معرفی و دانلود کتاب مهمان نیمه شب
برای دانلود قانونی کتاب مهمان نیمه شب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مهمان نیمه شب
راز خانهی نفرین شده! هدر گودنکاف در کتاب مهمان نیمه شب اسرار خانهای را برایتان برملا میکند که شاهد قتل دو نفر و نیز ناپدید شدن یک دختربچه بوده است. رمانی مهیج و تراژدی که مخاطب را تا آخرین صفحهی کتاب در خود غرق میکند و با پایانی غیرمنتظره، او را غافلگیر خواهد کرد. گفتنیست این اثر جنایی و معمایی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز بوده است.
دربارهی کتاب مهمان نیمه شب
«وایلی لارک» شخصیت اول داستان و نویسندهای است که در نوشتن رمانهای جنایی مهارت بالایی دارد. اکنون او مشغول نوشتن چهارمین رمان خود است و هنوز نمیداند که همزمان با نگارش آن قرار است به چه رازهای مخوفی پی ببرد. هدر گودنکاف (Heather Gudenkauf) در کتاب مهمان نیمه شب (The overnight guest) با ضرباهنگ تند وقایع و روایت جذاب خود داستانی نگاشته که قرار است مدتها ذهن شما را به خود مشغول کند.
وایلی لارک که در نهایت برای نوشتن رمان چهارمش به موضوع دلخواهی نمیرسد، راهی خانهای خالی و دورافتاده میشود. این خانه در سال 2000 میزبان قاتلانی بوده که دو فرد را به قتل رساندهاند و در این بین کودکی هم گم شده که کسی از او هیچ خبری ندارد. هنگامی که یک طوفان شدید برفی اهالی شهر را درگیر خود کرده، وایلی کودک پنجسالهای را میبیند که در حیاط خانه رها شده است؛ درحالی که بهشدت خونریزی دارد و دهانش با چسب پوشانده شده. وایلی سراسیمه قصد دارد تا پلیس را در جریان بگذارد اما طوفان باعث شده برق خانه قطع شود و او هیچ راه ارتباطی با مأموران پلیس نداشته باشد. پس خودش دستبهکار میشود و سعی میکند مراقبت از کودک را به عهده بگیرد. وایلی پسربچه را به خانه میبرد و با رسیدگی به زخمهایش از او میخواهد که از اتفاقات پیشآمده حرفی بزند اما به نتیجهای نمیرسد. سرانجام وایلی که امیدی برای پی بردن به راز کودک ندارد از خانه خارج میشود تا با جمعآوری هیزم، فضای خانه را گرم نگهدارد. اما وقتی برمیگردد با درهای بسته روبهرو میشود. همهی درهای خانه از داخل قفل شدهاند و عجیبتر از آن، وایلی از پنجرهی خانه زنی را میبیند که تبری به دست گرفته است. با دیدن این صحنه است که وایلی وحشتزده به خانه حملهور میشود تا هرطور شده کودک را نجات دهد اما...
هدر گودنکاف در روایت کتاب مهمان نیمه شب از رفتوبرگشت بین گذشته و حال استفاده کرده است. گذشته یعنی بیست سال پیش، زمانی که قتلها رخ دادهاند و اکنون نیز زمانی است که وایلی با حوادث غیرعادی خانه مواجه میشود. این سبک نگارش، نه تنها بر جذابیت کتاب افزوده، بلکه خواننده را در نوعی تعلیق و شگفتی فرو میبرد.
فضای مخوف داستان تنها به صحنههای تاریک و ترسناک محدود نمیشود. هدر گودنکاف میکوشد حتی در توصیفاتی که از اتفاقات معمولی دارد، ترس و وحشت را به مخاطبش القا کند. بادی که تازیانه میزند و کتری که زوزه میکشد به خواننده یادآوری میکنند که قرار است با وقایع هولناکی روبهرو شود. از سوی دیگر، شخصیت «وایلی لارک» تاحدودی به زندگی واقعی نویسنده نزدیک است. هر دو نویسندهی داستانهای جنایی هستند و اتفاقاً محل حوادث کتاب، شهر آیووا، یعنی همان شهری است که هدر گودنکاف در حال حاضر در آن سکونت دارد.
اگر شیفتهی داستانهای ژانر وحشت هستید، پیشنهاد ما به شما خواندن کتاب پرفروش مهمان نیمه شب است. علی قانع برگردان روان این کتاب را به عهده داشته و نشر نون نیز آن را روانهی بازار کتاب کرده است.
جوایز و افتخارات کتاب مهمان نیمه شب
- پرفروش نیویورک تایمز
- نامزد جایزهی گودریدز (2022)
نکوداشتهای کتاب مهمان نیمه شب
-
کاملاً ملموس، جذاب و تقریباً دردناک است... سفری مسحورکننده! (نیویورک تایمز)
-
مهمان نیمه شب نهتنها قانعکننده است، بلکه اعتیادآور نیز هست. داستان با طرحی بیعیب و نقص پیش میرود و بسیار تکاندهنده است. (سامانتا داونینگ، نویسندهی پرفروش)
-
این داستان پیچدرپیچ در نهایت به یک نتیجه رضایتبخش میرسد. (هفتهنامهی ناشران)
-
مهمان نیمه شب اثر هدر گودنکاف یک بافتهی محکم از رمانی است که تضمین میکند موهای پشت گردن شما را بلند کرده و شما را مجبور کند که صفحات آن را در شب ورق بزنید! در درون طوفانی قرار بگیرید که احساس خواهید کرد پنجرههای خانه را بهم میکوبد، حال و گذشته بهم میآمیزند و شما آینده را نخواهید دید. من که این کتاب را بلعیدم و شما هم احتمالاً آن را میخورید! (کاترین مک کنزی، نویسندهی پرفروش)
-
هدر گودنکاف با رمان مهمان نیمهشب یک بار دیگر نشان داد که استاد واقعی تعلیق است! این کتاب نفستان را در سینه حبس میکند. وقتی شروع به خواندن آن کردید، برنامههای دیگر خود را لغو کنید؛ زیرا هرگز نمیتوانید این کتاب را کنار بگذارید. (هانا مری مککینون، نویسندهی پرفروش بینالمللی)
کتاب مهمان نیمه شب برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از طرفداران ژانر ترسناک و جنایی هستید و داستانهای پلیسی و هیجانانگیز را دنبال میکنید، کتاب مهمان نیمه شب را هرگز از دست ندهید.
با هدر گودنکاف بیشتر آشنا شویم
هدر گودنکاف نویسندهی پرفروش نیویورک تایمز و یو. اس. ای. تودی است. او که ششمین و آخرین فرزند خانواده بوده، در ایالت داکوتای جنوبی به دنیا آمده و کودگی و بزرگسالی خود را در آیووا گذرانده است. کتاب «تکههای گمشده» اثر دیگر این نویسندهی جنایینویس آمریکایی است.
در بخشی از کتاب مهمان نیمه شب میخوانیم
وایلی دستهای سرد و ترکخوردهاش را به صورتش زد و جیغ کشید. یک کودک بی پناه. کودکی جلوی حیاط خانهاش افتاده بود. او از میان برفها به طرفش دوید و فوراً پایش پیچ خورد، خم شد به جلو و با دست راستش سقوط کرد. احساس کرد استخوانش شکسته و منتظر درد شدیدی بود، که اینطور نشد. چراغقوه روی یخ سُر خورد و مثل چرخ گردونی چرخید تا اینکه بالاخره از حرکت ایستاد و نورش افتاد روی کودک که بیحرکت مانده بود و چهرهاش را روشن کرد. او مانند یک مجسمۀ یخی میدرخشید.
وایلی همانجا افتاده بود؛ مبهوت، در چند قدمی صورت کودک. چشمان کودک بسته بود، و انگشت شستش در دهانش. جوی کوچکی از خون از سرش جریان داشت. وایلی نمیتوانست تشخیص بدهد که نفس میکشد یا نه. وایلی نالهای کرد و فقط با استفاده از دست چپ خود به زانو نشست. انگشتها و بعد دستش را خم و راست کرد که آسیبی ندیده باشد. درد داشت، اما فکر نمیکرد شکسته باشد. قدری به جلو خزید تا اینکه درست در کنار کودک قرار گرفت. نمیدانست چه کند. آیا باید سعی میکرد او را حرکت دهد؟ مشخصاً از ناحیۀ سر آسیب دیده بود، اما اگر آسیب نخاعی نیز داشت چه؟ وایلی باید برای درخواست کمک تماس میگرفت، اما آیا آمبولانس میتوانست در این توفان تمام مسیر را طی کند؟ اصلاً اینطور فکر نمیکرد. وایلی آهسته گفت: «هی.» لایۀ یخ نازکی را از روی گونۀ رنگپریدهاش پاک کرد. پسرک واکنشی نشان نداد. وایلی انگشتش را زیر بینی او فشار داد. آیا نفس میکشید؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مهمان نیمه شب |
نویسنده | هدر گودنکاف |
مترجم | علی قانع |
ناشر چاپی | نشر نون |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 304 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7566-68-0 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک خارجی |
پایان داستان و درگیری وایلی و قاتل هم زیادی کشدار شده بود. اما در کل، ارزش یک بار خواندن رو به خاطر هیجانش داشت