معرفی و دانلود کتاب مردی که میخندد
برای دانلود قانونی کتاب مردی که میخندد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مردی که میخندد
مردی که زخمی از جنس لبخند بر چهره و جراحتی عمیق برقلب دارد! کتاب مردی که میخندد نوشته ویکتور هوگو، داستان مردی به نام جوئین پلین را به تصویر میکشد که به دلیل جراحتی عمیق بر چهرهاش در اثر یک بریدگی در دوران کودکی، همیشه خندان به نظر میآید و با وجود غم فراوان در سیرک بازی میکند. هوگو ضمن روایتی جذاب از احوالات عاشقانه و زندگی متفاوت این شخصیت، جریانات اشرافیگری و فئودالیته قرن 19 را به چالش میکشاند.
درباره کتاب مردی که میخندد:
در روزگاری که هنوز پرسوناژی به نام جوکر در تاریخ سینما متولد نشده بود، ویکتور هوگو در سال 1869 شخصیتی را در کتاب مردی که میخندد (The Man Who Laughs) خلق میکند که در اثر یک زخم، همیشه خندان به نظر میرسد و به همین دلیل از او برای اجرای نمایش در سیرک استفاده میکنند. این مرد بعد از یک سری اتفاقات مهم، وارد یک ارتباط عمیق و معنادار با یک دختر کور میشود و روند داستان را تغییر میدهد.
قهرمان داستان جوئین پلین از بدو تولد، توسط کومپراچیکوها (خریداران بچه) خریداری شده است. او هیچگاه خانواده خود را ندیده و روزگار سختی را میگذراند در طی داستان، نام اصلی خود را باز مییابد و متوجه میشود که دست روزگار چطور او را به بازی گرفته است.
این نگاه انتقادی هوگو که در همه آثار او مشاهده میشود، موجب تبعید وی از فرانسه به انگلستان شده بود. همین خروج از فرانسه نگاه متفاوتی را نسبت به فئودالیسم و اشرافیت در او شکل میدهد که منجر به نوشتن این رمان ارزشمند شده که وضع روزگار آن برهه تاریخی را بسیار درخشان به تصویر کشیده است.
ویکتور هوگو در این کتاب سرنوشت جمعی بشریت را روایت میکند که در پشت لبخندهای ظاهری خود، غمی عمیق پنهان کردهاند و این شعار را با خطابهای گیرا در کتاب جای داده است.
آثار اقتباس شده از کتاب مردی که میخندد:
حدود یک قرن است که هنرمندان سراسر دنیا از این اثر ارزشمند برای خلق آثار خود الهام گرفتهاند. اولین بار در سال 1909 فیلمی به نام مردی که میخندد در فرانسه به کارگردانی آلبرت کاپلانی ساخته شد که البته نسخهای از آن باقی نمانده است.
سال 1921 و 1928 به ترتیب یک فیلم اتریشی و یک فیلم آمریکایی صامت با عنوان خود کتاب کارگردانی شد که به متن خود داستان وفادار بودند. در نسخه آمریکایی آن به کارگردانی پل لنی و بازی کنراد وید، جرقه اصلی ظهور شخصیت جوکر در آثار تیم برتون، کریستوفر نولان و سایرین در سالهای بعد سینما زده شد. بعد از آن در طی سالهای مختلف، سینمای اروپا و آمریکا از این اثر استفاده کرده و شاهکارهای هنری زیادی را به ثبت رساندهاند.
به غیر از سینما ردپای اثرگذاری کتاب مردی که میخندد را در آثار ادبیات نمایشی، تئاتر و کمیک میتوان مشاهده کرد که نشان از الهامبخشی این اثر برجسته ادبی دارد. در سال 1940 بیل فینگر و جری رابینسون تحت تاثیر شخصیت جوئین پلین (gwynplaine) در رمان مردی که میخندد، جوکر را وارد حوزه کمیک کردند.
همچنین مارک تواین نویسنده طنزپرداز آمریکایی تلاش کرده تا با تقلید از ویکتور هوگو از شخصیت اصلی کتاب مردی که میخندد در داستان خود استفاده کند.
کتاب مردی که میخندد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این اثر شگفتانگیز برای کسانی که به ادبیات فرانسه، رمانهای تاریخی و اجتماعی علاقه دارند، توصیه میشود.
با ویکتور هوگو بیشتر آشنا شویم:
او شاعر، نمایشنامهنویس و نویسندهی بزرگ فرانسویِ قرن نوزدهم بود که با خلق اثر جاوانه بینوایان و گوژپشت نتردام، چهره خود را در عالم ادبیات درخشان کرد. از ویکتور ماری هوگو، (Victor-Marie Hugo) به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان در سبک رمانتیسم یاد میشود. هوگو در دوران سیاسی مهم اروپا شاهد تحولات زیادی بوده که این مشاهدات تاثیر زیادی بر آثار او گذاشته است. در طی سالیان طولانی آثار او الهام بخش هنرمندان قرار گرفته و اقتباسهای ادبی و سینمایی از او در عالم هنر به چشم میخورد. زندگی پرفروغ این نویسنده، سرانجام در 22 مه 1855، پس از یک دوره بیماری طاقتفرسا به پایان رسید.
در بخشی از کتاب مردی که میخندد میخوانیم:
او خدای تماشاچیان بود، احساس میکرد که بر دلهای مردم حکومت میکند. همه چیز را به خاطر دئا میخواست. ضروریات خود را بر مبنای آرزوها، تمایلات، تخیلات وی در عالم محدود نابینایی تأمین مینمود. قبلاً گفتیم که تقدیر جوئین پلین و دثا را برای یکدیگر ایجاد نموده بود. او خود را روی بالهای جوئین پلین و جوئین پلین خود را در آغوش او میپنداشت چیزی لذت بخش تر از حمایت معشوقه و تأمین حوائج کسی که ستاره راهنمای شماست وجود ندارد. جوئین پلین از چنین موهبتی برخوردار بود و همه نیک بختی خویش را مدیون چهره زشت خود میدانست. صورت دگرگونش او را در مقامی برتر از سایرین قرار داده و به این وسیله زندگی وی و دیگران را تأمین مینمود. استقلال، آزادی، اشتهار، رضایت خاطر و غرور خود را مدیون آن بود. کسی در این پایه با او یارای رقابت نداشت. دیگر ضربات تقدیر پس از شکست در این مرحله بر او کارگر نبود.
در عالم بالا، برو بیا، آزادی، جشن و سرور رقص و آواز و لگدمالی زیردستان و در عالم پائین بردگی و تیره روزی حکومت میکرد. خواست تقدیر است که روشنایی بر تاریکی شکست آورد. جوئین پلین بر این ماتم اشک میریخت. چه سرنوشت اندوه باری انسان چون خزنده ای در میان خاک و گل با منظره زننده و کثیف خود میلولد، آیا از این کرم چه پروانهای باید سر در آورد؟
چه اجتماع آلودهای! در بین این مردم گرسنه و نادان که در برابر هر یک از آنها علامت سؤالی از جنایت قرار گرفته است، کودکی رشد نمیکند مگر آن که در عنفوان جوانی پژمرده شود، دوشیزهای به حد بلوغ نمیرسد مگر آن که به دامن فحشاء و ننگ کشیده شود، گلی شکفته نمیشود مگر آن که بر آتش افکنده شود؟
فهرست مطالب کتاب
بخش اول: سیه دلان
بخش دوم: کشتی بر دریا
بخش سوم: اسیر قلمت
بخش چهارم: سایههای گذشته
بخش پنجم: جوئین پلین و دئا
بخش ششم: آغاز جدایی
بخش هفتم: سیاهچال
بخش هشتم: دریا و سرنوشت
بخش نهم: استاد متلون
بخش دهم: تیتان
بخش یازدهم: بر اوج قدرت
بخش دوازدهم: زوال
نتیجه: دریا و شب
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مردی که میخندد |
نویسنده | ویکتور هوگو |
مترجم | جواد محیی |
ناشر چاپی | انتشارات آستان مهر |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 608 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6699-56-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |