معرفی و دانلود کتاب لنین: بدون نقاب

معرفی کتاب لنین: بدون نقاب

مطالبی که به‌عنوان تاریخ روسیه تزاری و شوروی به دست ما رسیده‌اند، ترکیبی از افسانه و واقعیت هستند؛ تااین‌حد که برخی معتقدند آناستازیا رومانوف تا سالیان سال در زیرزمین یک دژ نظامی زندانی بود! کتاب لنین: بدون نقاب نوشته‌ی دیوید شوب، سعی دارد تا ولادیمیر لنین را براساس مأخد و منابعی که تاکنون منتشر نشده‌اند و کسی از وجود آن‌ها خبر ندارد، به ما معرفی کند. این کتاب جزو کتاب‌های تحسین شده در دوره‌ی مک‌کارتیسم (ضد کمونیستی‌ترین دوره‌ی آمریکا) بود.

درباره‌ی کتاب لنین: بدون نقاب

پیش از خواندن کتاب لنین: بدون نقاب، بهتر است با نویسنده‌ای که این اثر را تحریر کرده، آشنا شویم. دیوید شوب، در سال 1905 یکی از حامیان لنین بود و در انقلاب 1905 که شکست خورد اما به «اصلاحات حکومت تزار» منجر شد، حضور داشت. شرکت در این قیام، باعث شد تا دیوید شوب به سیبری تبعید شود، اما سه سال بعد، به آمریکا فرار کرد. اطلاع دقیقی درباره‌ی چگونگی ورودش به آمریکا و مقاله‌نویس شدن او در دست نیست، اما در سال 1930، مقاله‌ای درباره «لنین» در روزنامه‌ی نیویورک‌تایمز چاپ کرد. مقاله‌ی او در سال 1948 (سال‌های جنگ سرد و اوج کمونیسم‌ستیزی آمریکا) بیشتر از شانزده بار تجدید چاپ و خواندن برای دانشجویان تاریخ اجباری شد. کتاب لنین: بدون نقاب (Lenin: A Biography) سعی دارد تا شخصیت ولادیمیر لنین را براساس مشاهدات شخصی و شنیده‌هایش از اطرافیان، به ما معرفی کند.

دیوید شوب (David Shub) ادعا دارد ولادیمیر لنین و اعضای حزب بلشویک، پس از انقلاب اکتبر سال 1917، تمامی اعضای خانواده‌ی تزار را به قتل رساندند؛ اجساد آن‌ها را قطعه‌قطعه کرد؛ بدن‌های مثله شده‌ی ایشان را در اسیدسولفوریک ریخته و سپس در چاهی عمیق دفن کرده‌اند. باقی اعضای خانواده‌ی نیکلا رومانوف، پادشاه روسیه، نیز اعدام و تیرباران شدند. یکی از موضوعاتی که در کتاب لنین: بدون نقاب عنوان شده است خشونت بی‌حدوحصر بلشویک‌هاست! در کتاب لنین: بدون نقاب آمده است که لنین پس از به قدرت رسیدن، حدود دو میلیون روبل از پول شوروی را برای صدور انقلاب سوسیالیستی خود به اروپا و آمریکا صرف کرد. نخستین کشوری هم که تحت‌تأثیر آموزه‌های لنین قرار گرفت، آلمان بود!

لنین یکی از خوش‌نام‌ترین حاکمان قرن بیستم است که توانست بخشی از حقوق کارگران و زنان را به آن‌ها بدهد، اما دیوید شوب معتقد است: «لنین همیشه خود را «رهبر» می‌دانست و به اصل رهبری و دیکتاتوری اعتقاد داشت». این نویسنده، لنین را فردی خشن و خودکامه معرفی می‌کند که اجازه نمی‌داد اخبار سرکوبگری‌ها و آدم‌کشی‌هایش به گوش جهانیان برسد و هر خبری که راجع‌به خفقان شوروی پخش می‌شد را سیاه‌نمایی و دروغ‌های جهان غرب می‌دانست. علاوه‌بر این‌ها، دیوید شوب، به مطلبی اشاره می‌کند و آن خیانت و فساد اخلاقی لنین است! او ما را با زنی به نام الیزابت آشنا و دلیل این رابطه را کسب پول و ثروت قلمداد می‌کند. البته همان‌طور که خود نویسنده در کتاب لنین: بدون نقاب به آن اشاره کرده است، موارد ذکر شده‌اند درباره‌ی رابطه‌ی لنین و الیزابت، دارای منابع رسمیِ مکتوب نیستند، اما به‌هرحال مطلع شدن از نظرات گوناگون و بررسی دیدگاه‌های متعدد که درباره‌ی مشاهیر مطرح می‌شوند، خالی از لطف نیست و می‌تواند برای مخاطبان جذابیت داشته باشد.

کتاب لنین: بدون نقاب، لنین را به‌عنوان یک مهمان‌نواز بد که برای مهمان خود غذایی قابل خوردن فراهم نمی‌کرد، به ما معرفی می‌کند. هنگامی که مهمانان غذای باکیفیت‌تری را درخواست می‌کردند، لنین به آن‌ها می‌گفت: «ما انقلابی‌های خوبی هستیم، ولی بعضی‌ها دلشان می‌خواهد ضمن سخن گفتن از انقلاب و پرولتاریا، از مزایای بورژوازی هم بهره‌مند شوند که ناخودآگاه تحت‌تأثیر و نفوذ فرهنگ غربی هستند. اما من هیچ شرم ندارم از اینکه بگویم با همه این آداب‌ورسوم بیگانه‌ام و وحشی بودن را ترجیح می‌دهم!» اما دیوید شوب معتقد است خود لنین آن غذاهای نامطلوب را نمی‌خورد و بیشتر اوقات کره، مربا و خاویار میل می‌کرد!

واپسین فصل کتاب لنین: بدون نقاب به ماه‌های پایانی عمر لنین و جنگ قدرتی که بر سر جایگاه در گرفته بود اشاره می‌کند. دیوید شوب در این بخش، وصیت‌نامه‌ی لنین را نیز در دسترس ما قرار می‌دهد و عنوان می‌کند که خود ولادیمیر لنین نیز استالین را به دلیل مستبد و خشن بودن، برای رسیدن به مقام «دبیرکل حزب بلشویک» مناسب نمی‌داند. او ترجیح می‌داد تروتسکی در رقابتی که با استالین داشت، پیروز شود و به مقام رهبری شوروی برسد، اما دست سرنوشت برگه‌ی تاریخ را به‌گونه‌ای دیگر رقم زد و پس از لنین که سعی داشت از خشونت بپرهیزد، فردی پرخاش‌جو همچون استالین را بر مسند قدرت نشاند.

محمد بامداد کتاب لنین: بدون نقاب را به زبان فارسی ترجمه کرده و این اثر در نشر جامی منتشر گردیده است.

نکوداشت‌های کتاب لنین: بدون نقاب

• خواندن این کتاب برای دانشجویان تاریخ روسیه، روابط بین‌الملل، تاریخ اجتماعی ضروری است. در کتاب لنین: بدون نقاب، درام‌های تاریخی و شخصیت‌های باورنکردنی وجود دارند که خواننده را مجذوب خود می‌کنند. (هانس کوهن، نقد کتاب نیویورک‌تایمز)

• تمام افرادی که خواهان نفوذ در ذهن ما هستند و می‌خواهند اعمال افرادی را که خطرناک‌ترین و قدرتمندترین ماشین جهان امروز را ساخته‌اند بررسی کنند، باید کتاب لنین: بدون نقاب را بخوانند. (شوایتزر، جهان کاتولیک)

کتاب لنین: بدون نقاب برای چه کسانی مناسب است؟

نمی‌توانیم این اثر را منبعی تاریخی قلمداد کنیم و آن را برای علاقه‌مندان و پژوهشگران تاریخ شوروی مناسب بدانیم؛ زیرا اغلب موارد ذکر شده، بر مبنای تجربه‌ی شخصی نویسنده از دوران فعالیتش در حزب بلشویک و دوران تبعید در سیبری به‌دست آمده‌اند و به منبعی رسمی ارجاع داده نمی‌شوند. کتاب حاضر مجموعه‌ای از شنیده‌های نویسنده درباره‌ی ولادیمیر ایلیچ لنین و دیدگاه او نسبت به اتحاد جماهیر شوروی را در برمی‌گیرد و برای افرادی که به این دست کتاب‌ها علاقه دارند، جالب خواهد بود.

در بخشی از کتاب لنین: بدون نقاب می‌خوانیم

ملکه آلکساندرا در همین پیام به شوهرش اطمینان مى‌دهد که این اغتشاش در صورتى که به ژنرال خابالوف اختیارات کافى داده شود سرکوب خواهد شد و تاریخ این پیام با تلگراف خابالوف به تزار تطبیق مى‌نماید و تزار ظاهرا تحت تأثیر تلفیقات همسرش به ژنرال اختیارات کافى براى سرکوب اغتشاش مى‌دهد.

نکته مهم دیگرى که در پیام روز دهم مارس ملکه آلکساندرا به تزار دیده مى‌شود حمله شدید او به دوما است. ملکه مى‌نویسد: «در دوما حملات شدید و جسورانه‌اى علیه سلطنت و حکومت مى‌شود. البته این نطق‌هاى زننده را در روزنامه‌ها منعکس نمى‌کنند، ولى براى جلوگیرى از ادامه این وضع باید براى کسانى که علیه رژیم و خانواده سلطنتى سخن مى‌گویند مجازات‌هاى جدى و شدیدى وضع شود».

در پیام روز یازدهم مارس ملکه آمده است «بیشتر اغتشاشات از ناحیه آدم‌هاى بیکاره و دختران و پسران دانشجو و بعضى از این آدم‌هاى شیک‌پوش و مرفه که هیچ وجه مشترکى با کارگران اعتصابى ندارند دامن زده مى‌شود. این روزها عده‌اى از سربازان زخمى هم در میان تظاهرکنندگان دیده مى‌شوند، آن‌ها را براى تحریک سایرین مخصوصا افسران و سربازان وارد میدان کرده‌اند.»

در آستانه انقلاب ملکه پیامى براى تزار فرستاد که خواندنى است. او در این پیام مى‌نویسد: «من فکر مى‌کنم که همه چیز به زودى درست خواهد شد و هیچ جاى نگرانى نیست. امروز خورشید مى‌درخشد و من احساس مى‌کنم که دوست فقید ما هم در گور خود آرام خوابیده است. او به خاطر ما جان خود را از دست داد!» مقصود ملکه از «او» راسپوتین است که روح شیطانى‌اش چند ماه پس از مرگ هم روح و قلب ملکه را مسخر کرده بود.

فهرست مطالب کتاب

اشاره
پیشگفتار: ارثیه تلخ
1- بذر انقلاب
2- جوانى لنین
3- زندان و تبعید
4- تولد «بولشویزم»
5- نخستین انقلاب
6- شکست‌ها و پیروزى‌ها
7- از جنگ تا انقلاب
8- «آزادترین کشور جهان»
9- به سوى پتروگراد
10- رعد و برق بهارى
11- قیام ژوئیه
12- موج برمى‌گردد
13- لنین قدرت را به دست مى‌گیرد
14- دیکتاتورى
15- اولین و آخرین آزمایش دمکراسى
16- صلح یا تسلیم
17- حکومت وحشت
18- در کرملین
19- کمینترن (بین‌الملل کمونیست)
20- شورش بزرگ
21- یک دیکتاتور استثنایى
22- وصیتنامه لنین
پیوست‌ها- منتخب گفته‌ها و نوشته‌هاى لنین
شرح حال کوتاه بعضى از کسانى که در این کتاب نام آن‌ها آمده است