معرفی و دانلود کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری
برای دانلود قانونی کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری
کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری نوشتهی محترم بزرگی، مجموعهای از خاطرات و تجربههای دوران تصدی سردفتری خود نویسنده است. او با لحنی جدی و گاهی طنزآمیز از مسائل و مشکلاتی که در این شغل پیش رویش بوده، صحبت میکند. توصیفات دقیق او از مسائل، تصویر واضحی از این حرفه برای خواننده ترسیم کرده و ایشان را به ماجراهای روزمره و عجیب، نویسنده میبرد.
دربارهی کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری
کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری حاوی پنج خاطرهی کوتاه داستانی است که از ماجراها و مشکلات نویسندهی کتاب، محترم بزرگی، حکایت دارند. بزرگی که سالها پیش، پس از ممارست بسیار توانست سرپرست دفتر اسناد رسمی شود، از همان ابتدا برآن بود تا صادقانه فعالیت کند و در مقابل رشوه و طمع ایستادگی نماید. او که با نگاهی خوشبینانه به کار و آیندهاش این شغل را شروع کرد، همان ابتدای امر با نخستین اتفاق جدی روبهرو شد: او باید شناسنامهی جعلی در دفترخانه ارائه میداد و همین باعث شد تا ذهنش درگیر شود و روحیهاش بههم بریزد و خوشبینیاش به دلنگرانی بدل گردد. ازاینرو، دریافت که در حرفهی مملو از چالشی قدم گذاشته و باید دقت و قدرت بیشتری برای طی کردن این مسیر به کار بندد.
محترم بزرگی با روایت پنج روایت کوتاه تحت عناوینی همچون وجدان فراتر از قانون، قلدری، کلاهبرداری یا خیرخواهی و... ماجراهای مصائبی را که در این مسیر با آنها مواجه بوده، برای خوانند تعریف میکند. نویسنده در کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری مینویسد که رویارویی با افراد خطرناک، انرژی بسیاری از او گرفتند ولی همواره با ارادهی قوی و تقویت آن توانسته استوار به مسیر خود ادامه دهد. او، چنانکه خود مینویسد، هرگز دوست نداشته این شغل را به نسلهای پس از خود منتقل کند تا مبادا آنها نیز دچار چنین گرفتاریهای شوند.
محترم بزرگی در روایت کلاهبرداری یا خیرخواهی، قصهی یک کلاهبرداری را روایت میکند. در این ماجرا، زنی قصد دارد اموالش را به نام مردی بزند که به نظر میرسد قصد دارد از او سوءاستفاده کند. نویسنده جسورانه و تند به مرد اعتراض میکند و از زن میخواهد تا وکالتنامه را فسخ کند و او در نهایت، تصمیم میگیرد با خانوادهی خود مشورت کند و نظر آنها را بشنود. پس از گذشت چند ماه، پسر این زن به دفترخانه میآید و داستان را تعریف میکند که مادرش قربانی کلاهبرداری شده و هرچه داشته و نداشته، به مالکیت مرد و همدستانش درآمده است. ولی وقتی کار به دادگاه میکشد، محترم بزرگی بهعنوان شاهد میرود و نهایتاً سزای اعمال این کلاهبرداران را کف دستشان میگذارد و آنها را به زندان میفرستد و اموال زن نیز به او بازمیگردد.
باقی داستانهای این مجموعه نیز همگی دارای همین مضامین و قصههای مشابه هستند که محترم بزرگی با توصیفات دقیق و فضاسازیهای واقعگرایانه، به جذابتر شدن داستانها کمک کرده است. اکنون میتوانید کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری را که انتشارات آرمان رشد چاپ و منتشر کرده، تهیه کنید.
کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به آن دسته افرادی پیشنهاد میشود که علاقهمند به خواندن خاطرات و داستانهای واقعی هستند.
در بخشی از کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری میخوانیم
«خانم رئیس من دارای مستغلات و درآمد و تمکن مالی خوبی هستم. همهجور وسایل رفاه و آسایش و خوشحالی خانمم را فراهم کردهام و به همهی خواستههایش جامهی عمل پوشاندهام. در خانهی من درسش را ادامه داد، کلاس زبان انگلیسی ثبتنام کرد، آموخت و در همان مؤسسه به تدریس زبان مشغول شد و من در تمام این مدت همهی کارهای منزل از نظافت و پختوپز تا خرید، همه را خودم انجام میدادم. صبح صبحانهی خانم را آماده و از خواب بیدارش میکردم، صبحانهاش را میل میکرد و از خانه بیرون میرفت. من دستتنها کارهای منزل را انجام میدادم و نهار را آماده میکردم. ظهر از کلاس میآمد، نهار میخورد. یکیدو ساعت استراحت میکرد و من برایش چای و میوه میآوردم. باز برای کار درس و تدریسش از خانه بیرون میرفت و شب برمیگشت. اصلاً هیچ کاری به امور خانه و رسیدگی به بچهها نداشت و این باعث شده بود خاص و عام سرزنشم کنند.
دست خودم نبود عاشقش بودم و دلم میخواست در کنار من احساس خوشبختی کند و هیچ کموکاستی نداشته باشد. جانم به جانش بسته بود، حرفهای دیگران برایم هیچ مهم نبود.»
بغض مرد بیشتر شد؛ اما ادامه داد: «یک روز هرچه منتظر ماندم برای نهار به خانه نیامد. شب شد هیچ خبری ازش نشد. هرچه به گوشیاش زنگ میزدم، جواب نمیداد. تا صبح نخوابیدم. داشتم دیوانه میشدم. شب دوم، شب سوم هیچ خبری ازش نشد. خوابوخوراک از من گرفته شده بود. با پسرم همهجا را جستوجو کردیم؛ همهی کلانتریها، بیمارستانها و هرجایی که فکر میکردیم سر زدیم؛ ولی هیچ خبری از او نبود.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
هرچه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک
نیشگون
قلدری
وجدان فراتر از قانون
کلاهبرداری یا خیرخواهی؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نیشگون: چند خاطره از دوران تصدی سردفتری |
نویسنده | محترم بزرگی |
ناشر چاپی | موسسه فرهنگی آرمان رشد |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 63 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-243-593-6 |
موضوع کتاب | کتابهای خاطرات |