معرفی و دانلود کتاب نمیتوانم و نمیخواهم
برای دانلود قانونی کتاب نمیتوانم و نمیخواهم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نمیتوانم و نمیخواهم
مجموعهای از داستانهای کوتاه به قلم زنی که ریک مودی نوشتار او را «بهترین سبک نثر در آمریکا» تلقی میکند. لیدیا دیویس در داستانهای کتاب نمیتوانم و نمیخواهم به شیوهای متفاوت به روزمرگیهای زندگی انسانی میپردازد. این اثر در سال 2013 برندهی جایزهی بوکر شده است.
دربارهی کتاب نمیتوانم و نمیخواهم
لیدیا دیویس پس از انتشار مجموعه داستان خود در سال 2009، در کتاب نمیتوانم و نمیخواهم (Can't and Won't) آثار جدید و تأثیرگذاری را گردآوری کرد که همگی در عناصری از جمله مشاهدهی هوشیارانه، تسلط بر زبان، دانش ادبی و طنز تلخ با یکدیگر اشتراک دارند. او در هر یک از داستانهای کوتاه این مجموعه لحظاتی تصادفی را در کنار هم قرار میدهد تا زمانی که واقعیتی منسجم در هیئت یک کلاژ پدیدار شود. به عقیدهی برخی از منتقدان، نمیتوانم و نمیخواهم انقلابیترین مجموعه داستان آمریکایی در بیستوپنج سال گذشته است.
داستانهای کوتاه لیدیا دیویس در مجموعهی نمیتوانم و نمیخواهم از مشاهدات بهظاهر پیش پا افتادهای تشکیل شده است که در برابر طبقهبندی شدن مقاومت میکنند. از این رو دشوار است که این داستانها را در ژانر و دستهای بهخصوص قرار دهیم. او تمامی تصورات مخاطب را در مورد این که چه چیزی داستان است و چه چیزی داستان نیست نادیده میگیرد، و میکوشد خوانندهی کتاب را با درکی نامتعارف دراینباره روبهرو کند. آنچه دیویس قصد دارد از خلال روایت کردن داستانهای مجموهی نمیتوانم و نمیخواهم بیان کند، واگرایی وحشیانهی تجربیات بشری است. به بیان دیگر او به سراغ این مسئله میرود که امور عادی و عمیق در زندگی انسان نه تنها در کنار یکدیگر قرار میگیرند، بلکه در ذات خود بهشدت به یکدیگر وابسته هستند.
پنجمین مجموعه داستان لیدیا دیویس را بیش از هر چیز قدرت نثر ظریف او متمایز میسازد. دیویس به شدت محتاطانه کلمات داستانهای خود را در کنار یکدیگر میچیند. این چینش کلمات به فراخور موقعیتهای داستانی گاهی با چاشنی خشم همراهند، گاهی به طنز آغشته میشوند و گاهی لحنی کوبنده و تندوتیز به خود میگیرند. دیویس با صراحت و طنز حیلهگرانهای که مخصوص خود اوست، در کتاب نمیتوانم و نمیخواهم در مورد روزمرگی مینویسد و زندگی روزمره را به چالش میکشد.
داستانهای کتاب نمیتوانم و نمیخواهم شما را به تفکر وا میدارند، شما را به شک میاندازند، شما را گیج میکنند، و در عین حال قلب شما را با ابتداییترین مشاهدات زندگی تحت تأثیر قرار میدهند. این داستانها گاهی پیچیدهاند، گاهی ساده و گاهی چنان بغرنج که باعث میشوند بخواهید همه چیز را رها کنید و خود را غرق زندگی سازید. نشر افق ترجمهی اسدالله امرایی را از این مجموعه داستان تهیه و منتشر نموده است.
نکوداشتهای کتاب نمیتوانم و نمیخواهم
-
بعضی از نویسندگان توانایی عجیبی در بیان تجربیات شما دارند. لیدیا دیویس را به اندازهی کافی بخوانید؛ داستانهای او همان چیزهایی هستند که برای شما اتفاق میافتند. داستانهای او شیوهای مخصوص برای تأثیرگذاری بر حس مخاطب دارند؛ به طوری که بلاتکلیفی در آنها خود تبدیل به درام میشود. این همان کاری است که بهترین و اصیلترین آثار ادبیات میتوانند انجام دهند: ما را با دقت بیشتری نسبت به زندگی در صفحه و خارج از صفحه آگاه کنند. (پیتر اورنر، نقد کتاب نیویورک تایمز)
-
هیچ داستاننویس در قید حیاتی جملات را به این اندازه خوب و پیوسته تحت فشار قرار نداده است. (جان فریمن، بوستون گلوب)
-
مجموعههای داستان کوتاه لیدیا دیویس از مرزهای یک کتاب فراتر میروند و به غنای یک کتابخانه میرسند. داستانهای او در کتاب نمیتوانم و نمیخواهم مدام از شما برای مطالعهی اثری خلاقانه دعوت میکنند. (هلن اویمی، گاردین)
-
در نوشتههای لیدیا دیویس هیچ چیز خشنی وجود ندارد و در آثار او جایی برای پنهان شدن تعبیه نشده است. در داستانهای دیویس تنها و تنها کلمات وجود دارند؛ کلماتی واضح و قابل توجه. داستانهای مجموعهی نمیتوانم و نمیخواهم آزمایشی هستند در مورد این که برای ساخت یک داستان به چه چیزی نیاز است. (کلویی شاما)
-
شوخطبعی، طنز و زیبایی عجیبی در در داستانهای کوتاه لیدیا دیویس وجود دارد. حتی در شاعرانهترین داستان او نیز این ویژگیها به چشم میخورند. دیویس یک داستاننویس است، نویسندهای که داستانهایش با دقت فلسفی و طمأنینهی بورخس آشکار میشوند. (جیمز کید)
کتاب نمیتوانم و نمیخواهم برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستان کوتاه علاقه دارید و به دنبال مطالعهی مجموعهای تحسینشده و متفاوت از داستانهای کوتاه ادبیات معاصر آمریکا هستید، کتاب نمیتوانم و نمیخواهم را به شما توصیه میکنیم.
با لیدیا دیویس بیشتر آشنا شویم
لیدیا دیویس (Lydia Davis) نویسندهی آمریکایی صاحب یک رمان و چهار مجموعه داستان است که جدیدترین آنها توانست نامزد نهایی جایزهی کتاب ملی در سال 2007 شود. او همچنین مترجم تحسینشده کتابهای «راه سوان»، نخستین جلد رمان در جستوجوی زمان ازدسترفتهی مارسل پروست و «مادام بواری» نوشتهی گوستاو فلوبر است که هر دو برندهی جایزهی ترجمهی بنیاد فرانسوی آمریکایی شدند. مجموعه داستان لیدیا دیویس که در سال 2009 منتشر شد، از سوی نیویورکر بهعنوان یک «دستاورد انباشتهی بزرگ» توصیف شده است. به غیر از مجموعه داستان «نمیتوانم و نمیخواهم»، آثاری دیگر از او نیز به فارسی ترجمه شدهاند که از این میان میتوان به عناوینی همچون «کافکا شام میپزد»، «قصهی کوتاه زندگی واسیلی» و «آخر داستان» اشاره کرد.
در بخشی از کتاب نمیتوانم و نمیخواهم میخوانیم
حالا باید بدانم به محض شروع ساعت درس، بدتر از ده بیست دقیقهی قبل نیست و بهخصوص آخرین دقیقه. خب اگر واقعاً میدانستم ساعت درس آنقدرها بد نیست، ترسم میریخت و ده بیست دقیقه قبل آن همه دچار اضطراب و ترس نمیشدم. اما خب راهی نبود که خودم را قانع کنم. به همین علت گاهی واقعاً افتضاح میشد.
مثلاً یک بار سر کلاس، بحث از مسیر اصلی خارج شد و گروهی از دانشجویان اظهاراتی توهینآمیز نسبت به اشخاصی خاص ایراد کردند، استنادهایی که چون نتوانستم سریع جمع و جور کنم، احتمال میرفت تصور کنند که با تأیید یا تحریک من صورت گرفته. من و برخی از دانشجویان از ادامهی این بحثها ناراحت شدیم.
معلمی خبرهتر حتماً میتوانست بحث را گسترش دهد و آن را به سامان برساند و مثلاً از آن درسی بیرون بکشد، با موضوع خطرات تعمیم بحث در مقابل فواید آن. اما من قادر نبودم این کار را درست انجام بدهم و در نتیجه کلاس با حال خرابی به آخر میرسید. بعد که به خانه میرفتم جوابهای درستی داشتم که کمک میکرد حالم خوب شود، اما دیگر خیلی دیر شده بود. ترس و وحشت کلاس بعدی در راه بود و سرمایی که به جانم میریخت.
دربارهی کلاس بعدی اشتباه نکرده بودم. نه که همیشه بحث به جاهای باریک بکشد، اغلب فقط لحظات آزاردهنده بودند. گاهی موقع صحبت کردن تردید میکنم، البته نه برای تمرکز و بیان عبارت دقیق و تصویر شاخص، فقط رشتهی افکارم از هم میگسلد و تلاش میکنم جملاتم را طوری تمام کنم که معنی داشته باشد. وقتی مکث میکنم دانشجوها شلوغ میکنند. وقتی تلاش میکنم حرفهایم را جمع و جور کنم، خیلی اشتیاق نشان میدهند و بیشتر از وقتی که آرام و شمرده حرف میزنم سروصدا میکنند.
فهرست مطالب کتاب
کوتاه دربارهی نویسنده
1
داستان سالامیهای مسروقه
موی سگ
داستان ادواری
پیشنهادی برای علامت
بلومینگتن
درس آشپز
در بانک (1)
بیخوابی شبانه
در بانک (2)
دو دیویس و قالیچه
احتمال (در مقابل ضرورت)
احتمال (در مقابل ضرورت) 2: تعطیلات
داستانی که دوستی برایم تعریف کرد
رمان بد
بعد از رفتن تو
بادیگارد
کودک
حیاط کلیسا
خواهر من و ملکهی انگلستان
مراجعه به دندانپزشکی
نامه به تولیدکنندهی نخود منجمد
بلغور
2
دو مردهشور
از مری حالِ دوست افسرده و تعطیلاتش را میپرسم
جادوی قطار
تنها ماهی خوردن
نمیتوانم و نمیخواهم
زنِ آقای پوشه
شام
سگ
مادربزرگ
کلفتهای سرجهاز
داستانِ دورو
زنی سیساله
از کجا میدانم چی دوست دارم
هَندِل
قدرت ناخودآگاه
جغرافیاش: آلاباما
مراسم تدفین
شوهرخواهان
در گالری
آفتاب رو به غروب
فرود
زبان شرکت مخابرات
گاریچی و کرم
نامه به مدیر بازاریابی
3
آخرین موهیکان
تکلیف کلاس دوم
استاد
وضعیت بغرنج
تأملات در باب خانهداری
اعدام
یادداشتی از یک پیک
در ایستگاه راهآهن
ماه
گامهای من
چطور بهسرعت تمام شمارههای گذشتهی ضمیمهی ادبی تایمز را میخوانم
یادداشتهایی حین مکالمهی تلفنی طولانی با مادر
مردان
عواطف منفی
من راحتم، اما میتوانستم کمی راحتتر باشم
قضاوت
صندلیها
آفریدهی دوست من
پیانو
مهمانی
گاوها
نمایشگاه
نامه به شرکت آبنبات نعناعی
جغرافیاش: ایلینوی
4
اودون فونهاروات رفته قدم بزند
در قطار
مشکل جاروبرقی
فُکها
آموزش تاریخ قرون وسطی
دوست مدرسهی من
درس پیانو
دانشآموزان در ساختمان بزرگ
مرد جوان و جمله
مالی، مادهگربه: تاریخچه/ یافتهها
نامه به بنیاد
نتایج یک مطالعهی آماری
تجدید نظر: 1
گفتوگوی کوتاه در سالن پروازهای خروجی فرودگاه
تجدیدنظر: 2
وسایل جامانده
انتظار پرواز
صنعت
آسمان لوسآنجلس
دو کاراکتر در یک پاراگراف
شنا کردن در مصر
زن رختشوی
نامه به مدیر هتل
روز تولد خانم
5
دوست دوران کودکی من
سگ بیچارهی آنها
سلام عزیزم
بیعلاقه
پیرزن، ماهیِ مانده
اقامت نزد داروساز
آواز
دو دانشجوی سابق
داستان کوچکی دربارهی جعبهی کوچک شکلات
زن بغلدستی من در هواپیما
نوشتن
تشکر اشتباهی در تئاتر
خروس
همنشین دوست کوچکم
سرباز پیر
دو نوجوان اسلایگویی
زن قرمزپوش
اگر توی عروسی (توی باغ وحش)
طلاجوی گلدفیلد
جاروبرقی کهنه مدام از کار میافتد
فلوبر و منظر
خرید خانوادگی
نامه به رئیس انجمن مشاهیر آمریکایی
نانسی براون به شهر میآید
دکترا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نمیتوانم و نمیخواهم |
نویسنده | لیدیا دیویس |
مترجم | اسدالله امرایی |
ناشر چاپی | نشر افق |
سال انتشار | ۱۳۹۵ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 272 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-353-190-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه خارجی |