون»، نوشته‌ی نویسنده‌ی معروف استرالیایی، امیلی رودا است. در این مجلد، مردم روستا پس از ورودِ مرموز کولی‌ها به روستایشان، دچار بیماری مهلکی می‌شوند که آن‌ها را به خوابی بیدارنشدنی فرو می‌برد. اکنون، قهرمان نوجوان و خجالتی داستان، روون، بار دیگر شجاعت خود را با رفتن به سفری غیرقابل‌پیش‌بینی برای یافتن درمان به نمایش می‌گذارد.

درباره‌ی کتاب روون و کولی‌ها

روون، پسری خجالتی، ساکت و کمی ترسو در روستای دورافتاده‌ی رین است که در مجلد نخست مجموعه رمان‌های روون با او آشنا شده‌ایم. او مادری مهربان و خواهری دوست‌داشتنی دارد و چوپان گله‌ی بوکشاها (دام‌های مخصوص رین) است. روون با اینکه بسیار ساده است و به نظر می‌رسد زود می‌ترسد، اما درعین‌حال، وقتی که لازم است، از هرکسی بهتر شجاعت خود را به نمایش می‌گذارد. علاوه بر این، او بسیار باهوش است و در حل معماهایی که پیش رویش قرار می‌گیرد بهترین عملکرد را دارد. همین است که او را به قهرمانی جذاب نه‌فقط برای رمان نوجوان روون و کولی‌ها (Rowan and the Travelers) بلکه برای کل مجموعه‌ی روون از رین تبدیل می‌کند.

در این داستان، کولی‌ها، بر خلاف انتظار به رین می‌آیند و باز هم بر خلاف انتظار، خیلی سریع از روستا می‌روند. با رفتن آن‌ها از روستا، بیماری وحشتناک و غیرقابل درمانی در روستا فراگیر می‌شود که مردم را به خوابی بیدارنشدنی فرو می‌برد. حالا روون به همراه آلون، به دنبال کولی‌ها می‌رود تا مگر بتواند راز این بیماری مخوف و درمان آن را از آن‌ها یاد بگیرد. اما موضوع به این راحتی‌ها نیست. روون باید برای حل معماهای متعدد بکوشد و با شجاعت به جنگ مشکلاتی برود که یکی‌یکی سر راهش ایجاد می‌شوند.

کتاب روون و کولی‌ها، که نشر افق آن را به چاپ رسانده، برای نوجوانان، بسیار جذاب است و باعث می‌شود ساعت‌ها به خواندنش مشغول باشند. داستان با فضایی فانتزی و حتی گاهی ترسناک، برای مخاطبان تازگی دارد و از طرفی هم با طرح معماهایی که برای نوجوانان، قابل‌حل و پیگیری در کتاب است، لذتی فوق‌العاده به آن‌ها می‌دهد. حل سؤالات پیش از قهرمان اصلی و دنبال کردن مسیر او برای رسیدن به اهدافش، خوانندگان را به کتاب متصل نگه می‌دارد و در نهایت آن‌ها را راضی می‌کند.

نویسنده‌ی داستان روون و کولی‌ها، امیلی رودا (Emily Rodda) یکی از محبوب‌ترین و مشهورترین نویسندگان رمان نوجوان در استرالیاست. او تا به حال بارها جایزه‌ی کتاب سال شورای کتاب کودک استرالیا را از آن خود کرده است. او تخصصی ویژه در زمینه‌ی نوشتن داستان‌های معمایی و فانتزی نه‌فقط برای نوجوانان، حتی برای بزرگسالان دارد. پرداختن او به قهرمانانی مثل روون که با وجود ضعف‌های ظاهری، دارای قدرتی درونی هستند، باعث می‌شود کتاب‌های او تأثیری عمیق بر نوجوانان بگذارند و به تقویت عزت‌نفس آن‌ها و پذیرش نقص‌هایشان بینجامد. زبان ساده و گاه طنزآمیز امیلی رودا یکی دیگر از دلایل جذاب بودن این کتاب‌ برای نوجوانان است. نسرین وکیلی، مترجم رمان نوجوان روون و کولی‌ها، نیز زبان ساده و بی‌تکلف امیلی رودا و فضای جذاب داستان را به خوبی به فارسی برگردانده است.

درباره‌ی مجموعه‌ کتاب‌های روون

مجموعه‌‌رمان‌های روون شامل چهار جلد کتاب نوشته‌ی امیلی رودا درباره‌ی روون، پسرکی ضعیف در روستای رین است که در هریک از رمان‌ها، باید به طریقی، با تکیه بر توانایی‌های فردی و شجاعت خود، مردمش را از خطرات نجات دهد. این مجموعه رمان‌های فانتزی، با اینکه شخصیت اصلی و فضایی یکسان دارند، اما داستان‌هایی کاملا مجزا و مستقل را روایت می‌کنند و هرکدام می‌توانند به‌تنهایی هم خوانده و درک شوند. کتاب‌های این مجموعه سه بار برگزیده‌ی جایزه کتاب سال شورای کتاب کودک استرالیا شده و جوایز متعددی را از آن خود کرده است. ترجمه‌ی این مجموعه از نشر افق را نسرین وکیلی بر عهده داشته است.

کتاب روون و کولی‌ها برای چه کسانی مناسب است؟

کتاب روون و کولی‌ها به نوجوانانی که به خواندن رمان‌های فانتزی و معمایی علاقه دارند توصیه می‌شود.

در بخشی از کتاب روون و کولی‌ها می‌خوانیم

گدن دست باریک و قهوه‌اى رنگ خود را به نشانه‌ى نزدیک‌تر خواندن او تکان داد و گفت: «خُب، روون نگهبان بوکشاها، خیلى حرف‌ها براى گفتن داریم. امروز این دومین بارى است که درباره‌ى تو مى‌شنوم. به من گفتند، روى تپه تو هم جزو استقبال‌کنندگان بودى.»

روون سرش را تکان داد. نگاه‌هاى کنجکاو پیش‌قراولان را به یاد آورد. پس آن‌ها نام او را به خاطر سپرده و به اگدن گفته بودند. چرا؟ تعجب مى‌کرد. چرا باید یک پسر پیام‌رسان این‌طور نظر آن‌ها را جلب کرده باشد؟

اگدن سرش را به یک طرف خم کرد و با صداى آهسته‌اى گفت: «تو خیلى فکر مى‌کنى و خیلى سؤال برایت مطرح مى‌شود. این‌طور نیست؟ شاید بیش‌تر از خیلى‌هاى دیگر و شاید هم به همین خاطر گاهى اوقات خودت را از آن‌ها جدا احساس مى‌کنى. شاید هم فقط رسیدگى به این چهارپایان بزرگ تو را راضى مى‌کند. همین‌طور است، روون، نگهبان بوکشاها؟»

روون بى‌حرکت ایستاده بود. نمى‌دانست چه باید بکند. آیا این مرد قادر بود ذهن او را ببیند؟ درون روح او را؟ با ناراحتى به پشت سر خود نگاه کرد. مادر و آناد کجا بودند؟ جان کجا بود؟ آن‌ها را دید که ایستاده‌اند و شعبده‌بازى را تماشا مى‌کنند. شعبده‌باز، زنگ کوچک نقره‌اى را در دستش پنهان و آشکار مى‌کرد. دست‌هاى مرد، مانند بال‌هاى پرنده‌اى در حال بال زدن، حرکت مى‌کرد. او زنگ را طورى از این دست به آن دست مى‌انداخت که در نور آتش برق مى‌زد و گاه دیده مى‌شد و گاه دیده نمى‌شد. دهان آناد از تعجب باز مانده بود. اگدن با همان صداى آرام و ملایم گفت: «از من نترس! نمى‌خواهم اذیتت کنم. فقط مى‌خواهم چند سؤال از تو بکنم؛ سؤال‌هاى ساده. دلم مى‌خواهد تو را بیش‌تر بشناسم.»

فهرست مطالب کتاب

درباره‌ى نویسنده
1. خبرهاى بد، خبرهاى خوب
2. تاریکى همه‌جا را مى‌گیرد
3. پیش‌قراولان
4. اشعار
5. مخالفت
6. دره‌ى طلا
7. الون قصه مى‌گوید
8. قصه‌گو
9. دردسر
10. دشمن پنهان
11. خیانت
12. چرخ مى‌چرخد
13. فراخوان
14. شوک‌ها
15. تاریکى و روشنایى
16. کابوس
17. فرار
18. و زمانى‌که سرانجام رخ مى‌نماید...
19. عجله کن
20. یک پایان، و یک شروع