معرفی و دانلود کتاب وردهایی برای فراموشی

معرفی کتاب وردهایی برای فراموشی

یکی بود یکی نبودِ این داستان با جنایت آغاز می‌شود. در کتاب وردهایی برای فراموشی نوشته‌ی آدرین یانگ امری بلک‌وودِ نوجوان در جزیره‌ای همواره مه‌آلود در شبی نفرین‌شده دوباره شوکه می‌شود: اولین بار وقتی جسم بی‌جان لیلی مورگان بهترین دوستش در جنگل پیدا می‌شود و دومین بار وقتی عشق زندگی‌اش آگوست به این قتل متهم می‌گردد. این کتاب از سوی ویراستاران سایت آمازون به‌عنوان بهترین رمان تریلر و جنایی شناخته شده است.

درباره‌ی کتاب وردهایی برای فراموشی

بهتر است هشت ساعت خواب کامل را به فراموشی بسپارید اگر قرار است خواندن کتاب وردهایی برای فراموشی (Spells for Forgetting) را در ابتدای شب آغاز کنید! آدرین یانگ (Adrienne Young) با روایت پرتعلیق و پیچش‌های داستانی فراوان شما را به سفری به دل یک جزیره‌ی رازآلود می‌برد؛ جایی که پس از سال‌ها پرده از راز جنایتی سربه‌مهر برداشته می‌شود. این اثر با مضامین عشق، خیانت، ترس و جادو و فضاسازی شگفت‌انگیزش، بهترین گزینه برای آنانی است که می‌خواهند ساعت‌ها درگیر حل معمای یک جنایت باشند.

از آن شبی که جسد بی‌جان لیلی مورگان، بهترین دوست امری بلک‌وود، پیدا شد و عشق زندگی امری، آگوست سالت، به قتل لیلی متهم گشت، زندگی امری برای همیشه متحول شد. سال‌ها بعد از آن حادثه امری مشغول به انجام کاری بود که در نوجوانی قسم خورده بود هرگز انجام ندهد: زیستن در سواحل مه‌آلود سرشا و گرداندن تجارت خانوادگی بلک‌وود. اما زندگی ملالت‌بار امری بنا نداشت همانطور باقی بماند، آن هم وقتی اولین نشانه‌ها از تبدیل افسانه‌ها به واقعیت پدیدار گشتند. آن صبحی که امری از خواب بیدار شد و پس از چهارده سال با آگوست مواجه شد فهمید که طوفان‌های جدیدی در راهند. امری به‌وضوح شبی را به خاطر می‌آورد که عمارت مورگان آتش گرفت و جسد لیلی در جنگل پیدا شد. حالا بعد از سال‌ها آگوست برگشته بود و مجبور بود با ساکنان جزیره که آشکارا او را نمی‌خواستند مواجه شود. آیا او آمده بود که روی زخم‌های گذشته مرهم بگذارد یا به‌واسطه‌ی راز مگوی جزیره از مردم آن انتقام بگیرد؟! داستان امری و آگوست تازه در این نقطه از کتاب وردهایی برای فراموشی آغاز می‌شود.

نقطه‌ی روشن کار آدرین یانگ در فضاسازی ویژه‌ی جزیره است؛ به بیان دیگر فضای جزیره، تشخصی منحصربه‌فرد دارد و خود تبدیل به کاراکتری سرنوشت‌ساز می‌شود. به همه‌ی این‌ها اضافه کنید عناصر طبیعی مانند باد، گل‌ها و گیاهان و چشم‌انداز خلیج را که همگی در جهت درست خود به کار برده شده‌اند. مه غلیظ و همیشگی جزیره نیز احساس رازآلود بودن را به مخاطب تزریق می‌کند، افزون بر اینکه ردپای جادو را نیز در سراسر داستان به جا می‌گذارد.

تلاش نویسنده همواره در رمان وردهایی برای فراموشی بر آن بوده تا در مرز میان ژانرها حرکت کند، از جریان عشقی میان امری و آگوست که حال و هوای رمانس‌ها را تداعی می‌کند تا تم قتل که ما را در فضای رمان‌های جنایی قرار می‌دهد، همه و همه در خدمت ابداعات ژانری هستند تا لذت خواندن اثر را دوچندان کنند. به این لذت بیفزایید هیجان مواجهه با شخصیت‌هایی چندوجهی که همگی در کلاف پیچیده‌ای از احساسات گرفتارند. مخاطب به‌خوبی می‌تواند قوت و ضعف امری را بشناسد و درگیری آگوست با احساس گناه و شرم را درک کند. حتی شخصیت‌های فرعی نیز منحصر‌به‌فرد خلق شده‌اند و آدرین یانگ در حین آفرینش آن‌ها به جزییات نهایت توجه را مبذول داشته است. نویسنده تا پایان داستان تعلیق را حفظ کرده و پایان‌بندی داستان هم کمابیش بی‌نقص و باورپذیر صورت گرفته است. اگر به کتاب‌هایی پرتعلیق با چاشنی جادو و جنایت علاقه‌مندید کتاب وردهایی برای فراموشی اینجاست تا ساعت‌هایی پر از هیجان را برایتان رقم بزند.

این کتاب را مهسا حسینی سارانی به فارسی ترجمه و نشر میلکان آن را منتشر کرده است.

جوایز و افتخارات کتاب وردهایی برای فراموشی

• کتاب پرفروش ملی؛
• منتخب ویراستاران آمازون برای بهترین تریلر جنایی.

نکوداشت‌های کتاب وردهایی برای فراموشی

• یک قصه‌ی درگیرکننده (چندلر بیکر)
• فضاسازی محشرش باعث می‌شود یک‌نفس بخوانیدش. آدرین یانگ با جادو، قتل و عباراتی آهنگین، اثری خیره‌کننده می‌آفریند که بی‌شک تا سال‌های سال با من خواهد ماند. (سارا الن)
• هیجان‌آور، تغزلی و بسیار رمانتیک. (روث امی لنگ)
• یک جزیره‌ی رازآلود با همه‌ی متعلقات آن. یک آتش، یک قاتل، عشق و خیانت، رازها و ارتباطات‌های عمیق و هرچیزی که مملو از جادوست. حزن‌آور اما فریبنده. (ندیا هترینگتون)
• کتاب وردهایی برای فراموشی لبریز از راز و جادو است. این رمان بسیار مسحورکننده است. (جودی پیکو)
• یک اثر دلهره‌آور رازآلود با پیچش‌های داستانی دلپذیر. اثر آدرین یانگ شما را می‌فریبد، جادویتان می‌کند و درحالی‌که تشنه‌ی ادامه‌اش هستید به حال خود وامی‌گذاردتان. (استفانی گاربر)

کتاب وردهایی برای فراموشی برای چه کسانی مناسب است؟

برای طرفداران ژانر جنایی و داستان‌های عاشقانه و جادویی خواندن این کتاب لذت شرب مدام است.

در بخشی از کتاب وردهایی برای فراموشی می‌خوانیم

همین‌طور که خورشید از پشت درخت‌ها بالا آمد، دایره‌ای از آفتاب روی شانه‌ام افتاد. از پشت پرده‌ی نازکِ نخی می‌توانستم مِه بی‌رمقی را ببینم که جزیره را در سکوت سنگین پاییزی پوشانده بود. کنارم داچ به خواب عمیقی فرورفته بود. نفسش پشت گلویش کشیده می‌شد و بوی او اتاق را با عطر آشنای دود سدر پر می‌کرد. هربار که آن را روی زبانم حس می‌کردم، کامم را با خاطره‌ی شب قبل تلخ می‌کرد.

دعوایمان در آشپزخانه شروع شد، با سه لیوان نوشیدنی فراموش شد و در نور آتشی که ساعت‌ها قبل خاموش شده بود، پروبال گرفت. ولی چون مدت زیادی داچ را می‌شناختم، می‌دانستم چطور دعواهایمان را تمام کنم.

محو تماشایش بودم که چطور اولین نور روز موهای فرفری و بورش را به رشته‌های طلایی تبدیل می‌کند. چانه‌اش از زمانی که بچه بودیم، تیزتر شده بود و پوست کک‌ومک‌دار صورتش زیر آفتاب و وزش بادهای شور، زمخت؛ ولی هنوز بخشی از وجودش همان پسر لاغر و بدون تی‌شرتی بود که با او بزرگ شده بودم و شاید مشکل از همان‌جا بود.

ساعتِ روی پاتختی آهسته تیک‌تاک می‌کرد و عقربه‌ی بزرگش روی شماره‌ها می‌خزید و جلو می‌رفت. هشت دقیقه‌ی دیگر، صدای زنگ ساعت داچ بلند می‌شد و او را بیدار می‌کرد تا صبح زود به باغ برود؛ ولی قبل‌از اینکه چشم‌هایش را باز کند، من رفته‌ام، مثل همیشه.

پای برهنه‌ام را از زیر لحاف بیرون آوردم و آهسته نشستم. مراقب بودم سروصدا نکنم. شاخه‌های کاجِ نوئلی که بیرون بود، با وزش باد تکان داده می‌شد و به پنجره می‌خورد و من تصویرم را که روی شیشه نقش بسته بود، تماشا کردم.

اکتبر یکی از ماه‌های پرزمزمه بود. چشم مردم شهر بیشتر و بیشتر به‌سمت جنگلی کشیده می‌شد که حتی یک درختش هم با تغییر فصل رنگ عوض نکرده بود. تابستان طولانی بیشتر از زمان خودش کش آمده بود. هرچند باران‌های سرد به دریاراه پیوجِت برگشته بودند، جزیره هنوز به سرسبزی جولای بود. این حتی برای سرشا هم عجیب بود.