معرفی و دانلود کتاب نگویید ما چیزی نداریم
برای دانلود قانونی کتاب نگویید ما چیزی نداریم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نگویید ما چیزی نداریم
روایتی تحسین شده از تغییرات سیاسی چین. کتاب نگویید ما چیزی نداریم از مادلین تین، روایت دو دختر چینی از انقلاب فرهنگی سرزمینشان است که توانسته افتخارات و جوایز معتبری مانند نامزدی اندرو کارنگی و گودریدز را به دست بیاورد. همچنین منتقدان بسیاری این اثر را ستوده و مهارتی که تین در این اثر به نمایش گذاشته را با بزرگترین نویسندگان دنیا مقایسه کردهاند.
درباره کتاب نگویید ما چیزی نداریم
داستانی صمیمی و پراحساس که با سفر به سالهای پرآشوب کشور چین، ما را با تاریخ معاصر این سرزمین آشنا میکند. مادلین تین، نویسنده قهار در این اثر شما را به تماشای سرنوشت دو نسل از یک خانواده پر جمعیت چینی دعوت میکند. نسل اول، افرادی هستند که در دوران انقلاب فرهنگی مائو زندگی میکردند و نسل دوم فرزندان آنها، افرادی که در سالهای دانشجویی علیه حکومت دست به اعتراض زدند و واقعه فراموش نشدنی میدان تیانآنمن را خلق کردند. این سرگذشتهای خواندنی توسط دو شخصیت اصلی کتاب نگویید ما چیزی نداریم (Do Not Say We Have Nothing) یعنی ماری و آی-مینگ روایت میشوند که هر کدام به شکلی متفاوت با تاریخ چین در ارتباط هستند.
ماری، دختری ده ساله است که در ونکوور به دنیا آمده و با وجود اصالت چینی، هرگز به این کشور سفر نکرده است. آی-مینگ، راوی دیگر دختری جوان و دانشجو است که بعد از اعتراضات سال 1989 - که به قتل عام چهارم ژوئن معروف شد- از وطنش گریخته و حالا در کانادا زندگی میکند. این دو نفر از هیچ نظر دارای شباهت و اشتراکی نیستند، اما زمانی که مدتی را کنار هم زندگی میکنند به آرامی به همدیگر نزدیک میشوند. رابطه خواهرانه آنها باعث میشود تا عمیقترین افکار و احساساتشان را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و در طول مکالمههایی که شما را شوکه میکنند، هر کدام گوشهای از پازل کتاب نگویید ما چیزی نداریم را کامل کنند.
داستانی که ماری و آی-مینگ برای دیگری روایت میکنند تاریخ آرمانگرایی انقلابی، موسیقی و سکوت است که در دل زندگی سه موسیقیدان بیان میشود: آهنگساز خجالتی و باهوش، اسپارو؛ نابغه ویلون، ژولی و پیانیست مرموز، کای. آنها که در زمان انقلاب فرهنگی چین تلاشی خستگی ناپذیر برای حفظ حرفه خود نشان دادند، مجبور بودند باورهای خود درباره هنر و موسیقی را از دیگران پنهان کنند اما هرگز واقعیت خود را فراموش نکردند. روزهای طوفانی تاریخ چین سرنوشت این سه نفر را به همدیگر گره زد و به شکلی غیرقابل پیشبینی، بر زندگی ماری و آی-مینگ نیز اثر گذاشت....
جوایز و افتخارات کتاب نگویید ما چیزی نداریم
- نامزد مدال اندرو کارنگی (2017)
- نامزد نهایی جایزه بوکر (2016)
- برنده جایزه زنان برای ادبیات داستانی 2017
- برنده جایزه Scotiabank Giller در سال 2016
- نامزد جایزه Rathbones Folio در سال 2018
- نامزد جایزه گودریدز برای بهترین داستانهای تاریخی (2016)
- برنده جایزه du Gouverneur général بهترین داستان انگلیسی (2016)
- برنده جایزه du Gouverneur général برای کتاب ترجمه شده (2019)
نکوداشتهای کتاب نگویید ما چیزی نداریم
- داستانی که انسانیت در تار و پود آن تنیده شده است. (سام ساکس، وال استریتژورنال)
- دقت تین در شرح جزئیات، نویسندگان بزرگ روسی را به یاد ما میآورد. (Financial Times)
- یک رمان زنده و جادویی که پلی محکم میان سالهای انقلاب چین و دنیای امروز برقرار میکند. (گاردین)
- تین با تسلط رهبر ارکستری مینویسد که صحنه را در مشتش دارد و با تفاوتهای ظریف هر ساز آشناست. (جیایانگ فن، نیویورکتایمز)
کتاب نگویید ما چیزی نداریم مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این اثر را به خوانندگان داستانهای تاریخی، به خصوص علاقهمندان تاریخ معاصر چین توصیه میکنیم.
با مادلین تین بیشتر آشنا شویم
مادلین تین (Madeleine Thien) نویسندهای با اصالتی چینی است که در سال 1974 در کانادا به دنیا آمد. او که فارغالتحصیل رشته نویسندگی خلاق است، در آثارش عمدتا به احساسات انسانی و تجربههایی خاص مانند مهاجرت، مسائل زنان و تفاوت نسلی میپردازد. تین تاکنون جوایز معتبری مانند City of Vancouver Book و Ovid Festival را به دست آورده و نامزدی جوایزی مانند من بوکر، اندرو کارنگی و گودریدز را هم در کارنامه دارد.
در بخشی از کتاب نگویید ما چیزی نداریم میخوانیم
آی_ مینگ کاری کرد که در مدت یک ماه حضورش در خانه ندیده بودم انجام دهد. نه تنها به گریه افتاد بلکه آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته بود که صورتش را برگرداند و با دستانش پوشاند. صدای گریهاش آنقدر مرا بهم ریخت که همه چیز را مثل صدای آرام عزا و سوگواری بهم میزد. حس کردم آی-مینگ میگوید «کمکم کن، کمکم کن» ترسیدم که اگر به او دست بزنم غم و اندوهش هم به وجود من نفوذ کند و این غم هیچوقت بیرون نرود. نمیتوانستم تحمل کنم، صورتم را از او برگرداندم و به اتاق خوابم رفتم و در را قفل کردم. اتاق حس کوچک بودن میداد. با خود کلمه خانواده را زمزمه کردم. این کلمه مثل یک جعبه مهم و محتاطانه بود که نمیشد به اراده خود آن را باز و بسته کرد، دلیلش هم بهخاطر گفته مادر بود.
عکس پدرم روبهروی کمد لباسم مرا بسیار ناراحت میکرد. نه، آن عکس پدرم نبود اما این حس من بود که عکس پدر بود. این احساس خدشه دار شدهام همه چیز، حتی عشق من به مادر و آی-مینگ را تلختر کرد. دلم میخواست عکس را پرت کنم زمین اما میترسیدم که عکس واقعی باشد و خود پدرم به صورت زنده در قاب رفته باشد و میترسیدم که با این کار پدرم هیچوقت نتواند به خانه برگردد. باران که بیرون در حال باریدن بود به شدت افکارم را در هم میریخت. همه جویهای آب کوچک و بزرگ میشدند و بعد با هم یکی و بعد جدا میشدند، این مرا مبهوت میکرد. آیا من به اندازه این قطرات آب بیارزش بودم؟ آیا چیزی را تغییر خواهد داد
ناگهان بوی عطر پدرم را به یاد آوردم. عطر شیرین مانند برگهای چمن تمیز کاری شده و بوی صابونش را هم به یاد آوردم. پدرم با حالت رسمی صحبت کردنش میپرسید: «دختر به پدر چی میخواد بگه؟ چرا دختر در حال گریه کردنه؟» صدایش مثل صدایی بود که دیگر در این دنیا نبود.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نگویید ما چیزی نداریم |
نویسنده | مادلین تین |
مترجم | فاطمه قمری |
ناشر چاپی | انتشارات یمام |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 564 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8772-69-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |