معرفی و دانلود کتاب نگذار بماند
برای دانلود قانونی کتاب نگذار بماند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نگذار بماند
تصور کنید صبحها که از خواب بیدار میشوید، کسی پشت در اتاقتان ایستاده و میخواهد شما و نوزادتان را بکشد. این فاجعه وقتی ترسناکتر میشود که هیچکس، حتی همسرتان، حرف شما را باور نمیکند! کتاب نگذار بماند اثر نیکولا ساندرز شما را به این خانهی وحشت میبرد؛ خانهای که شاهد هولناکترین لحظات زندگی زنی به نام جوآن است. روزی دخترخواندهی جوآن به خانهی او میآید و قصد نابودی همهچیز، حتی نوزادِ تازه متولدشدهی جوآن را دارد. جوآن تمام تلاشش را میکند تا خود و فرزندش را نجات دهد، اما کلوئی نمیخواهد از آن خانه برود. او آمده تا بماند. این کتاب در سال 2023 نامزد جایزهی گودریدز برای بهترین رمان تریلر و رازآلود شده است.
دربارهی کتاب نگذار بماند
انسانها موجوداتی پیچیده هستد. قرار نیست قاتلهای زنجیرهای مثل فیلمهای ترسناک، آدمهایی با هیبت هیولا باشند و در آخر هم میان شعلههای آتش بسوزند. در واقعیت قاتل بودن چهرهی خاصی نمیخواهد و حتی میتواند دختری زیبا، جوان و مهربان باشد که انسانهای بیگناه را قربانی اعمال وحشیانهی خود میکند؛ دختری مثل کلوئی. کتاب نگذار بماند (Don't Let Her Stay) دربارهی خانوادهای سه نفره است که با ورود کلوئی، نفر چهارم، شک، ترس و دروغ بر زندگیشان سایه میافکند. کلوئی دختر بزرگ ریچارد از ازدواج اول اوست. آن ازدواج با مرگ دردناک همسر ریچارد به پایان رسیده است. مرگی که در هر فصل از داستان، رازهای مخوف بیشتری دربارهی آن کشف میکنیم. جوآن زنی مظلوم و ساده و آسیبپذیر است که چند سال بعد از مرگ مادر کلوئی با ریچارد ازدواج کرده است. او کلوئی را دخترکی معصوم و آسیبپذیر میپندارد که شاهد مرگ مادرش بوده و بعد از سختیهایی که زندگی بر سرش آورده، قرار است با برگشت نزد پدر و نامادریاش، زندگی خوبی را آغاز کند، اما کلوئی پیچیدهتر از آن است که جوآن بتواند حرکاتش را پیشبینی کند.
نیکولا ساندرز (Nicola Sanders) داستان را از زاویهی دید جوآن روایت میکند. او تنها کسی است که میبیند دختر همسرش برای قتل او و نوزاد چهارماههاش نقشهی قتل میکشد و تا چه اندازه آدم خطرناکی است. کلوئی باهوش است. او میداند که باید جلوی پدرش مهربان و بیآزار به نظر برسد و جوآن را مقصر همهچیز جلوه دهد. گویی نقش بازی کردن جزئی از شخصیت اوست و بهگونهای دروغ میگوید که حتی جوآن را دربارهی موضوعاتی که با چشمهای خودش دیده به تردید میاندازد. کتاب نگذار بماند خواننده را تا انتها در تعلیق نگه میدارد. آیا واقعاً کلوئی پیش از ورود به خانهی جوآن و ریچارد هم مرتکب قتل شده است؟ چرا در بیمارستان روانی بستری بوده؟ تا چه اندازه باید از او دور ماند و ریچارد چقدر دخترش را میشناسد؟
هر فصل از کتاب نگذار بماند، روایتگر حادثهی هولناکی است و پردهای نادیده از گذشتهی کلوئی، ریچارد و جوآن را به نمایش میگذارد. نیکولا ساندرز عناصر وحشت را آرام آرام در دل داستان تزریق میکند. او شما را بر قطار ترس مینشاند و به تونل وحشت میبرد، تا جایی که میبینید همراه با جوآن در میان شعلههای آتش ایستادهاید و راهی برای فرار ندارید.
کتاب نگذار بماند توسط نشر افرا با ترجمهی فارسی زهرا مهریزی منتشر شده و در دسترس خوانندگان قرار گرفته است.
نکوداشتهای کتاب نگذار بماند
- کتابی که آرام آغاز میشود، اما پیچ و تاب میگیرد و پایانش شگفتانگیز است! (آمازون)
- این داستان یک تریلر روانشناختی عالی است. شخصیتها باورپذیر هستند و تنش در داستان با غلظت به پیش میرود. (گودریدز)
کتاب نگذار بماند برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای افرادی که به داستانهای ترسناک و تریلر روانشناختی علاقه دارند، مناسب است.
در بخشی از کتاب نگذار بماند میخوانیم
باید دوربینها را در اطراف خانه نصب کنم و این کار را باید همین امشب انجام بدهم. تنها مشکلم این است که راه رفتن روی کفپوشهای خانه صدای زیادی تولید میکند. بهانهای خوب نیاز دارم تا اگر کلویی یا ریچارد بیدار شدند و از من سؤال کردند، جوابی داشته باشم. به بچهام که حالا خوابیده نگاهی میاندازم، کنار تختم مینشینم و منتظر میمانم. دقایقی بعد از نیمهشب ایوی برای شیر خوردن بیدار میشود. شیشه شیرش را میدهم، اما بهجای اینکه او را به تخت برگردانم، او را روی شانهام میگذارم و بهآرامی تکانش میدهم. «میریم قدم بزنیم، باشه عزیزم؟» او چشمانش را با مشتهای کوچکش میمالد. شرط میبندم اگر سر جایش میگذاشتمش، دوباره خوابش میبرد، چیزی که در حالت عادی باعث خوشحالیام میشد. اما این بار نه. «میریم به یه ماجراجویی کوچولو. نظرت چیه؟»
درحالیکه موبایلم را در جیب لباس خوابم میگذارم، او ناله میکند. در اتاق را با صدای کمی باز میکنم. سکوت. با ایوی که محکم در آغوش گرفتهام، بهآرامی به طرف اتاق کودک حرکت میکنم. درحالیکه دوربینها را از جایی که مخفی کردهام، برمیدارم، یک چشمم به در اتاق است. قبلاً تصمیم گرفته بودم که یکی از جاهای خوب برای پنهان کردن دوربین درون عروسک خرسی بود. واقعاً خیلی خوب دربارهی این موضوع فکر کرده بودم. ایدهآل نبود چراکه در فیلمها همیشه این کار را انجام میدهند، پس مطمئناً اولین جایی است که به آن مشکوک میشوند، ولی نمیتوانم به جای دیگری فکر کنم. عروسک برای ایوی خیلی بزرگ است، به همین دلیل فقط بالای کمد نشسته و گردوخاک جمع میکند.
ایوی را روی تختخوابش میگذارم و عروسک را برمیدارم. الیاف سفیدرنگ درونش را درمیآورم، دوربین را داخلش میگذارم و الیاف را دوباره داخل خرس میریزم.
صدایی از پشت سرم میشنوم ...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نگذار بماند |
نویسنده | نیکولا ساندرز |
مترجم | زهرا مهریزی |
ناشر چاپی | انتشارات افرا |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 288 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-90962-1-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان جنایی و معمایی خارجی |
معمای پیش پا افتاده و خیلی خیلی ساده
که از سادگی زیاد آدم فکر میکرد اشتباه حدس زده
نویسنده هیجان نسبتاً خوبی به کتابش داده بود واسه همین حس خوندنش خوب بود
اما متأسفانه از عنصر غافلگیری که از مزایای کتاب معمایی جنایی هست بهره نگرفته بود
ولی به هرحال با توجه به روند هیجانی کتاب ارزش خوندن داشت
ولی خب توقع پلات نداشته باشید
البته نمیدونم شاید هم من چون جنایی زیاد میخونم دیگه حدس زدن آخر کتابها واسم راحت شده
چون اکثر کتابها رو به خوبی حدس میزنم و مدتهاست کتابی نخوندم که آخرش دهنم از تعجب باز بمونه و شوکه بشم
شاید دیگه این ژانر اشباع شده
و مطالعه کتابها بیشتر به قول بعضی از دوستان برای لذت بردن از مسیر هست تا غافلگیری