معرفی و دانلود کتاب هفت روز نحس: مجموعه داستان
برای دانلود قانونی کتاب هفت روز نحس: مجموعه داستان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هفت روز نحس: مجموعه داستان
کتاب هفت روز نحس: مجموعه داستان نوشته کاوه میرعباسی، متشکل از 4 داستان بلند است که نگرشی پارودیک دارد و به نوعی با ژانر وحشت شوخی میکند.
بیشتر داستانهای این کتاب ترسناک و یکی از آنها رئالیستی است. در ادبیات ما تجربههای زیادی در ژانر وحشت نداریم و این اثر را میتوان جزو معدود کتابهای این عرصه دانست.
هدف نویسنده شوخی با ادبیات ترسناک است که میتوان گفت به خوبی توانسته آن را در هر چهار داستان به مخاطب نشان دهد. او با یک سری قواعد مشخص این ژانر شوخی و آنها را دستکاری میکند اما در عین حال قواعد کلی ژانر هم رعایت میشود. با توجه به رشته تحصیلی نویسنده یعنی سینما، در داستانهای این کتاب به نوعی ارجاعهای مختلفی به فیلمهای مطرح سینمایی داده شده است. داستان گریز در خزان را میتوان وامدار "درخشش" کوبریک و "پرستیژ" نولان دانست. همچنین ن. ن. ن برگرفته از فیلم "آنچه در زیر نهفته است" و Alone متاثر از فیلمی به نام خودش است. خواندن این کتاب برای علاقمندان فیلم و سینما لذت دو چندانی دارد.
در بخشی از کتاب هفت روز نحس میخوانید:
شاید یک کم دستم کج باشه اما دلم پاکه. هیچ وقت از آدم محتاج چیزی کش نرفتهام. اگه گاهی چیزی را برداشتهام که مال یکی دیگه بوده، یا صاحابش لازم نداشته یا انقدر داشته که چیزی ازش کم نمیآمده. راستش اگه وضعم خوب بود محال بود بروم سراغ مال حروم، اما تف به این احتیاج که باعث میشه آدم قدم کج برداره و بره به راهی که خوش نداره و کاری بکنه که دل چرکین بشه. من همیشه به فکر تمیزی دلم هستم، یعنی از روزی که خاطرخواه ملیحه شدم خیلی حواسم رفته پی دلم. خب کسی که آدم دوستش داره یعنی عاشقشه جایش توی دل آدمه دیگه، یعنی درسته فکرش شب و روز توی کلۀ آدمه اما علاقهای که آدم بهش داره توی دل آدمه.
خلاصه به خودم گفتم: «کمال، یادت باشه از حالا به بعد دلت جای ملیحه است و باید همیشه پاک نگهاش داری.» راستش قبلش هم کاری نکرده بودم که بشه گفت دلم ناپاک شده اما خب از اون موقع دیگه بیشتر هوای دلم را دارم. همۀ اینارو گفتم که بدونید اگه اون شب اون انگشتر را برداشتم، کارم بیحساب نبود مثه بعضی دزدای بیوجدان که پول بچۀ یتیم هم راحت از گلوشون پایین میره. مبادا یک وقت خیال کنید شغلم دزدیه. اصلا این طور نیست. فقط گاهی وقتا به مال و اموال مردم ناخنک میزنم تا کارم راه بیفته. اون هم فقط موقعی که بدونم به جایی برنمیخوره. حالا از اون شب واسهتون بگم که هرچی مصیبت بعدش سرمون اومد از همون شب بود. کاش قلم پایم میشکست و نصفه شب گذشته از خونه بیرون نمیاومدم. کاش وقتی بیخواب شدم یکی از اون قرصهای خواب خاله ربابه را میخوردم و کپۀ مرگم را میذاشتم و نمیرفتم خیابون. اما خب وقتی قرار باشه بلایی سر آدم بیاد همه چیز با هم دست به یکی میکنن تا اون بلا پیش بیاد، یعنی تا جایی که من فهمیدهام رسم تقدیر دنیا و زندگی اینه و نمیشه کاریش کرد.
خوب یادمه یک ربع از نصفه شب سهشنبه گذشته بود، یعنی به قول رادیو میشد بامداد چهارشنبه. هر چی تو رختخواب غلت و واغلت زدم بلکه خواب به چشمم بیاد، فایده نکرد. دم به دقیقه، به ساعت نگاه میکردم و میدیدم انقدر وقت کند میگذره که نگو، انگار زنجیر به پایش بسته باشن. گرمای چلۀ تابستون هم بیداد میکرد و دمار صاحاب بچه را در میآورد. دیدم این جوری تا صب جونم به لبم میرسه و باید هی ساعت را نگاه کنم و حرص بخورم. نمیتونستم تلویزیون را هم روشن کنم چون خاله ربابه خوابش سبکه و با یک صدای کوچیک بیدار میشه و میافته روی دندۀ غرغرو ناله و نفرین و گاهی هم فحش و بد و بیراه و آدم را از غلط کردنش پشیمون میکنه. تنها راه چاره این بود که بزنم به خیابون.
فهرست مطالب کتاب
گریز در خزان
هفت روز نحس
ن.ن.ن.
Alone
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هفت روز نحس: مجموعه داستان |
نویسنده | کاوه میرعباسی |
ناشر چاپی | انتشارات کتابسرای نیک |
سال انتشار | ۱۳۸۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 216 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-2953-31-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک ایرانی |