معرفی و دانلود کتاب واریسیدن غروب: کتاب دوم مجموعه خون ستارگان
برای دانلود قانونی کتاب واریسیدن غروب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب واریسیدن غروب: کتاب دوم مجموعه خون ستارگان
کتاب واریسیدن غروب نوشتهی الیزابت لیم، قصهی دو پادشاهی در آستانهی جنگ و سه لباس جادویی را روایت میکند و یک فرصت که ممکن است نجاتبخش همه چیز باشد. مایا تامارین که وقتی لباسهای خورشید و ماه و ستارگان را دوخت، خودش را بهعنوان یک خیاط ماهر اثبات کرده، اکنون باید چیزی فراتر از یک لباس زیبا درست کند تا بتواند تاریکی و سیاهی را که کمکم در وجودش شکل میگیرد، بپوشاند.
دربارهی کتاب واریسیدن غروب
الیزابت لیم (Elizabeth Lim) در این قسمت از کتابش، واریسیدن غروب (Unravel the Dusk)، داستان مایا تامارین، شخصیت اصلی قصه، را روایت میکند. او که میخواهد در حیطهی خیاطی به درجهی استادی برسد، ناخواسته و بدون قصد و غرض جادویی را فعال میکند. ما در این کتاب با مایا تامارین راهی سفری میشویم که برای دوختن لباس خورشید و ماه و ستارگان آغاز کرده است؛ ولی این مسیر تلفات دردناکی برایش دارد. او به قلمرویی بازمیگردد که در آستانهی جنگ است. مایا تامارین که میبیند معشوقش رفته است، مجبور میشود لباس خورشید را برتن کند و جای عروس آیندهی امپراتور را بگیرد. اما جنگی که پیرامون مایا روی میدهد بههیچعنوان با جنگی که او با خودش دارد، قابلمقایسه نیست. از زمانی که شیطانِ باندور مایا را لمس میکند، مایا مدام در حال تغییر است؛ وقتی جلوی آینه میایستد، چشمانش را میبیند که سرخ هستند، دیگر اختیاری روی جادو و بدن و ذهنش ندارد. حالا دیگر زمان لازم است تا اینکه نهایتاً اختیار خودش را به طور کامل از دست دهد. اما او از هیچ کاری برای یافتن معشوقش و محافظت از خانوادهاش دریغ نمیکند.
الیزابت لیم در کتاب واریسیدن غروب توانایی و مهارت بالای خود را در روایت یک داستان فانتزی شاهکار به نمایش میگذارد. نویسنده در این کتاب توانسته بین خلق و پرورش شخصیتها و صحنههای اکشن و ایجاد کند و از این طریق، باعث حیرت و شگفتزدگی خواننده شود. الیزابت لیم با واکاویدن مفاهیمی مثل هویت، ازخودگذشتگی و عشق، با خوانندگانش ارتباط عمیقی برقرار کرده است. او با تبحر و مهارت بالای خود در داستانسرایی و توصیف اتفاقات، موفق شده تا پای خواننده را به جهانی اعجابانگیز باز کند. این کتاب اکنون با ترجمهی زهرا میالی که به یاری انتشارات کتابسرای تندیس چاپ و منتشر شده، در اختیار شما علاقهمندان به این ژانر قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب واریسیدن غروب
- رمانتیک، هنرمندانه و مسحورکننده. (گریگوری مگوایر، نویسنده)
- چه داستان محشری! هر بار که فکر کردم که میدانم داستان دارد به کدام سمت میرود، اشتباه کردم. اثری شدیداً مهیج. (تامارا پیِرس، نویسنده)
- یک داستان ماجراجویانهی خوش آب و رنگ. (Washington Post)
- یک فانتزی بینظیر که بیشک دل آنهایی را هم که از این ژانر خسته شدهاند، دوباره به دست میآورد. (NPR)
- این کتاب با قصهای قوی و شخصیتپردازیهای فوقالعاده و داستان عاشقانهی خوشایند، قلب همه را به دست خواهد آورد. (Kirkus Reviews)
کتاب واریسیدن غروب برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به نوجوانانی که به ژانرهای فانتزی و اساطیری با درونمایهی عاشقانه علاقه دارند، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب واریسیدن غروب: کتاب دوم مجموعه خون ستارگان میخوانیم
روی پلکهایم لایهای از شبنم نشسته بود و وقتی سعی کردم چشمانم را باز کنم، ذرات یخ روی پلکهایم پراکنده شد.
نمرده بودم.
قلبم به سختی میزد، هنوز هم میتپید.
شیطان هم نبودم.
افکارم متعلق به خودم بود. هنوز مایا بودم.
بلند شدم و نشستم و آسودهخاطر دیدم که دستان و بازوهایم را تشخیص میدهم، موی مشکی ژولیدهام گونههایم را نوازش میکرد.
با این حال، حسی متفاوت داشتم. همهجایم درد میکرد، نوعی درد کرخت و بقایای عذابی که موقع نابودکردن پیراهن خورشید، نزدیک بود بکشدم؛ و سرم...
صداهایی همخوان با هم من را خواندند: سنتورنا.
قلبم تند میتپید و سعی میکرد با این ندا بجنگد. نه، سنتورنا نیستم. شیطان نیستم.
سنتورنا.
صداها بلندتر و قویتر شد و حریصانه مثل خوره به جان پوچی درونم افتاده بود.
نوارهای بانداژی ضخیم دور کمرم پیچیده شده بود؛ بوی عود با رایحه زنجبیلی تازه میداد. بازشان که میکردم، سرانگشتانم شکمم را خراشید و جا خوردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب واریسیدن غروب: کتاب دوم مجموعه خون ستارگان |
نویسنده | الیزابت لیم |
مترجم | زهرا میالی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای تندیس |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 360 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-182-862-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان، کتابهای داستان و رمان عاشقانه نوجوان |